روان درمانی پاولفی
شرطی سازی کلاسیک
با اینکه دیدگاه پاولف مبنی بر اینکه رفتار انسان فقط تابع تجربه های عینی است منسوخ گردیده، اما همچنان روش های درمانی او در بسیاری از اختلالات روانی کاربرد دارد.
ایوان پیتروویچ پاولف(Ivan Pavlov) متولد ۱۸۴۹ در شهر ریازان روسیه به دنیا آمد و در فوریه ۱۹۳۶ چشم از جهان فرو بست. وی فرزند کشیش روستایی فقیر بود و تحت تاثیر نظریات داروین بود. بعدها به دانشگاه سن پترزبورگ رفت و در فیزیولوژی حیوانی و پزشکی تخصصص گرفت. در حدود ۵۰ سالگی مطالعه و بررسی درباره شرطی سازی کلاسیک را که مهترین دستاورد زندگی وی است آغاز نمود؛ پاولف مابقی عمر پربار خویش را صرف این رویکرد کرد که منجر به شکل گیری رفتار درمانی پاولفی شد.
قسمتی از نامه پاولف خطاب به جوانان کشورش: این پیامی است که می خواهم به جوانان کشورم برسانم. پیش از هر چیز در کارهایتان منظم باشید. تکرار می کنم، منظم باشید. خودتان را تربیت کنید تا در کسب علم و دانش کاملاً منظم باشید. ابتدا بکوشید تا به دامنه های علم دست یازید، پیش از آنکه بخواهید قله های آن را فتح کنید. هرگز پیش از تسخیر مرحله ای که پیش رو دارید به مرحله ی بعدی نروید. نکوشید نواقص دانشتان را پنهان سازید. صبر و خویشتن داری را پیشه خود سازید. سخت کوشی و پشتکار در انجام پژوهش علمی را بیاموزید.
- هر چند که بال های پرنده بی عیب اند، اگر پرنده به هوا متکی نباشد نمی تواند پرواز کند. واقعیت ها هواییست که دانشمند بر آن متکی است. بدون آن هرگز شما قادر به پرواز کردن نخواهید بود. با این حال، هنگام مطالعه، آزمایش، یا مشاهده، سعی نکنید در سطح امور باقی بمانید. گردآورنده ی محض واقعیت ها نباشید، بلکه بکوشید تا به عمق رمز و راز آغاز آنها نفوذ کنید. مصرانه در جستجوی قوانین حاکم بر واقعیت ها باشید.
- دومین شرط مهم فروتنی است. هرگز در هیچ زمانی فکر نکنید که همه چیز را می دانید، هر قدر هم که مورد احترام دیگران باشید. شهامت این را که به خود بگویید ” من نادانم ” داشته باشید. نگذارید غرور بر شما چیره شود.
- سومین شرط لازم عشق است. به یاد داشته باشید که علم تمام عمر یک انسان را می خواهد. حتی اگر دو بار زندگی کنید، باز هم کافی نخواهد بود. علم کوشش بی حدوحصر و عشق فراوان می طلبد. در کار و پژوهش خود برای کسب حقیقت عاشقانه عمل کنید.
روان درمانی پاولفی چیست؟
رواندرمانی پاولفی بر تداعی محرک و پاسخ آن تاکید دارد و بیان می کند که بسیاری از واکنش های ترس، اضطراب، ناراحتیها و اختلالاتی که در انسانها وجود دارد از همین فرایند ناشی می شوند، پس برای درمان بر اساس روش روان درمانی پاولفی، نیاز به قطع یا کم کردن این تداعی بر اساس یک سری تکنیک ها داریم.
نکته های کلیدی در روان درمانی پاولفی
- همراهی محرک و پاسخ سبب یادگیری و تغییر در رفتار می شود.
- انسان محصول محیط است.
- فرایندهای ذهنی نقشی در رفتار فرد ندارند.
نظریه شرطی سازی کلاسیک
کشف مهم پاولف، این بود که بازتاب های طبیعی یا نخستین جاندار را می توان به کمک شرطی سازی، گسترش داد. بازتاب، به رابطهی ساده بین یک پاسخ و محرکی که از طریق تأثیرگذاری بر یکی از اعضای حسی آن، پاسخ را تولید می کند، گفته می شود.
طبق آزمایش های پاولف، برای شرطی کردن حیوان آزمایشی (سگ)، مراحل زیر انجام می گیرد:
محرکی مانند غذا، به حیوان ارائه می شود؛ این محرک، یک واکنش طبیعی و خودکار (ترشح بزاق) در ارگانیسم، ایجاد می کند. به محرکی که این واکنش طبیعی را ایجاد می کند، محرک غیرشرطی گفته می شود. واکنش طبیعی و خودکار ارگانیسم به محرک غیرشرطی، پاسخ غیرشرطی نام دارد. حال یک محرک خنثی مانند صدای زنگ قبل از محرک غیرشرطی، به ارگانیسم ارائه می شود. این محرک خنثی، پیش از شرطی شدن، هیچگونه پاسخی در ارگانیسم، ایجاد نمی کند. پس از چند بار همراه شدن محرک غیرشرطی (محرک طبیعی) با محرک خنثی، محرک خنثی به تنهایی موجب ترشح بزاق می شود؛ حال گفته می شود که ارگانیسم، شرطی شده است.
نظریه آسیب شناسی روانی
از دید رفتارگرایی اختلالات را می توان بر اساس اصول شرطی سازی کلاسیک توجیه و تفسیر کرد، رفتارگرایان بیشتر به تفسیر اختلالات اضطرابی و فوبیاها می پردازند؛ آنها می گویند یک محرک شرطی (مثل تپش قلب سریع) که باعث وحشتزدگی یا اضطراب فرد در محیطی شده است، ممکن است تداعی پیدا کرده و به محیط های مشابه تعمیم داده شود و با تپش قلب سریع موجب وحشت زدگی در فرد شود.
تکنیک های رفتار درمانی پاولفی
۱. خاموش کردن رفتار پاسخگر
هر چقدر سابقه پاسخ در رفتار فرد طولانی تر باشد آن پاسخ دیرتر خاموش می گردد. همانگونه که گفتیم چندین بار همراهی محرک شرطی و محرک غیر شرطی منجر به شرطی شدن و یادگیری ارگانیزم می شود، حال اگر چندین بار محرک شرطی را بدون محرک غیر شرطی ارائه دهیم، منجر به توقف پاسخ شرطی می شود، یعنی ناشرطی یا خاموشی رفتار پاسخگر خواهد شد.
مثال: واتسون به همراه همکارش، کودک ۳ ساله ای به نام پیتر را که به شدت از موش، خرگوش، کت پشمی، قورباغه و ماهی می ترسید را یافتند و سعی کردند با روش خاموش کردن پاسخگر ترس او را بر طرف کنند. به همین منظور پیتر را به همراه تعدادی کودک دیگر که از اشیاء فوق نمی ترسیدند در اتاقی قرار می دادند و غذای مورد علاقه وی را در اختیارش می گذاشتند، همراه با خرگوشی که در اتاق بود. به تدریج خرگوش را نزدیک و نزدیکتر به پیتر کردند تا حدی که ترس وی کم شد و در آخر ترس وی از خرگوش از بین رفت و پیتر با خرگوش بازی می کرد.(سیف،۱۳۹۲).
۲. تعمیم و تمیز محرک
منظور از تعمیم به این معناست وقتی پاسخ به یک محرک شرطی شد، محرکهای مشابه دیگر که در زمان شرطی شدن حضور نداشتند همان پاسخ را فرا خواهند خواند. مانند پسرک آزمون واتسون که از موش سفید می ترسید ترس خود را به اشیای دیگری که پشمالو و سفید بودند تعمیم داده بود و از آنها نیز می ترسید. یا به عنوان مثال فردی که در هنگام رانندگی در جاده ای ناهموار و کوهستانی دچار حادثه ای می شود، بعد از آن از رانندگی در جاده ها حتی جاده های صاف و کم خطر نیز پرهیز می کند.
عکس تعمیم محرک، تمیز محرک است. تمیز به تمایل فرد به پاسخ دادن به تنها آن محرکی که در ضمن شرطی شدن به کار گرفته شده است اشاره می کند. به عنوان مثال کودکی که از سگ درنده ای ترسیده است و در نتیجه از همه سگهای بیآزار هم می ترسد (تعمیم) به تدریج با مشاهده و مواجه کردن وی با سگها بیآزار میآموزد که این سگها بیآزارند و خطرناک نیستند و تنها باید از سگهای درنده ترسید (تمیز). یا در مثال فرد راننده بعد از مشاهده و مواجه، فرد کم کم میآموزد که تمام جاده ها خطرناک نیستند و فقط نیاز به دقت و توجه بیشتر دارند، بخصوص جاده های کوهستانی.
۳. شرطی شدن در سطح بالاتر
همانطور که اشاره کردیم در شرطی شدن پاسخگر، پس از آنکه محرک خنثی چندین بار با محرک طبیعی همراه شد، محرک خنثی توانست به صورت محرک شرطی عمل کرده و پاسخ شرطی ایجاد کند، حال میتوان با استفاده از همین محرک شرطی به عنوان یک محرک طبیعی استفاده کرد و پاسخ شرطی دیگری را تولید نمود. به بیان ساده تر یک محرک شرطی کمک میکند تا محرک شرطی دیگری را بسازیم و پاسخ آن را دریافت نماییم.
به طور مثال، دانش آموزی که به علت غفلت معلم یا کوتاهی خودش پیشرفت چندانی در درس ریاضی نداشته است. این عدم توفیق ممکن است منجر به بروز پاسخ اضطراب و نفرت در او شود و ممکن است از معلم این درس نیز متنفر شود. همچنین احتمال دارد که نه تنها از معلم درس ریاضی و فعالیتهای او، بلکه از فعالیتهای مربوط به مدرسه نیز تنفر پیدا کند؛ این مثال شرطی شدن سطح اول، دوم و سوم را نشان میدهد.
در شرطی شدن سطح بالاتر، مجاورت، عامل اصلی شرطی شدن است، یعنی همراه شدن چند محرک غیر شرطی با یکدیگر در حالی که در تعمیم، شباهت محرکها عامل مهم شرطی شدن است.
- شرطی شدن در سطح اول : پاسخ شرطی۱ (تنفر و اضطراب ) _ (شرکت در یک درس خاص) محرک شرطی
- شرطی شدن در سطح دوم: پاسخ شرطی۲ (تنفر و اضطراب) _ (معلم همان درس) محرک شرطی
- شرطی شدن در سطح سوم: پاسخ شرطی۳ (تنفر و اضطراب) _ (فعالیت ها و کارهای همان معلم) محرک شرطی. در مورد انسان این شرطی شدنها در سطوح بالاتر ممکن است ادامه پیدا کند، اما در مورد حیوان شرطی شدن از سطح سوم به بالاتر بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است.
۴. شرطی سازی در انسان
شرطی سازی کلاسیک برای قشر فرهنگی و معلمان می تواند کارایی بالایی داشته باشد، زیرا تبیین های مفیدی از چگونگی ایجاد پاسخ های عاطفی و نگرشهای دانش آموزان در اختیار معلمان می گذارد. به عنوان مثال کودکانی برای اولین بار وارد مدرسه ای می شوند، بجز اندکی احساس بیم و امید، عاطفه مثبت یا منفی خاصی نسبت به مدرسه و کارکنان آن ندارند. حال فرض کنید یکی از آنها با ورود به دبستان با استقبال گرم و محبت آمیز معلم مواجه و این رابطه مثبت ادامه دار خواهد بود و کودک هر روز با تمایل و خوشحالی عازم مدرسه میشود و دیگری به خاطر چند خطای جزئی که به دلیل عدم آشنایی وی با مقررات مدرسه بوده با برخورد معلم و ناظم مدرسه روبه رو می شود و بعد از چند روز با بهانه های مختلف از رفتن به مدرسه اجتناب می کند.
در کودک اول خوشرویی و استقبال گرم معلم محرک غیر شرطی است که در کودک احساس شادمانی و علاقه مندی (پاسخ غیر شرطی) ایجاد میکند، و در ادامه خود معلم و سایر محرکات آموزشگاه هم که خنثی بودهاند تبدیل به محرک شرطی شده و پاسخ شادمانی و علاقه (پاسخ شرطی) را در کودک ایجاد می کنند.
در کودک دوم اما رفتار خشن معلم و ناظم به عنوان (محرک غیر شرطی) که در ابتدا به ایجاد ترس و نگرانی(پاسخ غیر شرطی) در کودک میانجامد، بعدها سبب می شود کودک نسبت به معلم و کل مدرسه (محرک شرطی) پاسخ اضطراب و نگرانی و عدم علاقه (پاسخ شرطی) را نشان بدهد و همچنین سبب می شود که در ادامه کودک نسبت به معلم و کل مدرسه (محرک شرطی) پاسخ اضطراب و نگرانی و عدم علاقه (پاسخ شرطی) را نشان دهد.
کاربردهایی از شرطی سازی کلاسیک
رفتاردرمانی پاولفی به طور ویژه در درمان اختلالات افسردگی، شب ادراری، چاقی، اضطراب، اختلال هراس، مشکلات مرتبط با خشم و عصبانیت، اختلال خوردن، اختلال دو قطبی، بیش فعالی، خودآزاری و….. کاربرد دارد که در زیر چند نمونه را بررسی می کینم:
۱- درمان شب ادراری: برای این منظور کودک مورد نظر را بر روی یک تشک برقی می خوابانند که وقتی کودک با ادرار خود آن را خیس کرد جریان برقی در آن برقرار و زنگی به صدا در میآید. به کودک گفته میشود، زمانی که صدای زنگ کودک را از خواب بیدار کرد، ادرارش را کنترل و با فشار دادن دکمه ای که تعبیه شده است صدای زنگ را قطع کند و به توالت برود. پس از تکرار شدن این فرایند در چند شب متوالی کودک بدون نیاز به صدای زنگ، با احساس فشار مثانه به موقع از خواب بیدار میشود و سرانجام شب ادراری او از بین می رود.
۲- درمان لکنت زبان: که در آن فرد تشویق می شود که هر چه بیشتر با دیگران صحبت کند. این روش از طریق خاموش شدن پاسخ اضطرابی فرد، به رفع نگرانی های او در حین صحبت کردن منجر می شود.
۳- ترک عادت الکل یا سیگار کشیدن: که در آن به سیگار یا الکل موادی اضافه می کنند که هنگام مصرف باعث ایجاد حالت تهوع می شود.
منابع
- حقانی، فریبا، معصومی، رسول. مروری بر نظریه های یادگیری
- سیف، علی اکبر. روانشناسی پرورشی نوین. نشر دوران.