دلبستگی

ترومای دلبستگی حل نشده دوران کودکی، اغلب در روابط بزرگسالی ما به صورت پیوند آسیب‌زا و اجبار به تکرار ناخودآگاه زخم‌های حل‌نشده‌مان ظاهر می‌شود.

اختلال دلبستگی واکنشی در صورتی بوجود می آید که نیازهای اولیه کودک برآورده نشوند و کودک نتواند ارتباطات عاطفی و سرشار از حمایت را با دیگران ایجاد نماید

تولد تا دو سالگی هر انسانی، مهمترین دوران در شکل گیری شخصیت، رشد صحیح در همه ابعاد و نوع دلبستگی فرد است.

عوامل و زمينه هاي جاذبه میان فردی عبارت است از: 1-جذابیت جسمانی 2-مجاورت 3-آشنایی 4-شباهت 5-نیاز به دلبستگی

رابطه با محبوب مرزی با خوشایندی و هیجان آغاز و با بهت، خشم و گیجی خاتمه می یابد. رابطه با شخصیت مرزی مانند درآغوش گرفتن جوجه تیغی است.

فروید در سال 1926 در مقاله ای با عنوان بازداری و اضطراب، بیان می کند که اضطراب نشانه خطر برای ایگو و هشداری برای وقوع تروماست.

سبک دلبستگی، نشان دهنده چگونگی ارتباط ما با جهان است. افراد مضطرب تمایل به داشتن روابط صمیمانه و افراد اجتنابی تمایل به استقلال دارند.

عشق راجع به دادن است و نه گرفتن. یک پدیدۀ فعال است و نه منفعل، نیازمند توجه دائم، احترام و دانش است؛ نیازمند اراده، نظم، صبر و تعهد کامل است

عشق صبور و مهربان است. عشق حسود یا مغرور نیست، عشق بیمار و خودخواه نیست. عشق با اعتماد همراه است.

نظریه دلبستگی جان بالبی جان بالبی با توجه به آگاهی خود در زمینه کردارشناسی و نظریه تکامل، دریافت که نظریه روابط شی را می توان با دیدگاه تکاملی ادغام کرد. بالبی…

تجربه عشق ظاهرا در برگیرنده چهار ویژگی اصلی است: نیازمندی، علاقه مندی، اعتماد و تحمل خطاهای طرف مقابل.

فروید با صورتبندی روان تحلیل گری، خواب جهان را مختل کرد.

این نیازها به طور کلی به سلامت روانی و عاطفی افراد کمک می‌کنند و نقش مهمی در ایجاد زندگی متعادل و رضایت‌بخش دارند.