دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

حسادت و حسدورزی ما

حسادت

خود حسد نقصان و عیبی دیگرست / بلکه از جمله کمی ها بدترست

آن بلیس از ننگ و عار کمتری / خویش را افکند در صد ابتری

از حسد می‌خواست تا بالا بود / خود چه بالا بلک خون‌ پالا بود

کاش تنهایی را درک می کردیم: یگانه آمدن را، یگانگی صحنه را، یگانگی نقش را، یگانه رفتن را. کاش می فهمیدیم که کمال هر ذره در خود اوست. آن وقت شاید دلمان دریایی تر می شد و احساس کمبودمان ناشی از پر بودهای دیگران دیگر عذابمان نمی داد. آن وقت شاید به سهم خود هر انسانی را در نقش آفرینی زیبایش یاری می کردیم.

حسادت

حسادت از دیدگاه روانشناسی :

حسادت نتیجه آن است که فرد احساس آشفتگی، ضعف و ناتوانی، پوچی، آسیب پذیری و ترس شدید می کند. انسان حسود، علاوه بر این که آنچه دیگری دارد می خواهد، آرزو و خواسته او این است که طرف مقابلش اصلاً آن چیز را نداشته باشد و از ناراحتی و نداری شخص مورد نظرش احساس رضایت می کند. انسان حسود پشت سر دیگران، حرف می زند، با غیبت از فرد، او را ترور شخصیت می کنند.

در خانواده هایی که بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند و در این کار زیاده روی می کنند، فرزندان آنان به آسیب پذیری حاد دچار شده و به حسادت بدخیم می رسند، آنان حالتی جبران کننده و تلافی جویانه می گیرند و علاقمند هستند آنچه دیگری دارد از او بگیرند و او را از داشتن آن چیز یا موقعیت محروم کنند.

حسادت رفتار و عملی است که فرد در مقابل عدم موفقیت در رقابت و همچشمی با دیگران، از خود بروز می دهد. گاه این رقابت های خواسته یا ناخواسته در کنار نقص تربیتی در کودکان و نوجوانان باعث به وجود آمدن حسادت شده و در درون آنها ریشه می دواند و همه ی عمر آنان را آزار می دهد.

حسادت یکی از آن احساساتی است که در شکاف های تاریک قلبمان کمین کرده و در نامناسب ترین موقعیت ها ظاهر می گردد. حسادت ریشه در احساس ناامنی دارد و اصولاً در نتیجه ترس از دست دادن ایجاد می گردد، مثلا، حسادت وسواس گونه یک مرد به علت ترس از دست دادن همسر و یا دوستش. کارگر به کارگر دیگر حسادت می ورزد زیرا می ترسد مقام و اعتبارش را از دست بدهد. ریشه حسادت ترس و ریشه‌ ترس، ناامنی است.

انسان همواره علاقه‌مند به پیشرفت و تکامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسان‌هایی که روان آنها پرورش کامل نیافته است، به این نقصان آگاه بوده و برای پرده‌پوشی آن تلاش می‌نماید و چون در اثر ضعف و خود کم‌ بینی قادر به تکمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار می‌دهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به کار می‌گیرد. حال اگر ویروس حسد ضعیف باشد، فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود می‌کند ولی اگر قوی باشد، دیگری و دیگران را نیز از این عصیان، متضرر خواهد کرد.

حسادت وقتی به وجود می‌آید که شخص احساس کند آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد. هیچ‌چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود؛ مادی یا غیرمادی! به‌طور کلی، وقتی انسان حسودی می‌کند که آنچه دیگری دارد، برایش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسی که حوصله کار با کامپیوتر را ندارد، به کسی که این کار را می‌کند، حسودی نخواهد کرد.

حسادت از دیدگاه جامعه شناسی :

از پیشرفت دیگران نه تنها خیلی خوشحال نمی شویم بلکه در بسیاری از مواقع حالت حزن و اندوه نیز به ما دست می دهد. در این مبحث دلایل زیاد به همراه شواهد زیادتری برای اثبات وجود این روحیه ی مخرب در جامعه می توان ارائه کرد. کمی دقت و تامل بیشتر در رفتار خودمان و تعدادی از اطرافیانمان ما را به زودی به این واقعیت تلخ رهنمون خواهد کرد.

هرگاه کمبودی در خود احساس کنیم سعی را بر این می گذاریم که آن را رفع کنیم. حالا اگر به هر دلیل نتوانستیم این کمبود را برطرف کنیم (که البته ملاک درک این کمبود مقایسه با دیگران است)، یکی از راه های مقابله ی منفی با آن جلوگیری از رفع کمبود های دیگران است. این است که اگر بخواهیم ارضا شویم و فرقی نمی کند در هر زمینه ای که موفق نشدیم ، چون معیار موفقیت معمولا از معدل موفقیت های جامعه ساخته می شود، اگر دیگران کم بیاورند، مفهوم دیگرش این است که من زیاد آورده ام!!

هر یک نفری که از دور و اطراف من وضع مالی اش خوب شود، وضع اجتماعی اش خوب شود، بلافاصله شادی اش را لااقل بعد از خود و خانواده اش من می کنم؛ چون حداقل خاصیت این موفقیت حتی اگر سهمی از آن مستقیما به من نرسد این است که دیگر خیالم راحت است که از من پول قرض نخواهد کرد و یا به علت شرایط اجتماعی بهترش اگر به من کمکش نرسد دیگر نباید دلواپس بیچارگی های خود و زن و بچه اش باشم، که این خودش آرامش کمی نیست. آرزو می کنم یک روزی بشود که اکثریت ما بتوانیم با این استدلال ریاضی بسیار ساده خود را قانع کنیم که اگر دوستمان، آشنایان و شهروندان ما وضعشان بهتر بشود، مطمئنا سودش غیر مستقیم ولو اندک به ما هم می رسد و ضررش هرگز !

این بحث، بحث فردی قضیه است ولی وقتی در سطح جامعه نگاهی وسیع تر بیندازیم، می بینیم حسدورزی تبعات بزرگتر و وحشتناک تری از خود به جا می گذارد که نکبت آن همه جا را فرا می گیرد. اگر حسادت جمعی بستر مناسب را ایجاد نکند حسادت های فردی هرگز نمی توانند در این سطح و با این قدرت منشا اثر باشند.

منبع : جامعه شناسی خودمانی / حسن نراقی

 

۳ ۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Samira Ahm
۱۳۹۶/۰۸/۰۴ ۱۸:۴۸

آدم حسود سعى مى کنه هر چیزى که خوب و زیبا هست تو زندگیت ، ازت بگیره یا خرابش کنه.
خدا کنه همه ادماى حسود ، درمان بشن و کمتر اطرافیانشون رو آزار بدهند.

زهرا
۱۴۰۳/۰۷/۰۹ ۲۲:۵۸

عالی بود