۱۲ سناریوی پایان جهان
جهانی که با انفجار بزرگ متولد شد، با چه سناریویی قرار است به پایان برسد؟
ما با معضلاتی جهانی مواجهیم و این مشکلات اساس تمدن بشری را در قرن۲۱ تهدید میکند، در جامعه جهانی هنوز تلاشی هماهنگ برای حل این مشکلات و تبدیل آنها به فرصت انجام نشده است.
پایان کرهی زمین مدتهاست پیشبینی شده است. با مرگ خورشید که ۵ میلیارد سال دیگر اتفاق میافتد، اثری از زمین باقی نخواهد ماند. اما زمین فقط یک سیاره در منظومهی شمسی است و خورشید یکی از صدها میلیارد ستاره در کهکشان در کنار صدها میلیارد کهکشان دیگر در جهان. سرنوشت همهی اینها چه میشود؟
محققان دانشگاه آکسفورد فهرست خطراتی را تهیه کردهاند که میتواند باعث انقراض نسل بشر یا نابودی کره زمین شود. محققان “بنیاد چالش های جهانی” و “موسسه آینده بشریت” گزارش خود را “ارزیابی علمی از احتمال انقراض بشر” و اولین فهرست از این نوع توصیف کردهاند. آنها همچنین معتقدند که این، نخستین بررسی سازمان یافته از رویدادهای مهمی است که ممکن است به پایان جهان بینجامد.
تغییر شدید آب و هوای زمین
اگر تغییرات آب و هوای زمین از پیش بینیها شدیدتر باشد، چرخه بازخورد (Feedback loops) ممکن است متوسط دمای کره زمین را ۴ تا ۶ درجه نسبت به دوران ماقبل صنعتی بیشتر کند و در نتیجه گاز متان از پرمافراست(زمینهای یخزده سیبری) متصاعد شود یا جنگلهای آمازون به علت عوامل بیماریزا یا باران های اسیدی از میان برود. گرم شدن هوای زمین به کشورهای در حال توسعه آسیب شدیدتری خواهد زد و اگر این گرم شدن شدید باشد این کشورها ممکن است کاملا غیرقابل سکونت شوند. در این سناریو، احتمال قحطی و مرگ در ابعاد وسیع، فروپاشی اجتماعی و مهاجرت وسیع زیاد است. اگر تغییرات شدید در کشاورزی و صنایع وابسته به زیست بوم را در نظر بگیریم احتمال تنش جهانی و نابودی تمدن ها وجود دارد. تاریخ هم شاهدی بر این مدعاست؛ تغییرات آب و هوا در نابودی تمدنها نقش داشتهاند.
شیوع جهانی بیماری های عفونی
تمام عواملی که برای شیوع یک بیماری کشنده و بسیار مسری لازم است هم اکنون فراهم هستند: غیر قابل علاج بودن (ابولا)، کشندگی نزدیک به صد در صد(هاری)، قابلیت سرایت بسیار زیاد(سرماخوردگی) و دوره نهفتگی طولانی (HIV). اگر تمام این قابلیتها در یک ارگانیسم جمع شود (همانطور که ویروس آنفلوآنزا توانسته برخی ویژگیهای انواع دیگر ویروس را در خود جمع کند)، آمار مرگ خیره کننده خواهد بود. با وجود پیشرفت دانش و امکانات پزشکی، سهولت سفر و تراکم جمعیت نسبت به زمانهای گذشته احتمال همه گیری عفونت ها را بیشتر کرده است. در سال های اخیر کرونا ویروس نشان داد که بیماری های عفونی می توانند چقدر جدی باشند.
جنگ اتمی
احتمال جنگ اتمی بین آمریکا و روسیه به نسبت دوران جنگ سرد کاهش چشمگیری پیدا کرده، اما خطر جنگ اتمی تصادفی یا عمدی هنوز مرتفع نشده است. برخی حتی در قرن آینده هم ده درصد خطر برای جنگ اتمی قائلند. میزان خطر بستگی به این دارد که آیا این جنگ زمستان و یخبندان اتمی ایجاد کند یا نه. در جنگ اتمی لایه اوزون تخریب خواهد شد و توفان آتش (Firestorm) شهرها را در خواهد نوردید و قحطی، جهانگیر و جوامع نابود خواهند شد.
نابودی زیستبوم
اگر تغییری بسیار شدید و دائمی در ظرفیت اکوسیستم برای زندگی تمام موجودات ایجاد شود ممکن است انقراض موجودات در سطحی وسیع رخ دهد و انسان نیز به عنوان یکی از موجودات طبیعت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. البته بشر ممکن است سبک زندگی فعلی خود را در یک اکوسیستم نسبتا مستقل با هزینه نسبتا کم حفظ کند، اما در صورت بحران زیست بوم انجام چنین کاری یک چالش تکنولوژیک خواهد بود که البته در کنار آن مسئله اخلاقی هم مطرح می شود.
فروپاشی نظام جهانی
فروپاشی نظام مالی و اجتماعی در سطحی وسیع تبعات بسیار گسترده ای خواهد داشت. فروپاشی نظام های مالی معمولا با ناآرامی اجتماعی و هرج و مرج همراه است. نظام مالی و سیاسی دنیا شبکه ای در هم پیچیده و ظریف از عوامل مختلف است که آنها را در مقابل فروپاشی سیستم آسیب پذیر می کند. بنابراین با اینکه اجزاء سیستم تک تک قادر به انجام وظایف خود هستند، فروپاشی سیستم آنها را در وضعیت آسیب پذیری و ناکارآمدی قرار می دهد.
چنین پدیده هایی پیش از این در زیست بوم، نظام مالی و زیرساخت های اساسی مثل نیروگاه ها مشاهده شده است. احتمال چنین فروپاشیای وقتی زیاد می شود که سیسمتهای مستقلی که به هم وابسته هستند زیاد باشد.
آتشفشانی عظیم
هر آتش فشانی بالقوه می تواند معادل هزاران کیومتر مکعب گدازه و خاکستر فوران کند. خطر وقتی است که ذرات هواپخش (aerosol) و گرد و غبار به لایه های بالای جو برسند. اگر این اتفاق در میزان وسیع رخ دهد، این ذرات نور خورشید را جذب و “زمستان آتش فشانی” ایجاد خواهد شد. فوران آتش فشان پیناتوبو در سال ۱۹۹۱، دمای سطح زمین را در عرض سه سال نیم درجه سانتی گراد کم کرد.
گمان می رود که فوران آتش فشان توبا که حدود هفتاد هزار سال پیش رخ داد، دمای کره زمین را به مدت دو قرن کاهش داده باشد. تاثیر چنین آتش فشان هایی را می توان با انفجار اتمی مقایسه کرد. فوران آتش فشان میتواند شدیدتر از انفجار اتمی باشد اما احتمال ایجاد توفان آتش بسیار کمتر است.
برخورد یک سیارک بزرگ با زمین
برخورد سیارک هایی با قطر بیش از پنج کیلومتر هر بیست میلیون سال یک بار اتفاق می افتد اما انرژیای که آزاد می شود صدها هزار برابر قویترین بمب اتمی موجود است. چنین برخوردی می تواند منطقه ای به مساحت کشور هلند را نابود کند. اما خطر برخورد سیارک به تاثیر مستقیم برخورد خلاصه نمی شود. گرد و غبار حاصل آن می تواند خورشید را بپوشاند و “زمستان اصابت” ایجاد کند. غذا کم و قحطی و مرگ گسترده خواهد بود و احتمال بی ثباتی جوامع وجود دارد.
دستکاری در زیست شناسی
طراحی و ساخت سیستم ها، موجودات و ابزارهای بیولوژیک با هدف مشخص کاربردهای فراوانی خواهد داشت. فعلا دخالت بشر در نظام موجود و دستکاری در خود-تنظیمی این سیستم ها در مراحل اولیه است، اما به سرعت پیشرفت می کند. یکی از خطرناکترین عواقب می تواند طراحی و ایجاد ارگانیسم بیماری زایی باشد که انسان یا یک جزء بسیار حیاتی زیست بوم را هدف قرار دهد.
چنین اتفاقی ممکن است از دل صنایع نظامی یا شرکتهای تجاری بیرون آید یا محصول جنگ تروریستی یا جنگ بیولوژیک باشد (مثلا از راه تحقیقات مشروعی که محصولات با کاربرد دوگانه تولید می کنند). شاید هم این ارگانیسمها به طور تصادفی یا عمدی از یک آزمایشگاه تحقیقاتی به بیرون راه پیدا کند. اگر یک ارگانیسم مهندسی شده، وارد زیست بوم یا نظام اقتصادی شود، عواقب آن بسیار وخیمتر خواهد شد.
نانوتکنولوژی
به کارگیری فرآیندهای تولید در سطح اتم یا مولکول به تولید محصولاتی جدید منجر شده است، مثلا ساخت موادی بسیار مقاوم یا مواد هوشمند. گسترش این فناوری باعث آسانی تولید سلاحهای متعارف یا سلاح های جدید خواهد شد چرا که تولید در سطح اتم، برای افراد و گروه ها امکان پذیر شده است.
خطر دیگر، استفاده از نانوتکنولوژی برای تولید سلاح اتمی است. اما از طرف دیگر بسیاری از معضلات فعلی دنیا را نانوتکنولوژی می تواند حل کند، مثل از بین رفتن منابع طبیعی، آلودگی محیط زیست، تامین آب سالم و حتی فقر. اما برخی درصدد تولید نانوماشینهایی هستند که قابلیت خودتکثیری داشته باشند، چنین ماشین هایی ممکن است تمام منابع طبیعت را مصرف کرده و خطری عظیم ایجاد کنند.
هوش مصنوعی
هوش مصنوعی هوشی است که ماشین یا نرم افزار از خود نشان می دهد تا محیط اطرافش را شناسایی و احتمال موفقیتش را افزایش دهد. چنین هوش هایی را نمیتوان به آسانی کنترل کرد، کنترل هوش مصنوعی هم برای سازنده دشوار است هم برای دیگران.
اگر انگیزه استفاده از این فناوری ارزش های انسانی نباشد، ممکن است به جهانی بدون انسان ختم شود. هوش مصنوعی پیشرفته می تواند خطری منحصر به فرد ایجاد کنند که به انقراض بشر منجر شود. اما این فناوری قابلیت آن را دارد که راه حل هایی استثنایی برای مشکلات بشر هم پیدا کند. یکی از احتمالات اسکن کل مغز انسان و تولید و قرار دادن آن در داخل یک ماشین است، به این ترتیب هوش مصنوعی می تواند مغز طبیعی بشر را بسازد که در این صورت کاربردهای زیادی خواهد داشت.
بد اداره کردن جهان
در اداره جهان دو نوع فاجعه ممکن است اتفاق بیفتد: ناتوانی در حل مشکلی بزرگ که قابل حل است یا ایجاد مشکلاتی تازه به مراتب بزرگتر از مشکلات موجود. برای مشکل اول می توان به عنوان مثال به ریشه کن نشدن فقر مطلق اشاره کرد و برای مورد دوم به ایجاد یک حکومت خودکامه جهانی. تغییر فناوری، سیاست و اجتماع می توانند به نوع جدیدی از حکومت منجر شود که می تواند بهتر یا بسیار بدتر از نمونه های کنونی باشد.
پیش بینی این فجایع حکومتی دشوار است و برای سنجش پیامدهای آن باید به سوالهایی از این دست پاسخ داد: آیا یک حکومت خودکامه جهانی فاجعه بارتر است یا تداوم فقر یا مرگ میلیونها نفر یا فروپاشی تمدنها؟
ناشناختهها
هر یک از این ناشناختهها بعید است که به خودی خود مشکل ساز باشند، اما وقتی در کنار هم قرار بگیرند می توانند فاجعه ایجاد کنند. برای مثال تناقض فرمی (Fermi paradox) را در نظر بگیرید. این تناقض به تضاد آشکار بین احتمال وجود موجودات هوشمند در فضا و اینکه بشر مطلقا به هیچ نشانهای از این موجودات دست نیافته اشاره دارد.
منبع : BBC
۴ سناریوی فیزیکدانها برای پایان جهان:
- انجماد بزرگ – مرگ حرارت (Big Freeze)
- فشردگی بزرگ (Big Crunch)
- تغییر بزرگ – زوال خلأ (Big Change)
- شکاف بزرگ – مهگسست (Big Rip)
انجماد بزرگ – مرگ حرارت: مرگ حرارت (Heat Death) برخلاف اسمش قرار نیست آتشی جهنمی باشد که روزی کل دنیا را در بر بگیرد؛ منظور از مرگ، تفاوت درجه حرارت اجسام است. تقریبا هر فعل و انفعالی در زندگی روزمره به اختلاف دما نیاز دارد. برای مثال، عامل حرکت خودرو، دمای بالاترِ درون موتور نسبت به بیرون آن است. یا برقی که کامپیوتر را روشن نگه میدارد، از نیروگاهی میآید که احتمالا از گرم کردن آب برای به کار انداختن توربین استفاده میکند. حتی اینکه میتوانید بدوید و وجود داشته باشید به خاطر اختلاف دمای خورشید با سایر اجزای جهان است.
فشردگی بزرگ : سناریوی بیگکرانچ (Big Crunch) یا فشردگی بزرگ در واقع معکوس پدیدهی انفجار بزرگ و پیدایش هر دو، مدیون نظریهی نسبیت عام انیشتین است. طبق نظریهی نسبیت عام (یا همان گرانش)، ماده و انرژی باعث فرورفتگی فضا و زمانِ اطراف خود میشوند. اگر جهان در حال انبساط است، پس حتما باید زمانی از اندازهی کنونی، کوچکتر بوده باشد. این مسئله به ظهور نظریهی انفجار بزرگ یا بیگبنگ انجامید که میگوید جهان از نقطهای بینهایت کوچک شروع شد و بعد با سرعتی باورنکردنی شروع به انبساط کرد.
تنها عاملی که جلوی انبساط جهان ایستاده، گرانش است و نیروی گرانش به مقدار جرم ماده و انرژی موجود در جهان بستگی دارد. هرچه این مقدار بیشتر باشد، نیروی گرانش بیشتر میشود. اما اگر جرم ماده و انرژی در جهان از آستانهی بحرانی رد شود، فرایند انبساط جهان کاهش مییابد تا اینکه بهطور کامل متوقف شود و گرانش، نیروی غالب در دنیا خواهد شد. در این حالت، جهان شروع به منقبض شدن میکند. کهکشانها به سمت یکدیگر کشیده میشوند، با هم ادغام میشوند و جهان کوچکتر و کوچکتر میشود؛ و چون جهان کوچکتر، داغتر خواهد بود، دما در همه جا بهطور همزمان افزایش مییابد تا اینکه همه چیز به جهنمی بسیار فشرده تبدیل میشود.
تغییر بزرگ – زوال خلأ : سرعت انبساطِ جهان در حال افزایش است. این پدیده از این جهت حیرتانگیز است که تمام ماده و انرژی که بهطور عادی در دنیا یافت میشود، هرگز قادر نخواهد بود سرعت انبساط را تا این حد افزایش دهد. این اولین مدرک برای کشف نوع جدید انرژی موسوم به «انرژی تاریک»(dark energy) بود که مثل هیچ چیز دیگری در کیهان رفتار نمیکرد. دانشمندان هنوز از ماهیت این انرژی خبر ندارند؛ اما تقریبا ۷۰ درصد انرژی جهان را تشکیل میدهد و بر مقدار آن هر روز اضافه میشود.
وجود انرژی تاریک به این معنی است که سرنوشت جهان دیگر در دست جرم ماده و انرژی شناختهشده نیست. درعوض، این انرژیِ تاریک است که کنترل کیهان را در دست گرفته و انبساط جهان را تسریع میکند. در نتیجه، سناریوی بیگکرانچ که میگفت نیروی گرانش، آنتاگونیست اصلی داستان است و در پایان داستان، همه چیز را در خود مچاله میکند، دیگر چندان محتمل نیست.
تصور کنید جهان مثل نامههای کارآگاه گجت که پس از خواندن بهطور خودکار منفجر میشد، دکمهای داشته باشد که با فشار دادن آن، خودش را طوری نابود کند که تمام اجسام فیزیکی از هستی ساقط شوند و زندگی تا ابد غیر ممکن شود. به این دکمهی خودتخریبگر جهان، پدیدهی تغییر بزرگ (Big Change) یا زوال خلأ (vacuum decay) میگویند و در مقالهای که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد، دو فیزیکدان به نام سیدنی کولمن و فرنک دولوچیا آن را «فاجعهی اکولوژیکی نهایی» نامیدند.
شکاف بزرگ: سناریوی چهارم برای پایان دنیا به شکاف بزرگ (مهگسست) یا بیگریپ (Big Rip) مشهور است. خرابکار اصلی دوباره انرژی تاریک است که شاید بسیار قویتر از آن باشد که میپنداشتیم. انرژی تاریک خاصیت عجیبی دارد. درحالیکه دنیا منبسط میشود، چگالی انرژی تاریک ثابت میماند و این یعنی با گذشت زمان و انبساط جهان، بر مقدار انرژی تاریک افزوده میشود تا چگالیاش ثابت بماند.
البته سناریوی نسبتا خوشی هم برای این داستان وجود دارد: فرضیهی چندجهانی (multiverse). اگر فرضیهی چندجهانی حقیقت داشته باشد، تمام این سناریوهای تراژیک تنها برای یکی از جهانهای موجود اتفاق میافتد و باقی جهانها به زندگی خود ادامه خواهند داد. اگر خوششانس باشیم، در جهانی زندگی میکنیم که از این اتفاقات فاجعهآمیز در امان است.