دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

ماهیت پرخاشگری و کنترل آن

پرخاشگری در انسان نماینده غریزه ی مرگ است

پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است، یعنی به تدریج در شخص متراکم و فشرده شده و نیاز به تخلیه پیدا می کند.

پرخاشگری

دیدگاه های نظری درباره پرخاشگری

۱- نظریه زیست شناختی (غریزه) 

این گونه نظریه ها معتقدند که خشونت انسان ناشی از تمایلات ذاتی به پرخاشگری است که معروف ترین آنها فروید می باشد. دیدگاه مشابه لورنز (۱۹۷۴) بیان می کند پرخاشگری اساسا از غریزه ذاتی جنگیدن ناشی می شود که تضمین می کند قوی ترین نرها جفت گیری کرده و ژن های خود را به نسل بعدی منتقل کند. به عقیده ی لورنز، خشم و پرخاشگری برای حیوانات امری ضروری و موجب بقای نسل آنان است و چنین استدلال می کند که خشم و پرخاشگری، بخشی از سازمان صیانت ذات موجودات است.

طبق نظریه ی فروید، پرخاشگری در انسان نماینده غریزه ی مرگ است که در مقابل غریزه ی زندگی در فعالیت است، یعنی در حالی که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ بقا هدایت می کند، غریزه ی مرگ به صورت پرخاشگری می کوشد تا به نابود کردن و تخریب بپردازد. این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می کند و از بین می برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب قرار دهد، به جانب خود متوجه شده و به صورت خود آزاری و خودکشی جلوه گر می شود.

پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است، یعنی به تدریج در شخص متراکم و فشرده شده و نیاز به تخلیه پیدا می کند. پرخاشگری، ابراز و تخلیه نیروی خشم می باشد.

انتقادها به این نظریه :

  1. انسان ها به راه های مختلف زیادی مانند قهر کردن تا خشونت آشکار پرخاشگری می کنند. چطور می شود این موضوع را با ژنتیک توضیح داد؟
  2. فراوانی اعمال پرخاشگری در جوامع مختلف انسانی متفاوت است و این تفاوت چطور با ژنتیک تعیین می شود؟

۲- نظریه سائق (کشاننده ای)

نظریه های سائق فرض می کنند که شرایط بیرونی (به ویژه ناکامی و یا اهانت دیگران) انگیزه ای قوی را برای آسیب زدن به دیگران بر می انگیزد. معروف ترین نظریه در این زمینه، فرضیه ناکامی- پرخاشگری می باشد. طبق این نظریه، ناکامی منجر به برانگیختن سائق می شود که هدف اصلی آن آسیب رساندن به یک شخص یا شی است.

۳- نظریه های نوین پرخاشگری (چشم انداز یادگیری اجتماعی و الگوی عمومی پرخاشگری)

چشم انداز یادگیری اجتماعی بیان می دارد انسان ها با مجموعه بزرگی از پاسخ های پرخاشگرانه ذخیره شده در خزانه رفتاری خود به دنیا نمی آیند، بلکه آنها باید این رفتارها را به همان شیوه ای که بیشتر شکل های پیچیده رفتار اجتماعی را می آموزند، یعنی تجربه یا مشاهده رفتار دیگران، بیاموزند. این چشم انداز معتقد است پرخاشگری به عوامل زیادی از جمله تجربه های گذشته، پاداش ها و نگرش ها بستگی دارد.

الگوی عمومی پرخاشگری زنجیره ای از رویدادهاست که ممکن است نهایتا به پرخاشگری آشکار بیانجامد و به وسیله دو نوع متغیر درون داد اصلی آغاز می شود:

  1. عوامل مربوط به موقعیت کنونی (عوامل موقعیتی)
  2. عوامل مربوط به شخص درگیر (عوامل شخصی).

طبق این الگو، متغیرهای موقعیتی و فردی بعدا می توانند از طریق اثری که بر سه فرایند انگیختگی؛ حالت های عاطفی و شناخت دارند، منجر به پرخاشگری آشکار شوند. بسته به تعبیر و تفسیرها(ارزیابی ها) افراد از موقعیت کنونی و عوامل بازدارنده (مثل حضور پلیس)، یا به عمل عاقلانه یا به عمل تکانشی دست می زنند.

پیشگیری و کنترل پرخاشگری

۱- تنبیه: بازداری از طریق تهدید به عمل متقابل

برای تنبیه افرادی که به پرخاشگری دست می زنند، ۳ مبنا وجود دارد:

  1. وقتی افراد درگیر اعمال پرخاشگرانه ای می شوند که در جامعه آنها ناپسند تلقی می شود، آنها مستحق تنبیه شدن هستند تا آسیب جبران شود.
  2. دلیل دوم به این دلیل است که آنها را از دست زدن به چنین رفتارهایی در آینده باز دارند.
  3. منطق دیگر استفاده از تنبیه این است که تنبیه افراد خطرناک را از جامعه حذف می کند(مثل زندان).

تنبیه تحت چهار شرط می تواند پرخاشگری را کاهش دهد. ۱) باید فوری و بدون معطلی باشد. ۲) وقوع آن حتمی باشد. ۳) شدید باشد. ۴) دریافت کننده خود را مستحق آن بداند. به دلیلی که معمولا این چهار شرط اتفاق نمی افتد، قطعیت تنبیه پایین است.

۲- مداخله های شناختی: عذر خواهی و غلبه کردن بر کمبودهای شناختی

  1. عذرخواهی اغلب تاثیر زیادی در خنثی کردن پرخاشگری دارد.
  2. فن دیگر پیش اسناد است، یعنی اسناد دادن اعمال ناراحت کننده دیگران به علل غیر عمدی، پیش از آنکه تحریک عملا رخ دهد.
  3. منحرف کردن ذهن نیز می تواند فن موثر دیگری در این خصوص باشد.

۳- بخشش: شفقت به جای انتقام

انتقام جویی اغلب اثرات زیان باری برای افراد ذینفع دارد. افرادی که دیگران را می بخشند در دو جنبه شخصیت بالا هستند: تمایل به اعتماد و کمک به دیگران و ثبات هیجانی.

یکی از فنون بخشش، هم حسی است، یعنی افراد سعی کنند احساسات، هیجان ها و اوضاع و احوالی را که سبب شده اند شخص حمله کننده به آنها آسیب وارد کند، درک کنند.

منبع : روان شناسی اجتماعی ، بارون و همکاران ، ترجمه دکتر کریمی

 

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها