نظریه مراک در مورد عزت نفس
فرد با عزت نفس بالا احساس می کند انسان ارزشمندی است
آنچه باعث شادکامی و افزایش عزت نفس افراد می شود این است که در عمل به باورها، اعتقادات، و استانداردهایشان پایبند باشند.
- آیا خود را به اندازهی کافی خوب، میدانید؟
- آیا فردی که هستید را دوست دارید و برایش احترام قائلید؟
محققین بسیاری در چند دهه گذشته سعی در یافتن ریشه های عزت نفس در زندگی افراد داشته اند. کریستوفر مراک، در کتابش به نام عزت نفس: تحقیقات، نظریه ها و کاربردها، مروری جامع و دقیق بر این تحقیقات داشته است.
کریستوفر مراک(Christopher Mruk)، عزت نفس را به استخری تشبیه می کند که منابع عزت نفس مانند لوله هایی به آن وصل هستند که هم می توانند آب به استخر اضافه کنند و هم ممکن است به عنوان لوله تخلیه باشند. کم شدن آب این استخر می تواند نتایج منفی بسیار زیادی داشته باشد.
کریستوفر مراک، عزت نفس را ترکیبی از دو عامل میداند:
- احساس شایستگی
- احساس ارزشمندی
احساس شایستگی
شایستگی به این معناست که شما تا چه حد باور دارید که از مهارتها و تواناییهای لازم برای موفقیت در حیطههایی که به نظرتان مهم هستند، برخوردارید. منظور این نیست که فکر کنید در تمام جنبههای زندگی موفقید یا همیشه احساس شایستگی داشته باشید.
این باور فقط در مورد آن حیطههایی از زندگی است که به طور خاص برای شخص شما اهمیت دارند. مثلا اگر بتوانید در یک جمع آواز بخوانید و با گفتن لطیفه های بامزه چنان مردم را بخندانید که نفسشان بند بیاید، این برای خودش یک مهارت است؛ اما اگر چیزی که برایتان مهم است، موفقیت تحصیلی باشد، مهارت ذکر شده تأثیری در عزت نفستان نخواهد داشت. همینطور اگر به بالاترین مقام ممکن در شغلی برسید اما داشتن چنان شغلی به نظرتان ارزشمند نباشد، بعید است که این عالی مقامی به عزت نفستان چیزی اضافه کند.
یکی از منابعی که باعث ایجاد عزت نفس در افراد می شود قابلیت ایجاد تغییر در محیط است. یکی از قدرتمند ترین نیازهای بشر نیاز به تاثیر گذار بودنInfluence)) است. اینکه اثری از خود بر جای بگذاریم، اینکه بتوانیم وضعیت بهتری برای جهان ایجاد کنیم، این موضوع باعث می شود ارزیابی مثبتی از توانایی خود در مواجهه با چالش های زندگی داشته باشیم. از این رو افزایش عزت نفس نتیجه طبیعیِ تاثیر گذاری است. بالعکس، وقتی حرفهایمان شنیده نمی شود، یا بی اهمیت از کنار نظراتمان می گذرند، حضورمان جدی گرفته نمی شود و احساس می کنیم قادر نیستیم تاثیری در وضعیت موجود ایجاد کنیم؛ بنابراین به شدت از عزت نفسمان کاسته می شود.
منبع دیگر ایجاد عزت نفس، دستاوردهای فردAchievements)) می باشد. هرچه مقیاس دستاوردها بزرگتر باشد تاثیر آن در افزایش عزت نفس بیشتر است. اما نکته ای که در این میان بسیار اهمیت دارد، این است که دست آوردها برای افراد مفاهیمی کاملا شخصی هستند. بدین معنی که ممکن است کاری که برای یک نفر کاملا طبیعی و از روی عادت صورت می گیرد، برای فرد دیگر یک دست آورد به حساب بیاید. مثلا نواختن یک آهنگ ساده برای یک کودک ۵ ساله آماتور قطعا یک دست آورد است اما همان آهنگ برای یک نوازنده حرفه ای دست آورد محسوب نمی شود.
احساس ارزشمندی
بحث ارزشها ما را به دومین عامل عزت نفس میرساند. در اینجاست که نشان میدهید بهطور کلی چه ارزیابیای از خود دارید. میزان این حس را جواب این دو سؤال مشخص میکند:
- چه چیزهایی جزو ارزشهای شما هستند؟
- آیا رفتارهایی که به طور روزمره از خود نشان میدهید، با این ارزشها انطباق دارند؟
هر فرد فهمی از دنیا، چگونگی کارکرد جهان، بایدها و نبایدها، اصول اخلاقی و استانداردهایی برای زندگی دارد. برخی از این باورها و استانداردها بین افراد یک جامعه مشترک است. همچنین بسیاری از این اصول و باورها بین تمام انسان های سرتاسر جهان مشترک است.
یکی از منابعی که احساس ارزشمندی را در فرد ایجاد می کند، پذیرفته شدن از سوی دیگران است. این پذیرش در سنین مختلف به شکل های متفاوتی ممکن است ظهور کند. در کودکی این توجه و پذیرش از طرف والدین، مربیان، معلمان و گروه همسالان اتفاق می افتد و در بزرگسالی از طرف همکاران، شریک عاطفی و به طور کلی جامعه.
در خانواده، احساس ارزشمندی به صورت توجه و مراقبت از کودک به وی القا می شود. برای مثال یکی از نکاتی که همیشه به خانواده ها توصیه می شود که برای افزایش عزت نفس کودکانشان انجام دهند این است که نظر آنها را در مورد برخی تصمیم ها بپرسند و تا جای ممکن به آنها نشان دهند که نظراتشان محترم است و به آنها توجه می شود. در میان دوستان ممکن است صمیمیت و در میان گذاشتن مسائل شخصی نشان دهنده پذیرفته شدن باشد. مورد توجه قرار گرفتن از طرف جنس مخالف در جوانی، مورد احترام و تشویق قرار گرفتن در محل کار نیز می توانند القاکننده پذیرش باشند.
از طرفی طرد شدن و رد شدن از سوی دیگران به شدت از عزت نفس افراد می کاهد. طرد شدن از طرف شریک عاطفی یا همسر، یکی از شدیدترین اتفاقاتی است که از عزت نفس افراد می کاهد.
تعریف عزت نفس
با ترکیب کردن شایستگی و ارزشمندی و بررسی رابطه آنها با یکدیگر، به یک تعریف جامع و پویا از عزت نفس میرسیم. صرف اینکه حس خوبی در مورد خودتان داشته باشید، اسمش عزت نفس نیست. حتما باید عنصر شایستگی هم خودش را نشان بدهد و قبول کنید که رفتارهایتان نه به خرابکاری بلکه به اعمالِ مفید منتهی میشوند. عزت نفس سالم یعنی تعادل بین این دو عنصر.
عزت نفس نباید خیلی کم یا خیلی زیاد باشد. اگر فرد زیاده از حد احساس ارزشمندی بکند، کارش به خودبینی و حتی خودشیفتگی میکشد. نگاهی این چنینی به مسئله عزت نفس، کمک میکند تا تفاوت بین عزت نفس سالم و عزت نفس ناسالم را تشخیص بدهیم. این تفکر که «من از همه بهترم» میتواند به تکبر و قلدری ختم شود. اگر هم میزان عزت نفستان با میزان تواناییهایتان فاصله خیلی زیادی داشته باشد، در واقع دارید زمینه را برای شکست، تحقیر، ناامیدی و خشم خود مهیا میکنید.
به غیر از اختلالاتی که ریشه بیولوژیکی دارند، نمی توانیم حتی یک مشکل روانی را پیدا کنیم که آن را به کمبود عزت نفس ربط ندهیم، از اضطراب و افسردگی گرفته تا مشکلات تحصیلی و شغلی، عدم وجود روابط صمیمانه، اعتیاد و رفتارهای خشونت آمیز و اختلالات جنسی. در همه این ها ردپایی از کمبود عزت نفس به چشم می خورد.
منبع : Self-Esteem Research, Theory, and Practice