دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

مواد مخدر و اعتیاد

LSD - هروئین - ماری جوانا

مهم‌ترین محل تأثیر مواد مخدر بر سیستم عصبی و مغز است. در سیستم عصبی و مغز گیرنده‌هایی وجود دارد که این مواد بر آن‌ها اثر می‌کنند.

LSD

انواع متنوعی از مواد مخدر و اعتیادآور وجود دارند. مواد مخدر(Narcotic) ترکیبات شیمیایی هستند که مصرف آن‌ها تغییراتی بر روی سیستم عصبی ایجاد می‌کند و باعث ایجاد لذت، تغییر هوشیاری و وابستگی می‌شود. در طول زمان فرد مصرف‌کننده ممکن است برای بدست آوردن حس سرخوشی مقدار مصرف خود را افزایش دهد یا روی به مصرف ماده مخدر قوی‌تر بیاورد.

اعتیاد نوعی بیماری مغزی مزمن، پیشرونده و عودکننده است که باعث می‌شود با وجود پی آمدهای ناگوار مصرف مواد، فرد معتاد باز هم برای به دست آوردن یا مصرف مواد مخدر خود را به هر دری بزند. اعتیاد از آن جهت بیماری محسوب می‌شود که مصرف مواد مخدر، ساختار مغز و نحوه فعالیت آن را تغییر می‌دهد. تغییراتی که بر اثر مصرف مواد مخدر در مغز انسان به وجود می‌آید ممکن است پایدار و بلند مدت باشد و به ایجاد رفتارهایی زیانبار در کسانی که مواد مخدر مصرف می‌کنند منجر شود. باید توجه داشت که اعتیاد قابل پیشگیری و درمان است ولی چنانچه اقدام مؤثری سریعاً در جهت درمان آن صورت نگیرد اثرات آن عمیق‌تر می‌شود.

عوامل مصرف مواد مخدر 

  1. رنج های اولیه و تروماهای دوران کودکی
  2. محیط و شرایط فرهنگی : فردی که در جنوب شهر بزرگ شده باشد به راحتی می تواند به طرف هروئین کشش پیدا کند؛ اما فردی که در شمال شهر بزرگ شده برای رهایی از تنش به الکل و جار و جنجال های میخانه پناه می برد.

موادLSD

برای خیلی از جوانان مصرف ال-اس-دی (لیسرجیک اسید دی آمید) شیوه ای برای زندگی است. مصرف LSD به یک معنا سفری در واقعیت است زیرا احساسات نیرومند واقعی را تحریک می کند. اشکال مصرف ال-اس-دی این است که به طور مصنوعی دید افراد را در دریافت واقعیت های بیشتر وسعت می بخشد که خارج از تحمل ظرفیت سیستم های بدن آنهاست. LSD مکانیزم های دفاعی روان را از کار می اندازد. 

LSD نه تنها بدلی از روان پریشی است، بلکه به طور موقت موجب به وجود آمدن جنون واقعی می گردد. نوعی از سفرهای LSD وجود دارد که آنها را سفرهای برزخی می نامند که در آن شخص به شدت وحشت زده و افسرده می گردد و یا دچار هر دو حالت می شود.

شخصی که به احساساتش نزدیک نیست هر از گاهی سعی خواهد کرد از اسید یا ماری جوانا یا هروئین یا الکل در موقعیت هایی استفاده کند. او به طور ناخودآگاه مجذوب امید به تجربه احساسات ناشی از مصرف مخدرهاست. شخصی که با مخدر سفری زیبا و اسرار آمیز را تجربه می کند همان روان رنجوری است که بدون مصرف مخدرها احساس شادی و سرزندگی کاذب می کند. هر دو تصویرهای ذهنی زیبایی می افرینند تا به وسیله آن بتوانند آنچه را که در چشمشان می گذرد پنهان سازند و از آنچه که واقعا در ذهنشان وجود دارد دوری جویند.

هروئین

ال-اس-دی یکی از معدود مخدرهایی است که احساسات را تحریک می کند. خیلی دیگر از مخدرها احساسات را بی اثر می نمایند. یکی از موثرترین بی اثر کننده ها هروئین است. هروئین زمانی به خدمت گرفته می شود که دیگر روان رنجور قادر نیست رنج را مانع شود. روان رنجوری مخدر درونی شخص غیر معتاد است.

پست های مرتبط

آنهایی که تنش درونی دارند و کند و سست به نظر می رسند به چیزی نیاز دارند که پوسته خود را بشکافند، لذا به آمفتامین ها یا داروی سرعت(مثل ال اس دی)، کشش دارند. کسانی که تنش در درون آنان بالاست به نظر می رسد به چیزی نیاز دارند تا تنش را فرو نشانند لذا به کاهش دهنده هایی مانند تریاک و مسکن ها روی می آورند. برخی اوقات شخص ممکن است درگیر هر دو باشد.

خیلی از معتادین قبل از اینکه کودکی را تجربه نمایند مجبور شده اند یک بزرگسال باشند، آنچه آنان نیاز دارند، احساس آن کودک رنج کشیده است، نه تظاهر به رفتاری بالغ. آنان خود را برای دنیایی خشن آماده کرده اند.

خیلی از معتادین قبل از اینکه کودکی را تجربه نمایند مجبور شده اند یک بزرگسال باشند، آنچه آنان نیاز دارند، احساس آن کودک رنج کشیده است، نه تظاهر به رفتاری بالغ.

ماری جوانا

ماری جوانا اثری متفاوت از هروئین دارد. هروئین درد را تخفیف داده و یا می کشد و شخص را در مقابل احساسات رنج آور تخدیر می کند. اولین یورش سفر LSD متوجه سیستم دفاعی می شود که شخص را به رنجش نزدیک می کند. مصرف بعدی ماری جوانا می تواند کل سیستم روان رنجور را از هم بپاشد. به همین دلیل مصرف همزمان LSD و ماری جوانا به طور مداوم بسیار خطرناک است.

عموما سفرهای ماری جوانا دلپذیر هستند، زیرا سیستم دفاعی شخص تحت تاثیر آن فقط خم می شود، ولی خرد نمی گردد، در صورتی که تحت تاثیر مصرف زیاد ال اس دی این سیستم فرو می ریزد. بنابراین شخص در اولین تجربه های مصرف ماری جوانا ممکن است دچار انبساط خاطر گردد و سفرهای اسرار آمیزی را تجربه کند ولی در نهایت مصرف ماری جوانا به حالتهای نامطبوع تری منتهی خواهد شد. بیماران اولیه که سیستم های دفاعیشان از بین رفته، نمی توانند کشیدن ماری جوانا را تحمل کنند، مانند دانشجوی کالجی که به راحتی می توانست دو سیگار ماری جوانا کشیده و احساس نشاط کند، اما وقتی در مرحله پایانی درمانش به او تعارف می کنند با کشیدن چهار پنج پک از آن، البته با بی میلی در عرض چند دقیقه خود را در اتاق خوابش در حین بازسازی یک صحنه اولیه می یابد.

سیستم دفاعی فرد است که تا حد زیادی تعیین می کند چه واکنشی نسبت به مواد و داروها نشان دهد. بدون وجود یک سیستم دفاعی مداخله گر، هر ماده شیمیایی اثری مستقیم و قوی بر جسم می گذارد. مثلا ما غالبا فکر نمی کنیم که به کافئین معتاد باشیم، اما خیلی از افراد بدون نوشیدن قهوه در شروع روز قادر به کار نیستند.

به نظر من خیلی از افرادی که ماری جوانا مصرف می کنند سعی دارند به خود واقعی تبدیل شوند، اما برای رسیدن به این هدف راه غیر واقعی انتخاب کرده اند. به عبارتی نشئگی حالتی سمبلیک است که شخص در آن رهایی و آزادگی را تجربه می کند، اما رهایی واقعی در احساس آن خود رنجیده است. بنابراین این سیستم دفاعی ماست که تا حدود زیادی تعیین می کند چه واکنشی نسبت به داروها نشان خواهیم داد.

تفاوت یک معتاد به هروئین با کسی که ماری جوانا مصرف می کند این است که ماری جوانا تنها سنگر دفاعی فرد معتاد نیست و او می تواند حتی با وجود تنش، به گونه ای به زندگی ادامه دهد. اما معتاد به هرویین دچار نقصان سنگرهای دفاعی است و هروئین سنگر دفاعی معتاد است و او برای ادامه حیات باید خود را به این سنگر دفاعی مجهز کند. در مجموع مصرف کننده ماری جوانا به مراتب کمتر از معتاد به هروئین احساسات سرکوب شده دارد و در رنج کمتری به سر می برد.

ماری جوانا به شخص کمک می کند احساسات سرکوب شده ای را که مانع حساسیت او هستند به کنار زده، به مرکز حواس خود روزنه ای باز کند. او می تواند کوچکترین خش های صفحه گرامافون را بشنود و یا رنگ های بدیع یک تابلوی نقاشی را نظاره گر باشد. این توقف احساسات سرکوب شده در شخص بصیرت درونی تولید می کند ( که در مورد معتاد به هرویین صادق نیست). مثلا یک بیمار این تجربه را در حین یکبار مصرف ماری جوانا چنین توصیف می کند :

در اوج خلسه ناگهان خاطره ای از دوران کودکیم در ذهنم زنده شد که در آن افراد خانواده ام به ادای کلمه (شلوار) من می خندیدند. آنان معمولا از من می خواستند در مقابل افراد فامیل آن کلمه را ادا کنم و آنان در حالی که از خنده ریسه می رفتند، مرا مجبور می کردند شعر چشمک بزن را بارها تکرار کنم. من تحت تاثیر ماری جوانا پی بردم که از همان زمان به بعد همیشه از حرف زدن در مقابل مردم دچار وحشت می شدم.

این بصیرت درونی از خاطره ای سرکوب شده ناشی می شد که مصرف ماری جوانا باعث انتقال آن به ضمیر آگاه بیمار شده بود. صحنه رنج آور بود و در شرایط عادی غیر قابل یادآوری. به محض اینکه خاطره خودآگاه شد، برای بیمار این امکان بوجود امد تا رفتار فعلی را به رنجی در گذشته متصل کند. این عین بصیرت درونی است. اگر همین خاطره در حین تجربه یک صحنه اولیه حادث شده بود ، ممکن بود درد مشقت بارتر و بصیرت درونی بارورتر شود.

مصرف ماری جوانا به روان رنجور در اغلب موارد احساس خوبی می دهد، زیرا احساس کردن برای آدمی که در حالت عادی قادر به احساس نیست، بسیار مطبوع است. ماری جوانا در سطح پایین تر همان کاری را انجام می دهد که LSD می کند؛ یعنی احساسات را تحریک می کند. خیلی از افرادی که برای رسیدن به احساساتشان راهی جز مصرف مواد مخدر نمی شناسد، به دلیل تجربیات دوران کودکی در خاموش کردن احساسات مجبور شده اند، به مخدر ها پناه ببرند. سوال این نیست که چه چیزی می تواند احساسات را در آنان زنده کند ، بلکه باید پرسید چه چیزی احساسات را در آنان خاموش کرده است.

به طور کلی مواد مخدر شخص را به جسم خود باز می گرداند. برای مثال خنده غیرقابل کنترل برای خیلی از روان رنجوران نسبت به خنده عادی از نظر جسمانی تجربه ای کامل تر است. اما بیمارانی که روان درمانی را پشت سر گذاشته و معالجه شده اند، به دلیل نزدیکی با جسمشان و احساس آن، نیازی به ماری جوانا و مخدرها ندارند.

 منبع : روان شناسی رنج / نویسنده: آرتور یانوف / مترجم: زهرا ادهمی / ناشر: دایره

برای درک عمیق تر این مطلب مینی سریال پاتریک ملروز را تماشا کنید.

۳.۷ ۳ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Tamana Ahady
۱۳۹۵/۱۰/۰۸ ۰۴:۰۸

خیلی خوب بود ممنونم