دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

تمرین عشق ورزیدن

اگر می خواهیم هنر عشق ورزیدن را بیاموزم، باید کوشش کنیم تا در همه موارد واقع بین باشیم و نسبت به موقعیت هایی که واقع بین نیستیم حساسیت پیدا کنیم.

نوازش

اساسی ترین شرط عشق این است که بر خودفریفتگی فایق آییم. جهت بینی آدم خودفریفته چنان است که انسان تنها آن چیزهایی را که در خودش دارد، واقعی می پندارد. قطب مخالف خودفریفتگی، واقع بینی است؛ واقع بینی استعدادی اسـت ذهنی کـه دیدن مردمان و اشیا را، چنان که هستند، ممکن می سازد، این واقع بینی به شخص امکان می دهد که صور عینی را از تصاویری که زاییده ترس ها و آرزوهای خود اوست، جدا کند.

عدم واقع بینی ما نسبت به ملت های خارجی زبانزد همگان است. در ظرف یک روز ملتی را با قاطعیت تمام پلید و فاسد قلمداد می کنیم، در صورتی که گمان می بریم کـه ملت خودمان مظهر خیر و شرف است. واقع بینی در اندیشیدن را خرد می نامند؛ رویه عاطفی آدمی، کـه خرد او بدان متکی است، فروتنی نام دارد. فقط وقتی می توانیم واقع بین باشیم و از خرد در اعمـال روزانه مدد جوییم، که با فروتنی به جهان بنگریم، و از رویای کودکانه همه چیزدانی، و بر همه کاری توانا بودن آزاد شده باشیم.

اگر می خواهیم هنر عشق ورزیدن را بیاموزم، باید کوشش کنیم تا در همه موارد واقع بین باشیم و نسبت به موقعیت هایی که واقع بین نیستیم حساسیت پیدا کنیم. اگر بتوانیم واقع بین و بـا شعور باشیم، نیمی از راه هنر عشق را پیموده ایم؛ ولی این واقع بینی و خرد باید همگانی باشد؛ یعنی به همه کسانی که با ما در تماسند تعمیم یابد.

تمرین های هنر عشق ورزیدن :

۱- تمرین هر هنر، خواه هنر نجاری باشد یا پزشکی یا هنر عشق ورزیدن، احتیاج بـه یک سلسله شرایط و قواعد کلی دارد. قبل از تمرین، اگر کاری را با انضباط انجام ندهیم، هرگز نمی توانیم در آن به درجه مهارت برسیم، اگر فقط در مواردی که «حوصله اش را داریم» کاری را انجام دهیم، شاید تفریح و سرگرمی خوبی باشد، ولی هرگز ما را در آن هنر ورزیده نمی کند. اشکال کار فقط در رعایت انضباط در تمرین هنر نیست(مثلا روزانه چندین ساعت تمرین کردن)، بلکه در این است که این انضباط باید در سراسر زندگی شخص رعایت شود. 

واقعیت امر این است که، انسان امروز در خارج از محیط کارش تقریبا فاقد انضباط شخصی است. وقتی که کار نمی کند، دلش می خواهد تنبل و بی مبالات باشد. این اشتیاق به تنبلی، بیشتر عکس العملی علیه زندگی یکنواخت است. آدمی مجبور است روزانه هشت ساعت نیروی خود را صرف مقاصدی بکند کـه بـه خودش ارتباط چندانی ندارد، آن هم به طریقی که خودش انتخاب نکرده، بلکه بوسیله آهنگ یکنواخت کار مقرر شده است. درست به همین سبب انسان علیه انضباط محیط کار قیام می کند، و قیامش شکل یک خودکام جویی بچگانه به خود می گیرد، علاوه بـر این آدمی در مبارزه با قدرت طلبی دیگران، نسبت به هر نوع انضباطی (چه انضباطی که از طرف مقامی بالاتر تحمیل می شود و چه انضباط عاقلانه ای که شخص به خود تحمیل می کند) بی اعتماد می شود. بدون این انضباط، زندگی از هـم می پاشد، آشفته می شود، و تمرکزش را از دست می دهد.

انضباط نبایـد به صورت قاعده ای که از خارج بر ما تحمیل شده است در آید، بلکه باید مبین اراده خود ما باشد؛ انضباط باید دلچسب باشد و آدمی آهسته آهسته خود را آنچنان بدان عادت دهد که اگر وقفه ای در آن به وجود آید، احساس کند که چیزی را از دست داده اسـت. یکی از جنبه های تاسف آور فرهنگ دنیای غرب این است که رعایت مفهـوم انضباط را دردناک می داند و تصور می کند که انضباط فقط در صورتی که دردناک باشد، مطلوب خواهد بود. دنیای شرق از قرن ها پیش تشخیص داده است که آنچه برای بشر و برای جسم و روح او خوب است، باید لذت بخش نیز باشد.

۲- اینکه تمرکز شرط لازم چیره دستی در هر هنری است، چنان روشن است که نیازی بـه توضیح ندارد. در فرهنگ امروز ما چیزی که حتی از انضباط کمیاب تر است، همان تمرکز است. دنیای مدرن، ما را به چنان زندگی مغشوش و بی تمرکزی هدایت می کند که در هیچ جای دیگر نظیرش نیست. انسان چندین کار را با هم انجام می دهد، می خواند، بـه رادیو گوش می دهد، گفتگو می کند، سیگار می کشد. انسان مصرف کننده ای است با یک دهان باز، مشتاق و آماده برای بلعیدن همه چیز، فیلم، مشروب، دانش و هر چیز دیگر.

مهمترین اقدام برای یادگیری تمرکز فکر این است که یاد بگیریم تنها باشیم، بـدون اینکه چیزی بخوانیم (به رادیو گوش بـدهیم، سـیگار بکشـیم یـا مشـروب بخـوریم). در حقیقت، توانایی تمرکز فکر به معنی توانایی تنها بودن با خویشتن است و این خود یک شرط مسلم برای توانایی عشق ورزیدن است. اگر من به علت اینکه نمی توانم روی پای خود بایستم به کسی وابسته شوم، آن شخص ممکن است یک نجات دهنده زندگی باشد، ولی رابطه من و او، رابطه عاشقانه نیست. حقیقت آن است که توانایی تنها ماندن لازمه توانایی دوست داشتن است. در ابتدای تنهایی، انسان احساس بی قراری می کند، دلش می خواهد ایـن طرف و آن طرف برود. احتمال دارد که درباره بی میلی خود به دلیل تراشی بپردازد و به خود بگوید که ادامه اینکار هیچ ارزشی ندارد، احمقانه است. همچنین انسان مشاهده می کند که انواع و اقسام فکرها به مغز او هجـوم می آورنـد و شخص را تسخیر می کنند.

اساس تمرکز حواس در مناسبات افراد این است که شخص بتواند بـه سخنان دیگران گوش بدهد. بیشتر مردم حرف می زنند و نصـیحت مـی کننـد، بدون اینکه واقعا به دیگری گوش داده باشند. آنان نه سخنان دیگران را جدی می انگارند، نه جواب خود را. بطور کلی گفتگو آنها را خسته می کند. آنان گرفتار این پندارند که اگر با تمرکز کامل گوش دهند به مراتب بیشتر خسته می شوند، و حال آنکه عکس این درست است، هر نوع فعالیتی که با تمرکز انجام شود، انسان را بیدارتر می کند، در حالیکه هر نوع کاری که بدون تمرکز حواس انجام پذیرد، انسان را کسل و خواب آلوده می کند.

پست های مرتبط

۳- عامل سوم بردباری است. اگر شخصی به دنبال نتایج فوری باشد، هرگز نمی تواند هنری را واقعا بیاموزد. با وجود این برای انسان امروز بردباری نیـز همانند انضباط و تمرکز کاری بس دشوار است. روش صنعتی زندگی ما درست عکس این را پرورش می دهد: سرعت. همه ماشین های جهـان امـروز بـرای سریع کار کردن طراحی شده اند، اتومبیل و هواپیما ما را به سرعت به مقصد می رسانند. ماشینی که بتواند مقدار معینی از کار را در نیمی از وقت انجام دهد، دو بار بهتر از آن ماشین کند و قدیمی است. البته دلایل اقتصادی مهمی در این امر وجود دارد. ولی مثل بسیاری از موارد دیگر، در اینجا هـم ارزش های انسانی تحت الشـعاع ارزشای اقتصادی قرار می گیرد. انسان امروز فکر می کند که اگر همه چیز را بـه سرعت انجام ندهد، چیزی از دستش رفته است.

۴- سرانجام، یکی از شرایط آموختن هر هنر علاقه شدید به چیره دستی در آن هنر اسـت. اگر هنر مورد نظر برای شخص اهمیت فـوق العـاده نداشـته باشـد، هنرجـو هرگز آن را نخواهد آموخت. این ورزیدگی به همان اندازه کـه لازمه همه هنرهاست، برای هنر عشق نیز ضروری است.

منبع: اریک فروم، هنر عشق ورزیدن، ترجمه پوری سلطانی

۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها