از شور عشق تا وحشت
خشونتهای یک رابطه عاطفی چه هستند؟
عشق می تواند نقش مخرب و منفی داشته باشد. شناخت و ارزیابی رابطه مخرب برای پیشگیری از آن و ترک زود هنگام روابط صمیمی ضروری است.
متاسفانه بسیاری از زنان نشانههای رابطه خشونت آمیز و آزار دهنده را نمیشناسند؛ به ویژه در ابتدای یک رابطه که همه چیز ظاهرا عاشقانه و خوب پیش میرود. آزارگرها، خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه را در ابتدای یک رابطه نشان نمیدهند. در واقع آنها با شور و عشق زیادی وارد رابطه میشوند؛ آنها رابطه را با هدیههای عالی، دعوت به رستورانهای خوب، نگرانی درباره سلامتی و…. شروع میکنند.
رابطه با مردی که پرشور و هیجان است، عالی به نظر میرسد. حتی اطرافیان هم تحت تاثیر چنین آدمی قرار میگیرند؛ چه برسد به زنی که در مرکز این توجه و مراقبت است. هر مردی که رابطه را این طور آغاز میکند و چنین رفتاری دارد، لزوما آزارگر نیست؛ با این حال، اگر شریک رابطه شما چنین رفتاری دارد، او بالقوه میتواند آزارگر باشد. در واقع این یکی از قواعد آزارگرهاست که رابطه را با شور و هیجان زیادی شروع کنند.
آنها میگویند که واقعا عاشق شما هستند؛ دائما سعی میکنند در زندگیتان حضور داشته باشند. هر چند که در ابتدا او را خیلی جذاب نمیدانستید، اما به خاطر این شور و شیدایی در نهایت واکنشی نشان میدهید؛ زیرا او شبیه خیلی از مردان دیگری که میشناسید نیست، او همیشه حضور دارد.
اما شاید جایی در پشت ذهنتان احساس کرده باشید که وابستگی و دلبستگی او عجیب است. جلوی آینه قرار میگیرید و خودتان را تماشا میکنید، فقط برای اینکه بفهمید او در شما چه دیده است و به دنبال ویژگیهایی میگردید که او را اینطور عاشق و شیفته کرده است. به هر حال، کم کم وارد این رابطه میشوید. اما رابطهای که شروع خوبی داشته، ممکن است همینطور باقی نماند. کم کم نوسانات خلقی و عاطفی او رو میشوند و شما را احاطه میکنند. با این حال، شما زندگی و رابطهتان را ادامه میدهید؛ زیرا هیچ کس پیش از این، اینطور عاشقتان نبوده است و در هیچ رابطه دیگری اینقدر دوست داشته نشدهاید.
چند ماه پس از آغاز رابطه، متوجه وابستگی و دلبستگی خود به او میشوید. شما کاملا متوجه قدرت مخرب کنترلگری و تسلط او بر خودتان میشوید. او دیگر نمایشی بازی نمیکند و تظاهر به شیفتگی و عاشقی نمیکند. نشانههای خشونت آشکار میشوند و آزارها به مرور بیشتر و بیشتر میشوند.
در این شرایط شما گیج و سردرگم هستید؛ شما باور دارید که او دوستتان دارد و نمیخواهید که رهایتان کند، به همین دلیل با وجود خشونتهای آشکاری که می بینید به رابطه ادامه میدهید؛ سر قرارهای عاشقانهتان حاضر میشوید و یا با او زندگی میکنید.
شناخت و ارزیابی رابطه خشونت آمیز برای پیشگیری از شروع یک رابطه عاطفی و ترک زود هنگام آن ضروری است. ما می توانیم با آگاهی و شناخت، تصمیم درستی برای شروع و ادامه یک رابطه بگیریم.
نشانههای یک رابطه مخرب و آزار دهنده:
کنترلگری
او تلاش میکند تا رابطه را از هر نظر در کنترل و اراده و قدرت خودش نگه دارد. او به شما میگوید کی بیدار شوید و کی بخوابید. او میخواهد بداند که شما کجا میروید و چه کسی را میبینید. برای او مهم است که از جزئیات مکالمه شما با دوستانتان باخبر شود. بعضی از دوستان قدیمی و ارزشمندتان را دوست ندارد و دائما از شما میخواهد با آنها قطع رابطه کنید.
او برای روز تعطیل برنامه ریزی میکند و از تصمیم و برنامه شخصیتان عصبانی میشود. حتی اگر قرار باشد یک برنامه خانوادگی داشته باشید و با مادر و برادرتان قراری بگذارید، او باید آن را تائید کند. علاوه بر این دوست یا شریک زندگیتان ممکن است نسبت به کار و فعالیتهای اجتماعی شما هم احساس ناامنی کند. شاید هم او به شما حق کار کردن را داده باشد اما دائما تلاش میکند تا متقاعدتان کند که همه درآمد و داراییتان را در اختیارش قرار بدهید. شاید به شما بگوید اگر پولهایتان را در اختیارش قرار بدهید به نفع شماست.
حسادت
بعضیها فکر میکنند حسادت در عشق و عاشقی طبیعی است. اما این هم از توهمهای داستانهای عاشقانه است. شما به وضوح از اینکه او محیط زندگیتان را کنترل میکند ناراحت هستید. این چیزی نیست که باعث خوشحالی، رضایت و افتخارتان باشد. دیگر احساس نمیکنید مورد توجه، مراقبت و احترام او هستید. شما میدانید که این مطابق خواستهها و علایقتان نیست و چیزی از این حسادت بیرون نمیاید جز احساس خشم و ناراحتی.
منزوی شدن
همه تلاش دوست و شرک زندگیتان این است که شما را از خانواده و دوستانتان دور نگه دارد. در واقع احساس میکنید او شما را از هر کس دیگری که دوستتان دارد، مراقب و حامیتان است دور میکند. در این شرایط بدترین کار این است که با چنین فردی مهاجرت کنید و به شهر یا کشور دوری بروید.
آزارگری های روانی و انتقادهای بیمورد
آزارهای روانی از خشونتهای فیزیکی بیشتر اتفاق می افتند، با این حال کمتر مورد توجه قرار میگیرند. او ممکن است هرگز شما را نزده باشد و آسیبی به بدنتان نزند اما شما احساس میکنید دائما در وحشت و ترسهای روانی قرار دارید. او بیرحمانه انتقاد میکند، تحقیر میکند، دشنام میدهد، بد دهن است و تهدید میکند. شما کاملا متوجه میشوید که تحت فشار این رفتارها هستید و سلامت روانیتان تهدید میشود زیرا دائما نگران هستید که او چه خواهد گفت و چه رفتار و واکنشی خواهد داشت.
ترس و تهدید
او به شما آسیب نمیزند، به ویژه تا زمانی که بر محیط زندگیتان کنترل داشته باشد و دکمههای ترساش فعال نشده باشند. با این حال او موقع خشم و عصبانیت برای ترساندن شما، تهدیدتان میکند که حتما به خودش آسیب میزند یا خودکشی میکند. او خشمش را با تخریب اشیا و وسایل نشان میدهد؛ این یک نمایش است. شاید خودزنی کند اما معمولا با شیوهای این کار را میکند که آسیبی جدی نبیند، در واقع این فقط ابزار کنترل شماست زیرا با وجود این رفتارها او موفق میشود شما را مطیع خود کند. او با این رفتار، فکر ترک رابطه یا هر مخالفتی علیه خودش را از سرتان بیرون میکند.