دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

مشکل خودشیفتگی چیست؟

خودشیفتگی منفی و مثبت

با خودشیفتگی‌تان خوب برخورد کنید اما نه خیلی خوب و به فکر دیگران هم باشید.

خودشیفتگی

در کتاب دگردیسی‌های اووید (Ovidius) با نارسیس آشنا می‌شویم، مرد جوان زیبایی که زن‌ها شیفتۀ اویند اما خودش نمی‌داند چرا، و آرزو دارد که تنهایش بگذارند. روزی در جنگل، به آبگیری می‌رسد و خم می‌شود تا آب بنوشد. عکس خود را در آب می‌بیند و عاشق خود می‌شود. از شدت غم، نه چیزی می‌خورد و نه می‌خوابد. در آخر، سرش را روی چمن‌زار می‌گذارد و می‌میرد.

واژۀ «نارسیسیسم» در زبان انگلیسی از نام او برگرفته شده و به معنای خودشیفتگی افراطی است. با پیشرفت روان‌شناسی، باورها دربارۀ خودشیفتگی بسیار پیچیده‌تر شده است. فروید که خودشیفتگی را مشکلی صرفاً زنانه تلقی می‌کرد، معتقد بود زن‌ها تنها به این دلیل خود را می‌آرایند که به مردها دست یابند. این تمرکز روی زیبایی‌های فیزیکی سبب شده است که آن‌ها از خود راضی و از نظر احساسی ضعیف باشند.

خودشیفتگیبعدها اساتید روان‌شناسی تلاش کردند علمی‌تر از فروید با موضوع برخورد کنند و به بررسی علائم بیرونی خودشیفتگی بپردازند. در سال ۱۹۸۰، این موضوع جای خود را در راهنمای تشخیصی و آماریِ اختلالاتِ ذهنی «انجمن روان‌پزشکی آمریکا» باز کرد.

طبق آخرین نسخۀ dsm، ویژگی اصلی خودشیفتگی، تکبر است. افراد خودشیفته درباره موفقیت‌های خود اغراق می‌کنند، معتقدند که آدم‌های خاصی هستند و تنها افراد خاص می‌توانند درکشان کنند. نسبت به دیگران، احساس همدردی ندارند، به سایرین حسادت می‌کنند و معتقدند که در مقابل، دیگران هم به آن‌ها حسادت می‌ورزند و توانایی تحمل نقد را ندارند.

خودشیفتگی یکی از انواع «اختلالات شخصیت» است که با روان‌رنجوری‌(Neuroses) متفاوت است. (البته اصطلاح روان‌رنجوری که بر پایۀ نظریۀ فروید بود، اما همچنان واژۀ رایجی در جامعه است). روان‌رنجوری، پریشانی فردی سالم اما نگران است. اختلال خودشیفتگی، زمان خاصی شروع یا تمام نمی‌شود، اغلب خانوادۀ فرد اظهار می‌کنند که او همیشه همین طور بوده است؛ فرد گمان می‌کند که حالش کاملاً خوب است. افراد روان‌رنجور برای این به دنبال درمان خود می‌روند که از رفتارهای خودشان ناراحت‌اند اما افراد دچار اختلال شخصیت، دیگران از رفتارهایشان دلخورند. افراد دارای اختلال شخصیت، اغلب رابطۀ خوبی با روان‌درمانگر ندارند و بینش ندارند.

کریستوفر لش در کتاب‌ فرهنگ خودشیفتگی می‌گوید: ساختار زیربنایی شخصیتی جامعه آمریکا در حال تغییر است. آمریکایی‌هایی که سابقاً ساده و صبور بودند، به ارضای دائمی امیال خود اعتیاد پیدا کرده‌اند. وی مدعی است که فناوری‌های نو، مردم و به ویژه زنان را به محصولات تجاری وابسته کرده است و از این رو آن‌ها عزت نفس خود را از دست داده‌اند. وی مخالف ماشین‌های لباسشویی و کنترل جمعیت است.

خودشیفتگی به عنوان یک مقولۀ روان‌پزشکی جای سؤال بسیار دارد. اختلافات میان ساندور فرنزی که مکتب روان‌کاویِ مجارستانی را پایه گذاشت، و فروید تا حدی به بیماران خودشیفته مربوط می‌شود. ظاهراً فروید بر این باور بود که افراد خودشیفته به خاطر مقاومتشان غیرقابل‌ درمانند. فرنزی معتقد بود که آن‌ها باید درمان شوند و مقاومتشان را باید نشانه‌ای دیگر تلقی کرد که لازم است تحلیل شود. فروید مدعی بود که تحلیل‌گر در برخورد با چنین بیمارانی (در واقع، با تمام بیماران) باید خویشتن‌دار باشد، کم سخن بگوید و بسیار گوش دهد.

فرنزی دیدگاهی متفاوت داشت: آنچه بیماران، به ویژه بیماران خودشیفته نیاز داشتند، احساس محبت و همدلی بود. آن‌ها این احساس را از والدین خود دریافت نکرده بودند و مشکلشان همین بود. فرنزی معتقد بود که با بیماران سرسخت، باید همچون «مادری مهربان» بود. (او بیش از این‌ها بامحبت بود و با یکی از بیمارانش ازدواج کرد)

تا حدی به خاطر کوهات بود که مسئلۀ اختلال شخصیت خودشیفته به موضوع روز روان‌پزشکی آمریکا در دهۀ ۷۰ تبدیل شد. هاینز کوهات، دکتری اهل وین که از دست نازی‌ها فرار و در سال ۱۹۴۰ به ایالات متحده مهاجرت کرده بود. کوهات نظریه‌ای را دربارۀ این اختلال بنا گذاشت که تا حد زیادی بر عقاید فرنزی استوار بود. کوهات هم مانند فرنزی خودشیفتگی را نتیجۀ عزت نفس پایین می‌دانست که خود حاصل عدم موفقیت مادر در پاسخ به حس طبیعی اقتدار در کودک بود، اطمینان او از اینکه نقاشی‌اش بهترین نقاشی دنیاست. کوهات معتقد بود که تکبر کودک در طول زمان ناپدید می‌شود اما همچنان در منبعی به صورت ذخیره باقی می‌ماند تا در آینده در مواجهه با ناامیدی و شکست، از او محافظت کند.

کوهات وجود «خودشیفتگی منفی» را تصدیق می‌کرد و آن را مانند DSM تعریف می‌کرد اما مفهوم جدیدی به نام «خودشیفتگی مثبت» را از آن جدا می‌کرد، احساسی که به شما عزت نفس می‌دهد و موجب سرزندگی و خلاقیت می‌شود. همچنین، خودشیفتگی مثبت از شما انسانی دوست‌داشتنی می‌سازد. کوهات نظر دیگران را که خودشیفتگی را معادل خودخواهی می‌دانستند، به سخره می‌گرفت.

پست های مرتبط

لش، کوهات را به خاطر برتری‌اش بر درمان‌های مزخرف دهۀ ۷۰ می‌ستاید؛ اما در واقع، کوهات خود یکی از رهبران این درمان‌ها بود. این اشتباهی فاحش است و بسیاری از افراد مانند لش در فهم کوهات به همین شکل به خطا رفتند که تا حدی به سیاست خود کوهات باز می‌گردد؛ وی دراین‌باره که وام‌دار فروید است اغراق کرد و از ذکر تأثیر فرنزی که در آن زمان چندان میلی به او نبود پرهیز می‌کرد. وی نظریه‌ای جامع به نام «روان‌شناسی خود» داشت.

سیمون بلکبرن (Simon Blackburn) می‌گوید، علاقه‌ای عاقلانه به خود داشته باشیم اما در بی‌تفاوتی محض و متکبرانه نسبت به جهان تصمیم نگیریم. باید به آن چه دیگران فکر می‌کنند اهمیت دهیم. «رفتار خوب، سازگاری‌ای کوچک اما مداوم با انتظارات و نیازهای منطقی دیگران است، نشانه‌های کوچکی که حق آن‌ها را تا حدی تأیید می‌کنیم.» به گفتۀ بلکبرن، ما به این حقیقت که مردم تماشایمان می‌کنند، حساسیم و بر این اساس رفتار می‌کنیم و باید هم همین طور باشیم.

وی معتقد است انسانی که زمین می‌خورد، در جهتی می‌افتد که خم شده بوده و اینکه افتادن و نیفتادن او بیش از هر چیز به آموزش والدینش بستگی دارد. وی در وجودِ چیزی به نام «خود» تردید دارد و مانند بسیاری از فلاسفه و روان‌شناسان بر این باور است که آن چه خود می‌نامیم شاید چیزی درونی، مختص به خودمان و شکل‌دهندۀ سرنوشمان نباشد بلکه تنها مجموعۀ تجربیاتمان باشد.

یکی از نمونه‌هایی که بلکبرن را به خشم می‌آورد و سبب می‌شود او خود را در جرگۀ روشنفکران و آزادی‌خواهان بداند، نابرابری درآمد است. وی می‌گوید علی رغم رشد تولید در آمریکا، دستمزد کارگران تفاوت چندانی نکرده در حالی که سهم یک درصد بالایی صاحبان درآمد به شدت افزایش یافته است. بلکبرن نگران این است که جوان‌ها متوجه آنچه اتفاق می‌افتد، نشوند.

با خودشیفتگی‌تان خوب برخورد کنید اما نه خیلی خوب و به فکر دیگران هم باشید. من یکی که تصمیم دارم همین کار را بکنم.

منبع : http://www.newyorker.com//2014/selfie

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

3 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Fatima Akhlaqi
۱۳۹۶/۰۴/۲۱ ۰۳:۱۹

با فروید مخالفم در این مورد. اگر هیچ مردی هم نباشد، میل به خود آرایی در زنان هست چرا که فطرت زیبایی را دوست دارد.
بدون نظر داشت جذب جنسی یک نفر از اراسته بودن و اصلاح کردن و بی لک و جوش و عیب بودن ظاهرش لذت می برد، و هم اعتماد به نفس بیشتری در اجتماع دارد. در یک حد متعادل به معنی احترام به قوانین اجتماعی که در ان میزید، خوب است.

fariba
۱۳۹۶/۰۸/۲۳ ۲۲:۲۰

mano yade khaharam andakht.

vaghean daghighan haminjorie.

fariba
۱۳۹۶/۰۸/۲۳ ۲۲:۲۳

be nazaram khodagahi darman in masaele.

khod agahi mesle neo o film matrix.