حسادت چیست؟
حسادت، دردی است نسبت به خوشبختی دیگران
وقتی احساس غم با خشم در سطح ناخودآگاه با هم ترکیب شوند، بروز آن در سطح رفتار به شکل حسادت خواهد بود. حسادت گرایشی است از روی ناراحتی و غم نسبت به خوشی دیگران.
حسادت یا رشک (Envy)، احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشتههای فردی دیگر روی میدهد و فرد حسود یا میخواهد که آن را داشته باشد و یا میخواهد دیگری آن را نداشته باشد.
حسادت وجه دیگر خشم است. حسادت مخلوطی است از خشونت و شکست. خشونتی که حسود احساس میکند مانع از رنج بیشتر او از شکست میشود. اگر شخص حسود جلوی خشونتش را بگیرد بیشتر از شکست رنج میکشد. چنین شخصی متوجه میشود که اگر او تمام قدرتش را هم به کار ببرد به حق دیگری نخواهد رسید؛ به همین دلیل فرد دچار افسردگی شدید و فلجکنندهای میشود؛ زیرا از خودش سؤال نمیکند که به چه وسیلهای فرد مورد نظر به خوشبختی رسیده است.
حسادت از احساس عزت نفس پایین فرد ناشی شود؛ فرد دیگری چیزی دارد که فرد حسود داشتن آن را مهم تصور میکند. حسادت احساسی است که بیش از همه خود شخص را آزار میدهد. حسادت وقتی به وجود میآید که شخص احساس کند آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد. هیچ چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود، مادی یا غیر مادی، من میتوانم به سرنوشت یک نفر یا به کسی که برنده یک جایزه شده حسودی کنم. بهطور کلی وقتی انسان حسودی میکند که آنچه که دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد؛ مثلاً من که حوصله جمعآوری تمبر را ندارم به کسی که این کار را میکند حسودی نخواهم کرد.
حسادت بر اثر احساس کمبود عشق از طرف والدین بوجود می آید. وقتی به کودک اجازه داده نمی شود تا خشمش را نسبت به والدینش ابراز کند، کودک خشمش را متوجه خواهر و برادرش می کند. حسادت به این موضوع اشاره دارد که کودک احساس می کند سهمش را دریافت نکرده است. حسادت در خانواده هایی بوجود می آید که پدر و مادر، عشق بدون قید و شرط به فرزندشان نمی دهند؛ محبت دادن پدر و مادر مشروط است؛ در این وضعیت کودک برای بدست آوردن محبت باید بجنگد.
در سنین ۲ تا ۴ سالگی، مرحله حساسی از پرورش کودکی است، زیرا کودک آهسته آهسته به سمت استقلال یافتن و دوری از وابستگی دائم به دیگران میرود. اما بهای دست یابی به این مرحله برخی رفتارهایی است که ممکن است باعث رنجش دیگران شود. یکی از این موارد «احساس مالکیت» است. کودک در این سنین نسبت به اشیایی که متعلق به خودش است، حساسیت ویژهای نشان میدهد، حتی گاه این حساسیت به اشیایی که مربوط به دیگرانی است که او دوستشان دارد نیز سرایت میکند. مثلاً وقتی ببیند فردی به کیف یا لباس پدرش دست میزند، او عصبانی میشود و واکنش تندی از خود نشان میدهد.
وقتی کودک اجازه داشته باشد آنچه را که به او تعلق دارد پیش خود حفظ کند و یا مجبور نباشد همه چیز را با دیگران تقسیم کرده یا هدیه دهد، ارزش مالکیت را به درستی در خواهد یافت و خواهد آموخت که چرا نمیتواند چیزی را که به او تعلق ندارد، بردارد. کودک کمکم میآموزد که بین مفاهیم «مال من» و «مال او» تمایز قایل شود. وقتی این تفکیک را درک کرد، در این زمان کودک معنی واقعی مالکیت را میفهمد و احترام به مالکیت را نیز درک میکند و زمانی به معنای سخاوت داشتن میرسد که به حس مالکیت او احترام گذاشته شود و دیگر احساس نکند که دیگران همواره میخواهند با اجبار وسایل او را تصاحب کنند.
جامعه سرمایهداری از حسادت مردم جهت منفعت بیشتر استفاده میکند، زیرا حسادت یک انگیزه است و باعث جاهطلبی و افزایش قدرت میشود. حسادت در واقع به خاطر خانه بزرگتر، اتومبیل سریع تر و زیبایی بیشتر نیست، بلکه انسان بهخاطر این که شخص به علت داشتن چیزی مورد احترام واقع میشود، حسادت میورزد.
حسادت هیچ دلیل بیولوژی ندارد، بلکه به مرور زمان و در اثر تجربیاتی که شخص حسود در زندگی به دست میآورد، شکل میگیرد. معمولاً شخصیت حسود در اثر شناخت غلط گسترش مییابد. این افراد در محیطی بزرگ شدهاند که انجام خواستههای دیگران مهمتر از خواسته و علاقه فردی خودشان بوده و آنها هیچ وقت موقعیتی نداشتند که به دنبال علائق و استعدادهای فردی خودشان بروند و بفهمند از چه کار و فعالیتی بیشتر لذت میبرند. این انسانها احساس میکنند فقط وقتی خواستههای دیگران را کامل انجام دهند مورد قبول مردم میباشند. این افراد معمولاً بیشتر اوقات دروغ میگویند و مرتباً به دنبال این هستند کاری کنند که بدان وسیله رضایت دیگران را کسب کنند.
فرق بین حسادت (Envy) و غبطه و غیرت
- در حسادت، من چیزی را دارم و فرد دیگری داشتن آن را تهدید میکند. مثلا من شاگرد اول کلاس هستم و حسادت میکنم که کس دیگری هم نمره خوب بگیرد؛ چون میآید جای من را میگیرد.
- غبطه آن است که شخص بی آنکه آرزوی زوال دارایی دیگران را داشته باشد، آن دارایی را برای خود بخواهد. این امر نه تنها ناپسند نیست، بلکه پسندیده نیز هست. مثلا من رشک(غبطه) میبرم به فلانی که ماشین دارد. یعنی من هم دوست دارم ماشین داشته باشم.
- غیرت (jealousy)، واکنش طبیعی است که آدمی نسبت به دخالت های نا به جا و ناروای دیگران در آنچه دوست می دارد از خود نشان می دهد. در تمامی انسان ها نیز این احساس وجود دارد که در برابر هجوم به آنچه دوست می دارند، آرام نمی نشینند.
حسادت در رابطه یا غیرت، یعنی که من احساس تهدید میکنم برای از دست دادن بخشی از رابطه عاطفیام؛ و کسی هست که موجب این تهدید است. اغلب اوقات این بخش از رابطه عاطفی «توجه» است؛ یعنی حسادت میکنیم که پارتنرمان توجهای که باید برای ما خرج میشد را خرج دیگری میکند. فرد دیگری است که این توجه را میدزدد. بعضیها میگویند ریشهی حسادت، «ترس از دست دادن» است. وقتی این ترس کمتر شود، حسادت هم کمرنگتر میشود. حسادت در روابط عاطفی عموما با عصبانیت و اضطراب همراه است. اضطراب کمتر جذاب بودن برای پارتنر و عصبانیت از این که چرا باید اینگونه رفتاری بکند.
حسادت و غیرت در روابط موضوعی
حسادت نه فقط نفرت از موضوعی است که خوبی را در تملک دارد، بلکه نفرت از خود خوبی است، زیرا مالک و آنچه در تملک او است، به لحاظ هیجانی معادل اند. غیرت عاطفه ایست بسیار پیچیده ( که هسته آن احساسات مهرورزانه دوسو گرایانه است) و همراه است با خشمی ناشی از بیرون ماندن از رابطه عاشقانه. فرد آرزو می کند دوست بدارد و دوست داشته شود، اما احساس می کند دیگری، که به نظر می رسد به جای او از آن رابطه عاشقانه لذت می برد، او را از آن تجربه محروم کرده است.
غیرت بر اساس مجموعه ای از مصالحه های آرزو-ترس بنا می شود و هدف آن عمدتا مقابله با معضلات دوسوگرایی است: فرد جرات ورود به رابطه عاشقانه را ندارد، و با این همه نیابتا از طریق همانندسازی با موضوع غیرت وارد رابطه می شود. او به خود اجازه نمی دهد مستقیما از موضوع عشق متنفر باشد، در عوض از موضوع جانشین (موضوع غیرت) متنفر می شود؛ فرد از تخریبگری فانتزیک تحریک جنسی می ترسد و از طریق نوعی میانجی آن را تعدیل می کند. او میل به چشم چرانی خشونت بار و تجاوزگرانه اش را به این احساس بدل می کند که گویی در جایگاه مشاهده گری عمیقا علاقه مند قرار گرفته است. در غیرت، این شخص است که آرزوها و ترس ها را خلق می کند. احساسات فرد چیزی است از آن خود، هرچند او سخت می کوشد تا از طریق توسل به واپس رانی و فرافکنی و انکار و جابه جایی و همانند سازی فرافکنانه مالکیت آنها را انکار کند.
حسادت در رابطه زناشویی
در طول زندگی برای همه پیش می آید که نسبت به خیلی چیزها حسادت بورزیم، نظیر حسادتی که شاید به همکار، دوست و فامیل داشته باشیم. اما حسادت در پیوندهای زناشوی قوی تر از همه خودنمایی می کند چون بیشتر از هر نوع رابطه دیگری، مستلزم وقت، انرژی و توقع زیاد است.
حسادت یک واکنش منفی است که یک فرد نسبت به خطر از دست دادن معشوق به یک رقیب واقعی یا خیالی، از خود بروز می دهد. به همین خاطر حسادت، هم عزای از دست دادن معشوق است و هم درد ناشی از شکست غرورِ حسود از رقیب.
مهمترین خصلت های یک آدم حسود، تجربیات دوران کودکی، عدم امنیت، احساس خوب به خود نداشتن، حس وابستگی به دیگران و بویژه تجربیات بد زناشویی سابق می باشد. رابطه عاطفی بیرون از ازدواج، حسادت برانگیز است ولی رابطه فیزیکی (جنسی) در حقیقت نشانه پایانِ یک رابطه می تواند باشد.
حسادت به مفهوم غیرت، احساس مفید و تکاملی است؛ مورد مراقبت بودن و حسادت ورزیدن به پایداری رابطه ها نیز می انجامد. یک حسود در زندگی، طالب این است که فرد مقابل با همان شدت به عشقش پاسخ دهد. مشکل از اینجا شروع می شود که فرد حسود محبتش را تحمیل می کند و خواهان دریافت محبت اجباری است ولی واکنش مصنوعی معشوق، او را نگران تر می سازد.
فردِ مورد حسد واقع شده، وقتی رابطه را به هم می زند و می رود، حسادت نیز به سرعت از بین می رود و به جایش حس نارحتی ناشی از به هم خوردن پیوند دو نفر می ماند. با این وجود واکنشی چون حسادت می تواند کنترل شود اگر بین دو نفر اعتماد و باور قلبی وجود داشته باشد نتیجه اش عشقی بدون اما و اگر خواهد بود. عشقی که بر پایه احترام به استقلال فردی است و به همین دلیل قدرت تحمل از دست دادن عشق طرف مقابل را دارد.
مثل بیشتر نگرانیها، آدمها دنبال اطمینان هستند. مطمئن شوند که کس دیگری برای پارتنرشان جذابیت ندارد. مطمئن شوند که این رابطه به خوبی پیش خوهد رفت. اما باید قبول کنیم که نااطمینانی بخشی از زندگی است. هیچ وقت نمیتوانیم کامل مطمئن شویم که فرد دیگری برای پارتنرمان جذاب نیست. هیچ وقت نمیتوانیم از آینده مطمئن شویم که این رابطه به خوبی پیش خواهد رفت. یا اصلا نمیشود مطمئن شد که پارتنرمان به چه چیزی فکر میکند. گاهی وقتها حسادت از باورهای نادرست ما در مورد رابطه نشات میگیرد. قرار نیست وقتی در رابطه هستیم فقط ما برای طرف مقابل جذاب باشیم و بس. و طرف مقابل به هیچ کس دیگر نگاه نکند، با هیچ زن/مرد دیگری حرف غیر کاری نزند و حتی حرفهای یک زن/مرد دیگر برایش خندهدار نباشد.
منابع :
- http://www.sexualhealthsite.info/the-green-eyed-monster.php
- روانشناسی رنج . آرتور آنو
- ماتریس ذهن . تامس آگدن . ترجمه علیرضا طهماسب