دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

نظریه یادگیری (پاولف، واتسون و اسکینر)

شرطی‌ سازی کلاسیک یک نوع یادگیری همخوان یا تداعی است.

رفتارگراها فقط بر روی رفتارهای قابل مشاهده متمرکز هستند. در شرطی‌ سازی کلاسیک جانور یاد می‌گیرد که بین یک محرک بی‌اثر، با یک پاداش یا تنبیه کردن، ارتباط برقرار کند.

این سه نظریه پرداز (پاولف، واتسون و اسکینر) مخالف جریان سنت رشد گرایی هستند. سنت رشد گرایی بر این اصل استوار شده اند که موارد اصلی رشد تحت کنترل نیروهای درونی ، یعنی رسش زیستی یا ساختار سازی خود شخص از تجربه ، قرار دارد. این سه نظریه پرداز  پیرو سنت لاک  هستند و بر فرایند هایی تاکید دارند که  رفتار فرد را از بیرون، یعنی از محیط خارجی شکل می دهد. این افراد بنیان گذاران نظریه رفتارگرایی هستند.

مفاهیم اساسی پاولف و شرطی سازی کلاسیک

۱.پارادایم شرطی سازی کلاسیک :در یک آزمایش معمولی سگی در یک اتاق تاریک بسته شده است وچراغ روشن میشود ، بعد سی ثانیه مقداری غذا در دهان سگ گذاشته میشود و بازتاب ترشح بزاق فرا خوانده میشود این فرایند چند بار تکرار میشود و هر بار ارائه همراه با نور میشود بعد از مدتی نور که در ابتدا با ترشح بزاق ارتباطی نداشت ،خودش پاسخ (ترشح بزاق ) را فرا میخواند .سگ شرطی شده و به نور پاسخ میدهد. بر اساس گفته پاولف ارائه غذا یک محرک غیر شرطی (US)  بود ، زیرا نیازی نبود که برای ترشح بزاق در حیوان برای غذا اورا شرطی کند . در مقابل ، نور یک محرک شرطی (CS) بود زیرا اثر آن نیاز به شرطی شدن داشت .ترشح غذا در برابر غذا ، بازتاب غیر شرطی (UR) و ترشح بزاق به نور بازتاب شرطی (CR) نامیده شد. خود این فرایند نیز شرطی سازی کلاسیک خوانده شده است.

437

نکته : تحقیقات نشان دادند شرطی سازی وقتی به سریعترین شکل ممکن روی میدهد که CS در حدود نیم ثانیه قبل US  ارائه شود.

۲.خاموشی: اگر محرک شرطی چندین بار بدون ارتباط با CS ارائه شود خاموشی صورت میگیرد .

۳.بهبودی خود به خودی:یک بازتاب شرطی اگر چه ظاهرا خاموش شده است ،اما معمولا مقداری بهبودی خود به خودی را از خود نشان میدهد. اگر فرایند خاموشی پاسخ بدون همراهی محرک شرطی و محرک غیر شرطی ادامه یابد، اثر بهبودی خود به خودی ناپدید خواهد شد.

۴.تعمیم محرک: پاسخ به دامنه ای از محرک ها ی مشابه بدون اینکه شرطی سازی های بعدی رخ داده باشند تعمیم می یابد. توانایی تعمیم به درجه شباهت آن محرک با محرک شرطی اصلی بستگی دارد. پاولف اعتقاد داشت ما به دلیل فرایند فیزیولوژیکی زیر بنایی که انتشار نامیده میشود تعمیم را مشاهده میکنیم .

۵.تمیز: تعمیم اولیه به تدریج به فرایند تمیز منجر میشود. میتوان با ارایه زنگ و بدون همراهی غذا فرایند تمیز را برای صدا های مختلف ایجاد نمود.

۶.شرطی شدن در سطح بالاتر :هنگامیکه یک سگ به مقدار زیادی به یک محرک شرطی شد ، آنگاه میتوان از این محرک شرطی به تنهایی برای ارتباط با محرک خنثی دیگری استفاده نمود.

پست های مرتبط

نکته: پاولف اولین فردیست که نظریه یادگیری بر پایه علمی محکمی قرار داد.

واتسون

واتسون معتقد بود  در روانشناسی باید ” اصطلاحاتی  مانند هشیاری ،حالت های ذهنی ، محتوا ، شواهد درون نگرانه و تصویر سازی و مانند آن ” را کنار گذاشت و به جای آن ،  هدف روانشناسی باید پیش بینی و کنترل رفتار باشد. بویژه این که روانشناس باید  تنها محرک ها پاسخ ها وشکل گیری عادت ها را مطالعه نماید. بدین طریق است که روانشناسی ، علمی مانند سایر علوم طبیعی خواهد شد.

مفاهیم اساسی

۱.محیط گرایی : وی رفتارگرا و محیط گرا بود. جمله معروف وی : ” به من یک دوجین نوزاد صحیح و سالم و منحصر به  دنیای خودم بدهید ، تا آنها را پرورش بدهم تضمین میدهم هر یک را بطور تصادفی انتخاب کنم و اورا بدون توجه به استعدادها آمادگی ها و تمایلاتشان و نژاد اجدادیشان طوری آموزش دهم که یک مهندس ،وکیل و یا هنرپیشه شوند و یا حتی دزدو گدا تبدیل شود.”

۲.مطالعه هیجان ها: یکی از علایق اصلی واتسون مطالعه شرطی سازی هیجان ها بود. او ادعا می کرد در هنگام تولد سه هیجان ناپخته وجود دارد :ترس، خشم ،عشق .

ترس :هنگامیکه نوزاد به یکباره پرتاب میشود ترس را تجربه میکند. فقط دو محرک غیر شرطی وجود دارد که ترس ایجاد میکند: صدای بلند و از دست دادن تکیه گاه

خشم : ابتدا یک پاسخ نا آموخته به محدود شدن بدن است  که با افزایش سن تغییر می کند.

 عشق :که در ابتدا پاسخی خود کار بر اثر لمس کردن پوست ، غلغلک دادن ، آرام تکان دادن ، نوازش کردن ، فرا خوانده میشود.کودک به لبخند زدن غان و غون کردن که محبت آمیزو خوشایند اند پاسخ  میدهد (اگر چه واتسون  با فروید هیچ ارتباطی نداشت ،اما متوجه شد این چنین پاسخ هایی بطور اختصاصی بوسیله تحریک قسمت هایی از بدن مانند نوک سینه ، لب ها، اندام های جنسی که بدلیل نبود کلمه بهتر مناطق تحریک زا نامیده میشوند ، به سادگی ایجاد میشوند)

نکته :وی در باره نحوه رشد پاسخ ها مطالب زیادی نگفته است .نکته قابل توجه درمورد کار آزمایشگاهی او ، آزمایش اصلی وی در مورد شرطی سازی ترس در یک کودک ۱۱ ماهه بنام آلبرت بود.

کاربرد های علمی : یکی از نوآوری های کاربردی وی در زمینه شرطی سازی ترس بود.او با توصیه های لازم به همکارش جونز روش شرطی زدایی از ترس را مطرح نمود که امروزه مدل نهایی آن حساسیت زدایی منظم در اصلاح رفتار است.

نکته : وی در زمینه تربیتی اصرار داشت تا والدین از در آغوش گرفتن ،بوسیدن اطفال خود داری کنند زیرا در این حالات کودکان چهره والدین را با پاسخ های اغماض کننده تداعی میکنند و هرگز یاد نمیگیرند که از والدین دور شوند و خودشان به برسی جهان بپردازند. بعدها بالبی ،اسپاک نظر وی را تحت تاثیر قرار داده و توصیه کردند والدین انعطاف پذیر باشند.

ارزشیابی :

این نظریه محدودیت هایی نیز دارد،یکی اینکه محققان متوجه شدند  شرطی کردن پاسخ  نوزادان بسیار سخت تر از چیزیست که واتسون گفته است . همچنین بنظر میرسد یکی دیگر از محدودیت ها ، نوع محرک های  شرطی باشد که انسان می توانند آن ها را بیاموزند. ( ممکن است برای تداعی بعضی محرک ها با بعضی از پاسخ ها با محدودیت زیست شناختی رو برو باشیم .)بنظر می رسد که شرطی سازی کلاسیک به بعضی از انواع پاسخ ها محدود است ،  ظاهرا بهترین کاربرد شرطی سازی کلاسیک مربوط به بازتاب ها و پاسخ های ذاتی است.

اسکینر و شرطی سازی کنشگر

وی در سال ۱۹۴۸ اولین رمان خود را به نام والدون دو  که جامعهء  آرمانی بر اساس اصول شرطی سازی توصف می کرد انتشار داد.  وی رفتارگرا و محیط گرا است و بر خلاف واتسون مدل اولیه شرطی سازی وی، پاولفی نبود.

مدل پاسخگر: وی معتقد بود  پاسخ هایی که پاولف مطالعه کرد بهترین مثال از پاسخگر هاست.پاسخگرها ،پاسخ هایی هستند که بطور خود کار بوسیله یک محرک شناخته شده فراخوانده میشوند.

نکته:اغلب پاسخگرها بازتاب های ساده اند.

مدل کنشگر: در رفتار کنشگر حیوان مانند سگ پاولف دست و پایش بسته نمیشود، بلکه روی محیط عمل میکند.وی گربه ها را در جعبه معما  قرار داد هنگامیکه به گیره ضربه زدند غذا در یافت کردند این پیامد رفتار وقوع ضربه زدن به گیره را افزایش داد(پیامد رفتار خوش آیند).مهمترین شاخص یادگیری برای اسکینر اندازه گیری نرخ پاسخ دهی بود، هنگامیکه پاسخ ها تقویت شوند نرخ رخ دادن آنها افزایش می یابد.

نکته بسیار مهم : در شرطی سازی پاسخگر (پاولفی) محرک ها مقدم بر پاسخ اند و بطور خودکار آنها را فرا میخوانند. اما در شرطی سازی کنشگر محرک آغازگر همیشه شناخته شده نیست.موجود زنده رفتاری را مرتکب میشود که بوسیله محرک های تقویت کننده ای که بدنبل آن میایند ،کنترل میشود.

اصول شرطی سازی

تقویت و خاموشی: هنگامی که پیامد پاداش گونه روی دهد رفتار تقویت میشود.اگر به رفتاری توجه نشود (تقویت نشود) رو به خاموشی میرود.

تقویت کننده ها:

  1. تقویت کننده های اولیه :مانند غذا و رهایی از درد
  2. تقویت کننده های شرطی : مانند لبخند بزرگسالان ،جایزه ؛ اثر انها از همراه شدن با تقویت کننده های اولیه ایجاد شده .

فوریت تقویت: هنگامیکه رفتار را فورا تقویت میکنیم  پاسخ را میتوان با سریع ترین نرخ ایجاد کرد.

تعمیم محرک و پاسخ : تقویت نه تنها بر یک پاسخ ویژه بلکه بر طبقه کلی آن پاسخ اثر میگذارد.

شکل دهی : رفتار کنشگر بصورت همه یا هیچ بدست نمی آید بلکه بتدریج وکم کم رخ میدهد. شکل دهی را روش تقریب ها نیز می نامند، زیرا تقویت به تقریب های هر چه بهترپاسخ دلخواه ، وابسته است.

زنجیره های رفتار: گرچه رفتار بصورت ذره ذره شکل میگیرد اما بصورت زنجیره ای از پاسخ های یکپارچه و طولانی نیز در می آید.

                                                                                             040763

برنامه های تقویت : پیوسته و متناوب

الف.برنامه فاصله ای ثابت :بعد ازدوره زمانی مشخص پاداش در یافت میکند.نرخ پاسخ دهی در این برنامه پایین است . مثلا بعد هر پنج دقیقه پاداش داده میشود.

ب.برنامه فاصله ای متغیر: تقویت بعد فاصله زمانی متوسط داده میشود اما این فواصل نامشخص اند.

ج. برنامه نسبی ثابت : مثلا بعد هر پنج بار نوک زدن پاداش داده میشود.

د.برنامه نسبی متغیر: تعداد پاسخ هایی را که لازمه تا تقویت صورت گیرد ، تغییر میدهیم.پاداش ممکن است در هر زمانی صورت گیرد.

اگر میخواهیم یک رفتار دلخواه را آموزش دهیم بهتر است با تقویت پیوسته شروع کنیم موثرترین راه برای شروع یک رفتار است. برای دوام رفتار باید آنرا در نقطه ای به یک برنامه متناوب تغییر دهیم.

تقویت منفی و تنببیه: تقویت منفی یعنی رفتار با از بین بردن محرک نامطبوع نیرومند گردد.

تنبیه : در پی حذف رفتاریم. این روش فقط پاسخ را بطور موقت عقب می اندازد و  در دراز مدت سریعتر از خاموشی باعث حذف پاسخ نمیشود. اسکینر توصیه میکرد به جای تنبیه از خاموشی استفاده کنیم.

وقایع درونی : افکار ،احساسات و سایق ها

  • افکار: گاهی گفته میشود اسکینر  نظریه موجود زنده تهی را پیشنهاد داده است. وی هرگز دنیای درونی را انکار نکرد. مخالف بود که افکار را علت رفتار بدانیم. در نظر او هر رفتاری به علت تقویت هایی که قبلا دیده روی میدهد.
  • احساسات: اسکینر اعتقاد داشت همانطور که دارای فکریم احساس نیز داریم اما معتقد بود احساسات هم مانند افکار نمیتوانند علت رفتار باشند.
  • سائق ها: اسکینر معتقد بود ما نیازی به در نظر گرفتن سایق ها و حالات درونی نداریم.

اصل پریماک : او اظهار کرد ما تقویت را صرفا به عنوان احتمال رویداد یک پاسخ در نظر میگیریم. رفتاری که دارای احتمال رخداد بالا در لحظه ای خاص است میتواند به عنوان یک تقویت کننده برای رفتار با احتمال کم در روی دادن بکار رود.

رفتار ویژه گونه (خاص گونه)

پیروان اسکینر با رفتار ویژه گونه به عنوان مکان نگار یک پاسخ برخورد میکنند.مکان نگاری فقط جنبه توصیفی دارد و بخش مهم تجزیه و تحلیل ، یعنی روشی که تقویت رفتار را شکل میدهد و حفظ میکند شامل نمیشود.اسکینر معتقد است رفتار ویژه گونه نیز محصول پیامد های محیطی است.در مراحل تکامل به بقای گونه کمک نموده است.

ارزشیابی

بطور کلی بین اسکینر و نویسندگان پیرو سنت رشد حول سه محور اساسی اختلاف نظر وجود دارد.:

  • ۱. رشد گرا ها اغلب درباره وقایع درونی صحبت میکنند.
  • ۲. بین این دو گروه در مورد معنا و اهمیت مراحل رشد توافق وجود ندارد .اسکینر در مورد اعتبار مراحل به عنوان روش های معینی از فکر کردن و رفتار کردن تردید داشت.بدلیل این که معتقد ند محیط ، رفتار را بتدریج به شیوه ای پیوسته شکل می دهد.
  • ۳. منبع تغیرات رفتاری از منظر سنت رشد گرا ها بطور خود به خود و از درون است .(گزل رسش درونی)

منبع : نظریه های رشد ، کرین ، ترجمه خوی نژاد و رجایی، انتشارات رشد ، ۱۳۹۳، فصل ۸.

۳.۵ ۲۳ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

39 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها