دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رویکرد یادگیری اجتماعی در مورد شخصیت

شخصیت یک پدیده ی بیرونی و قابل مشاهده است

یکی از فرضیه های اساسی نظریه یادگیری اجتماعی این است که مردم طوری رفتار می کنند که بر احتمال دستیابی خود به پاداش بیفزایند.

آلبرت بندورا

در نظریه ی یادگیری اجتماعی، که توسط آلبرت بندورا عنوان شده، بر اهمیت تعیین کننده های محیطی یا موقعیتی تأکید می شود. برای نظریه پردازان یادگیری اجتماعی، رفتار محصول تعامل مداوم متغیرهای شخصی و محیطی است. شرایط محیطی، از طریق یادگیری به رفتار شخص شکل می دهد. در عوض رفتار شخص نیز در شکل گیری محیط مؤثر واقع می شود.

آدمیان و موقعیت ها به صورتی دو سویه بر هم تأثیر می گذارند. برای آنکه بتوان به پیش بینی رفتار دست زد باید از چند و چون تعامل ویژگی های آدمی با ویژگی های محیط اطلاع حاصل کرد. طبق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا بخش اعظم تفاوتهای رفتاری افراد، نتیجه تفاوتهایی است که آنان از لحاظ تجارب دوران رشد خود با همدیگر دارند.

بعضی از الگوهای رفتار از راه تجربه مستقیم یاد گرفته می شود. فرد به خاطر رفتارهای خاص، تشویق و تنبیه می شود. لیکن بسیاری از پاسخ ها بدون تقویت مستقیم، یعنی از راه مشاهده کسب می شوند. آدمی می تواند با مشاهده اعمال دیگران و نتایج حاصل از آن چیزهایی را بیاموزد. در واقع اگر قرار بود تمام پاسخ های ما از راه تقویت مستقیم آموخته شود، یادگیری های آدمی روندی بسیار کند و ناکار آمد می داشت.

به عقیده ی نظریه پردازان یادگیری اجتماعی، تقویت لازمه ی یادگیری نیست اگر چه می تواند با متمرکز کردن توجه فرد در جهت مناسب، یادگیری را تسهیل کند. یکی از فرضیه های اساسی نظریه یادگیری اجتماعی این است که مردم طوری رفتار می کنند که بر احتمال دستیابی خود به پاداش بیفزایند.

آلبرت بندورا

خزانه ی رفتارهای آموخته شده فرد دامنه ی گسترده ای دارد؛ رفتاری که در یک شرایط معین انتخاب می شود بستگی به نتیجه ای دارد که از آن انتظار می رود. تقویت به سه صورت رفتار آموخته شده را کنترل می کند :

  1. مستقیم : پاداش ملموس، تأیید یا عدم تأیید اجتماعی و یا تخفیف یافتن شرایط آزار دهنده
  2. مشاهده ای: مشاهده دریافت پاداش یا تنبیه یک شخص دیگر به خاطر رفتاری شبیه رفتار خود.
  3. خود-تدبیری: ارزیابی عملکرد خود از راه تحصین یا سرزنش خویش (اتکینسون و همکاران، ترجمه براهنی،۱۳۸۸).

از دیگر دانشمندانی که سهم عمده ای در یادگیری دارند، واتسون و اسکینر هستند. جان بی واتسون بر اساس پژوهش خود در زمینه ی شرطی سازی کلاسیک ادعا کرد که کل رفتار، یا شخصیت انسان ناشی از یادگیری است. واتسون همانند بسیاری از رفتارگرایان آن زمان معتقد بود که نوزاد به صورت یک لوح سفید یا صفحه خالی است و در انتظار نوشته شدن چیزی بر روی آن از طریق تجربه های یادگیری است.

واتسون تا جایی پیش رفت که ادعا کرد: «دوازده نوزاد سالم و تندرست را در اختیار من قرار داده و اجازه بده که مطابق جهان شخصی خودم آنها را بزرگ کنم و بدین ترتیب، تضمین می کنم که یکی از آنها را به طور تصادفی انتخاب کرده و بدون توجه به استعدادها، علایق، امیال، فعالیت ها، و نژاد اجدادش از او یک دکتر حقوقدان، هنرمند، تاجر و حتی، یک گدا و دزد بسازم.» (سید محمدی، ۱۳۸۶).

در پی ادعاهای واتسون، بی.اف.اسکینر رفتارگرا ادعا کرد که ما برای تعیین شخصیت کافی است که تنها به محرک ها و پاسخ ها توجه کنیم. اسکینر می گوید اگر شما کمرو هستید و از نزدیک شدن به دیگران واهمه دارید به این علت است که شما در نتیجه تعامل های پیشین با اعضای خانواده، دوستان، معلمان و دیگران یاد گرفته اید که به این طریق رفتار کنید(اسکینر، ،۱۹۹۰، به نقل از مامن پوش، ۱۳۸۸).

شخصیت دقیقاً یک پدیده ی بیرونی و قابل مشاهده است که ریشه های زیستی یا درونی آن کم است. در مورد پیش بینی رفتار فرد در یک موقعیت معین، نظریه پردازان یادگیری اجتماعی بیشتر بر تفاوت های فردی در زمینه های رشد شناختی و تجارب آموخته شده ی اجتماعی تأکید دارند تا بر صفات انگیزشی.

بعضی از تفاوت های فردی یا متغیرهای شخصی که با شرایط موقعیتی تعامل داشته و بر رفتار تأثیر می گذارند عبارتند از:

۱- توانش ها: شامل توانائی های هوشی، و مهارت های اجتماعی و جسمانی و سایر توانایی های اختصاصی است.

۲- راهبردهای شناختی: مردم از لحاظ توجه انتخابی به اطلاعات، رمزگردانی رویدادها، و گروه بندی آنها به مقوله های معنادار، تفاوتهایی با یکدیگر دارند. یک واقعه ممکن است به نظر یکی خطرناک و برای دیگری چالش انگیز باشد.

۳- انتظارات: انتظاراتی که شخص در مورد پیامدهای رفتارهای مختلف دارد وی را در انتخاب رفتارش راهنمایی می کند. حتی انتظاراتی هم که از توانایهای خود داریم بر رفتارها تأثیر می گذارد. ممکن است نتایج رفتار معینی را پیش بینی کنیم، لیکن به علت تردید درباره ی توانایی خود برای انجام آن کار اقدامی نکنیم.

۴- ارزش کار از نظر شخصی: افرادی هم که انتظارات همانندی دارند ممکن است به خاطر اینکه برای نتایج مختلف ارزش متفاوتی قائلند، رفتارهای متفاوتی نشان دهند. ممکن است دو دانشجو هر دو انتظار داشته باشند که رفتارهای معینی مقبول نظر استاد باشد. لیکن ممکن است این امر در نظر یکی بی اهمیت و در نظر دیگری با اهمیت جلوه کند.

۵- نظام ها و نقشه های خودگردانی: مردم از لحاظ معیارها و قواعدی که برای نظام دادن، به رفتار خود به کار می گیرند ( از جمله پاداش هایی که به خاطر موفقیت و تنبیه هایی که به خاطر شکست برای خود در نظر می گیرند)، و نیز توانایی طرح ریزی واقع بینانه به منظور رسیدن به هدف متفاوتند (میشل، ،۱۹۸۲،به نقل ازمنصوری،۱۳۸۰).

 

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها