دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رابطه عاشقانه در مقابل ازدواج

عشق رمانتیک یک نوع اعتیاد است

عشق راجع به دادن است و نه گرفتن. یک پدیدۀ فعال است و نه منفعل، نیازمند توجه دائم، احترام و دانش است؛ نیازمند اراده، نظم، صبر و تعهد کامل است

رابطه عاشقانه

همه ما از اهمیت رسانه و هنرهای بصری در یادگیری و انتقال فرهنگ آگاه هستیم، این نحوه از آموزش هم به صورت آگاهانه است و هم عمدتاً به صورت ناآگاهانه و غیر مستقیم. بسیاری از مردم آنچه می آموزند را به چالش نمی کشند و زیر سوال نمی برند و صرفاً در پی تکرار و پیروی از آن بر می آیند، فارغ از اینکه در زندگی آن ها عملی و کارآمد باشد یا نباشد.

امروزه در اکثر فرهنگ ها، یکی از عمده مسائلی که مطرح است نحوه مطلوب روابط است و در این مورد، رسانه ها گونه ای از ازدواج و رابطه را ترویج و ترغیب می کنند که به آن ازدواج رومانتیک  می گوییم و یا همان “با عشق ازدواج کردن”.

ولی می دانیم ازدواج رومانتیک یک تعبیر گمراه کننده از واقعیت ازدواج است. عشق رومانتیک به عنوان اساس ازدواج را فقط در جوامع صنعتی و توسعه یافته می توان یافت. در دیگر فرهنگ ها، علت ازدواج همچنان به دلایل اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرند.

در غرب بسیاری از نرم های فرهنگی از طریق آنچه در سینما به تصویر کشیده می شود آموخته می شوند؛ و ازدواج رومانتیک قرن هاست که از طریق هنرهای بصری در غرب به تصویر کشیده شده است، از جمله اپرا، تئاتر، نقاشی و سینما.

عشق رومانتیک نیاز به بررسی و آموخته شدن دارد و گرنه محکوم به شکست است.

دکتر هلن فیشر تحقیقی انجام داده با این پرسش که عشق چگونه تولید می شود؟ او از تکنولوژی اسکن مغزی، برای ضبط فعالیتهای مغزی زنان و مردانی که عاشق هم هستند، استفاده کرده است. وی نتیجه می گیرد، قسمت های خاصی از مغز (هسته های دمدار مغز) هنگام نگاه کردن به عکس معشوق فعال می شوند. این منطقه از مغز، موتور ذهن برای تحریک، احساس لذت و انگیزه دریافت پاداش است. هرچه عاشق تر باشید، فعالیت این ناحیه از مغز بیشتر می شود.

نتیجه دیگر این تحقیق این بود که قسمت دیگری از مغز به هنگام عاشق شدن فعال می شود. ناحیه تگمنتال بطنی -VTA، که مرکز تولید و توزیع دوپامین است. بنابریان عشق رومانتیک همراه با ترشح میزان زیادی دوپامین است که منتج به، توجه و متمرکز، افزایش انرژی، انگیزه زیاد و احساس وجد و خوشی زیاد می شود.

البته این تحقیق حاکی از آن است که همچنان که حس دلبستگی شروع به ایجاد شدن و رشد می کند، عشق رومانتیک رو به محو و کم رنگ شدن می رود. در واقع افزایش هورمون اکسی توسین که تولید کنندۀ احساس دلبستگی است، اغلب باعث کاهش دوپامین می شود و نتیجه آن، کاهش عشق پر شور و حرارت است.

گرچه عشق رومانتیک در همه فرهنگ ها وجود دارد، ولی در بسیاری جوامع به آن به عنوان یک پدیدۀ غیر عقلانی به عنوان اساسی برای ازدواج نگاه می کنند. در جوامعی که ازدواج به خاطر عشق، یک نُرم فرهنگی است، آمار طلاق هم بسیار بالاست.

انقلاب صنعتی برای غرب سطح بالایی از آزادی، پیشرفت، دستاورد، ثروت و آسایش فیزیکی را به ارمغان آورد. این استانداردهای بالای زندگی به افراد این اجازه را داد که به ازدواج به عنوان راهی برای دستیابی به شادمانی شخصی نگاه کنند و نه یک لزوم اقتصادی و افزایش سیستم حمایت خانواده بزرگتر.

پست های مرتبط

به عبارتی دیگر این تغییرات قرن ۱۹، به افراد این اجازه را داد که از نظر فرهنگی بتوانند آزادانه برای عشق ازدواج کنند. نیازهای سنتیِ ازدواج کم کم رنگ باختند و امروزه افراد به هیچ عنوان درکی از این که چگونه دلایل قدیمی ازدواج، منجر به روابط پایداری می شده اند، را ندارند. اشتیاق و دلایل صرفاً فردی و نه خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی برای ازدواج، افراد را در مواقع ضعف، آسیب پذیرتر می سازد؛ در واقع با در نظر نگرفتن سیستم های خانوادگی و اجتماعی، زوج ها با فقدان حمایت خارجی روبرو هستند که به افول عشق رومانتیک دامن می زند.

قبل از انقلاب صنعتی، ازدواج به دلایل کاربردی و معنوی صورت می گرفت و ممکن بود عشق از آن حاصل شود یا نشود. در قرن ۱۷ ازدواج توسط خانواده ها ترتیب داده می شد. بعبارتی دیگر، ازدواج به هدف اتحاد دو خانوادۀ مستقل از لحاظ اقتصادی بود تا اتحاد دو نفر. این قضیه به صورت تاریخی از زمان اولین شکارچی ها و گرد آورنده های اجتماع آغاز شد که ازدواج در آن زمان با هدف یکی کردن منابع غذایی به خاطر بقا بود.

با انقلاب صنعتی، مردها نان آور خانه شدند و نیازی به کار کردن زن ها نبود، چرا که ماشین ها این نیاز را تامین می کردند، بنابراین مردها حمایت اقتصادی و زن ها تدارکات مربوط به منزل و پرورش کودکان را فراهم می کردند. به مرور، زن ها هم وارد بازار کار شدند و توانستند نیازهای خود را، تامین کنند، که منجر به کاهش نیاز اقتصادی به مردها و افزایش توجه به نیازهای فردی شد.

در اواخر قرن ۱۸ این ایدۀ دنبال کردن خوشحالی های فردی و ازدواج بخاطر عشق، شدیداً مورد خشم و انتقاد قرار گرفت، ولیکن هنر با این ایده ماند و بر آن قویاً تاکید داشت. هنرهایی مثل شعر، ترانه ها، رمان ها، اپرا، تئاتر، سینما، مجسمه سازی و نقاشی همگی عشق رومانتیک را احساسی فوق العاده و عجیب غریب توصیف کردند و این ایده را القا کردند که عشق و ازدواج در هم آمیخته و جدا ناپذیرند.

چرا برخی دائما در روابط جدید عاشقانه می روند؟

چرا بعضی افراد احساس می کنند، باید رابطه خود را رها کنند و دوباره به دنبال رابطۀ جدیدی بروند که در آن شور و حرارت بسیار است؟ جواب آن این است که عشق رمانتیک یک نوع اعتیاد است. اثر شور و حرارت عشق (ناشی از دوپامین) در رابطۀ جدید، شبیه به حالت هایی است که اعتیاد به کوکائین و مواد مخدر، بر بدن و روان دارند؛ از جمله وابستگی عاطفی و فیزیکی، وسواس، میل شدید، تغییرات شخصیت، از دست دادن کنترل و افزایش نیاز به دیدن معشوق.

بنابراین با در نظر گرفتن این که عشق، یک نوع اعتیاد است، می توان درک کرد چرا خیانت امروزه یکی از عمده ترین دلایل طلاق است، چرا که بعد از ازدواج و ناپدید شدن شور عشق، فرد به دنبال راه حل فوری برای آن شور و حرارت خارج از ازدواج می گردد.

اگر افراد هنر عشق ورزیدن را بیاموزند، عشق رومانتیک می تواند پایدار و ادامه دار شود.

هنر عشق ورزیدن اثر مشهور اریک فروم به این می پردازد که اگر عشق را یک نوع هنر در نظر بگیریم، همانند هر هنر دیگری، نیاز به دانش و تلاش دارد. بیشتر مردم به دنبال این هستند که دوست داشته بشوند، درحالیکه فراموش می کنند موضوع اصلی توانایی عشق ورزیدن به دیگری است. مردم اصولا تمام وقت خود را صرف این می کنند که چگونه کالای مورد قبول تر و محبوب تر در بازار رابطه شان بشوند، و فراموش می کنند، بیاموزند چگونه خود و دیگری را دوست بدارند.

عشق راجع به دادن است و نه گرفتن. یک پدیدۀ فعال است و نه منفعل، نیازمند توجه دائم، احترام، دانش و دغدغۀ آن را داشتن است؛ نیازمند اراده، نظم، تمرکز، صبر، و تعهد کامل است.

تقریباً هر چیزی دیگری در زندگی مهم تر از عشق است: موفقیت های فردی، پرستیژ، پول و قدرت، ما تمام انرژی خود را صرف اینها می کنیم، در نتیجه انرژی کمی برای عشق ورزیدن در ما باقی می ماند؛ فراموش می کنیم تنها عشق، خوراک روح ماست، نه حساب بانکی ما.

منبع : Romantic Love vs. Marriage : A Psychoanalytic Approach

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها