اعتیاد چیست
اعتیاد یک مساله اخلاقی نیست
کسانی که معتاد می شوند افرادی سست عنصر و بی اراده یا از لحاظ اخلاقی فاسد نیستند. چنین برداشت نادرستی سبب می شود تا بسیاری از ما معتادان نتوانیم درخواست کمک کنیم و از این که معتادیم احساس شرمساری کنیم، کاری که هیچ نتیجه مثبتی به همراه ندارد. معتادان به علت احساس شرمندگی، ترس، خشم و و عذابی که می کشند به حمایت نیاز دارند نه چیز دیگری که حال آنها را نسبت به خودشان بدتر کند. واقعیت این است که اعتیاد یک عارضه و ناراحتی جسمی در مغز است که منجر به اختلال در فعالیت آن می شود معتادان و کسانی که آنها را دوست دارند به سختی حاضرند به این واقعیت تن در دهند که اعتیاد نوعی بیماری است و همین امر سبب می شود تا فرد معتاد احساس شرمساری کرده و با انکار اعتیاد خود، بخواهد ثابت کند که اوضاع را تحت کنترل دارد.
اعتیاد چیست ؟
اعتیاد یک بیماری پیش رونده و کشنده است. این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیر گزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر میل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد. اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری یا محرومیت است. اعتیاد را می توان اجبار به انجام کاری تعریف کرد که فرد از پی آمدهای زیانبار آن آگاه است. حتی والدین، همسر و دیگر نزدیکان فرد معتاد به راحتی این واقعیت را که اعتیاد نوعی بیماری است نمی پذیرند. علت این امر آن است که این افراد نیز از لحاظ احساسی در فرایند بیماری فرد معتاد درگیر هستند. با آنکه از واژه “اعتیاد” اغلب در اشاره به وابستگی به مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده شده و تحت عنوان اعتیاد به مواد نیز از آن یاد می شود ، این احتمال نیز وجود دارد که انسان به فعالیت های دیگری چون قمار، پرخوری، روابط جنسی، یا حتی خریدهای بی مورد و بیش از اندازه معتاد شود. این گونه اعتیاد ها تحت عنوان اعتیاد های رفتار یا فرایندی نام برده می شوند.
بنا به تعریفی که انجمن آمریکایی درمان اعتیاد از واژه اعتیاد ارائه داده است: “اعتیاد یک بیماری اصلی و مزمن می باشد که در مدارهای پاداش، انگیزه و حافظه و دیگر اجزاء مربوطۀ مغز اختلال ایجاد می نماید. این اختلال ها به ایجاد ویژگی های جسمی، روانی، اجتماعی و روحی در انسان منجر می شود.” بروز چنین حالت هایی در انسان سبب می شود که وی برای دستیابی به پاداش (لذت) یا تسکین به مصرف یک مادۀ مخدر یا انجام رفتاری مخرب و ویرانگر روی آورد.
علائم بارز اعتیاد، مختل شدن کنترل رفتار، میل شدید به مصرف و ناتوانی در پاک ماندن مداوم و کاهش قدرت شناخت مشکلات جدی رفتاری و مناسبات و ارتباط با دیگران است. اعتیاد نیز همانند دیگر بیماری های مزمن ممکن است چرخه های لغزش و قطع مصرف را شامل شود. اگر اعتیاد درمان یا با فعالیت های بهبودی همراه نشود حالت پیش روندۀ آن ممکن است باعث معلولیت مغزی و یا حتی مرگ شود.

اعتیاد را می توان به دو نوع کلی تقسیم کرد، اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد رفتار :
۱– اعتیاد به مواد : مانند اعتیاد به تریاک، اعتیاد به شیشه، اعتیاد به هروئین، اعتیاد به الکل. اعتیاد به مواد مخدر اغلب با عوارض و نشانه های خماری، در مواقعی که مصرف مواد به طور ناگهانی و یکباره قطع می شود همراه است. اعتیاد جسمی در عین حال با سازگار شدن بدن انسان با مواد مخدر یا همان تولرانس همراه است و همین امر سبب می شود که ما برای دستیابی به نشئگی قبلی میزان مصرف خود را دائمأ افزایش دهیم. علائم رایج و متداول خماری عبارتند از لرزش، اسهال و تهوع یا دل پیچه. سرعت وابسته شدن به انواع مواد به نوع مادۀ مصرفی، دفعات و فواصل مصرف، شیوه های مصرف و ویژگی های ژنتیکی و روانی افراد بستگی دارد.
۲– اعتیاد های رفتار : مانند اعتیاد به غذا، اعتیاد به سکس، اعتیاد به کار، اعتیاد به قمار ، هم وابستگی و خود آزاری ( قطع عضو). اعتیادهای رفتاری یا فرایندی الگوهای رفتاری هستند که چرخه ای مشابه اعتیاد به مواد دارند. نخست اینکه ما از انجام یک رفتار احساس لذت می کنیم و سپس آن رفتار را به عنوان روشی برای بهتر نمودن تجارب زندگی خود انتخاب می کنیم و سرانجام از همان رفتار به عنوان ابزاری برای تحمل اضطراب و استرس ادامه می دهیم. فرایند تلاش برای لذت بردن از آن رفتار همواره شتاب بیشتری پیدا می کند و دفعات پرداختن به رفتار مورد نظر، بیشتر و بیشتر شده و این حالت آئین و مراسمی خاص به خود می گیرد تا اینکه سرانجام به بخش عمده ای از زندگی روزمرۀ ما تبدیل می شود. پس از معتاد شدن به آن رفتار همواره وسوسه پیدا می کنیم تا آن رفتار را با وجود پی آمدهای زیانبارش تکرار کنیم.
این گونه اعتیادها جنبه واقعی دارند و در بسیاری از بخش های زندگی ما مشکلاتی به بار می آورند. چنین اعتیادهائی همانند اعتیاد به مواد به روابط ما با دیگران آسیب می رسانند و فردی که رفتار معتاد گونه دارد، روابط خود با دیگران را قربانی رفتار اعتیاد آور خود نموده و سبب می شود تا اعتماد اعضای خانواده اش از وی سلب شود. ایشان همچنین در زندگی اعضای خانواده، بستگان و دوستانش مشکلات جدی ایجاد می نماید. شواهد فزاینده ای وجود دارند که نشان می دهند اعتیاد رفتاری نیز همانند اعتیاد به مواد فعالیت عادی مغز را مختل می سازد اما باید برای مشخص شدن تاثیر اعتیاد رفتاری بر فعالیت و عملکرد مغز تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
تفاوت میان عادت و اعتیاد
بسیاری از ما انسان ها به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی خاص عادت می کنیم اما از این بابت صدمه ای به ما وارد نمی شود چون می توانیم هر زمان که اراده کنیم مصرف یک ماده اعتیاد آور یا پرداختن به یک فعالیت خاص را متوقف کنیم. آنچه اعتیاد را از عادت متمایز و متفاوت می سازد این است که ما ماده مورد نظر یا رفتار خاص را با وجود پی آمدهای منفی آن که کاملا قابل پیش بینی و جدی هستند همچنان ادامه می دهیم.
۱. عادت : با داشتن انتخاب همراه است. فردی که به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی عادت کرده است می تواند هر زمان که اراده کند از عادت خود دست بردارد.
۲. اعتیاد : با مسائل روانی و جسمی همراه است . فرد به دلیل ابتلا به بیماری اعتیاد، اراده خود را از دست داده و علیرغم آگاهی از پی آمد های زیانبار مواد مخدر یا رفتار اعتیادآور، همچنان به آن ادامه می دهد.
دانش شناخت اعتیاد
۱- در طول بخش عمده ای از قرن گذشته، دانشمندان و پژوهشگرانی که درباره اعتیاد به مواد مخدر مطالعه می کردند همواره با برداشت های غلط و نادرستی درباره ماهیت اعتیاد دست به گریبان بوده اند. زمانی که در دهه ۱۹۳۰ میلادی دانشمندان مطالعات عملی درباره رفتار های ناشی از اعتیاد را آغاز کردند، معتادان به عنوان افرادی بی بند و بار بوده و بدون اراده به شمار می آمدند. همین نگرش به فرد معتاد باعث شده بود تا برداشت و واکنش جامعه نسبت به اعتیاد نیز تحت تاثیر قرار گرفته و اعتیاد به عنوان یک نقص اخلاقی و نه به عنوان یک بیماری شناخته شود. همچنین چنین نگرشی باعث می شد تا به جای اتخاذ تدابیری برای پیشگیری و درمان این بیماری، بر اتخاذ تدابیر تنبیهی تاکید شود. خوشبختانه امروزه در پرتو پیشرفت های شگرف علمی، شناخت و واکنش ما نسبت به مصرف مواد مخدر در مقایسه با گذشته کاملاً تغییر کرده است. یافته های خیره کننده درباره مغز انسان دیدگاه و درک ما از اعتیاد به مواد مخدر را کاملا دگرگون ساخته و سبب شده است تا در برابر این مشکل رفتارهایی موثرتر و سازنده تر از خود نشان دهیم.
۲- با توجه به یافته های علمی، اکنون ما می دانیم که اعتیاد از جمله بیماری هایی است که هم عملکرد مغز انسان و هم رفتار او را تحت تاثیر قرار می دهد. ما به بسیاری از عوامل زیستی (بیولوژیک) و محیطی موثر در بیماری اعتیاد پی برده ایم و اکنون در مرحله جستجو برای یافتن تغییرات ژنتیکی هستیم که در ایجاد، پیشرفت، و حادتر شدن بیماری اعتیاد ایفای نقش می کنند. دانشمندان تلاش می کنند تا با بهره گیری از یافته های جدید روش های موثری را برای پیشگیری و درمان این بیماری پیدا کرده و بتوانند میزان مصائب و مشکلاتی که مصرف مواد مخدر برای معتادان، خانواده آنها و جامعه ایجاد می کنند را کاهش دهند.
۳- با وجود چنین پیشرفت هایی، هنوز هم بسیاری از مردم نمی دانند که چرا افراد به مواد مخدر معتاد می شوند یا این که مصرف مواد مخدر چه تاثیری بر روی مغز معتادان می گذارد که آنها مجبور به مصرف معتادگونه مواد مخدر می شوند.
منبع : وب سایت همراه