دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

محیط گرایی لاک

لاک بنیانگذار محیط گرایی و نظریه یادگیری است.

به نظر لاک، بزرگ ترین درس برای انسان آن است که چگونه در برابر امیال ایستادگی کند.

جان لاک

پیش ساخت گرایی: بشر طی قرن ها، کودکان را به شکل مدلی کوچک شده از فرد بزرگسال، نگریسته است. فیلیپ آریه مورخ فرانسوی توضیح داده است که این طرز فکر، تا چه حد در قرون وسطی رواج داشته است. در زندگی اجتماعی دوران قرون وسطی، با کودکان نظیر بزرگسالان رفتار می شد. کودکان ۶ یا ۷ ساله را معمولا برای شاگردی کردن به سایر روستاها می فرستادند تا به عنوان شاگرد، کار کردن را شروع کنند.

هیچ کس به سن کودک، چندان توجهی نداشت، زیرا او از ابتدا وارد زندگی بزرگسالی شده بود. آریه معتقد بود که با کودکان کم سن و سال تر (کودکان کمتر از ۶ یا ۷ سال)، به گونه ای متفاوت رفتار می شد. مردم نیاز آن ها را به مراقبت و حفاظت می پذیرفتند. اما در کل، به ویژگی های خاص کودکان بی اعتنا بودند. مثلاً هیچ کس به خود زحمت نمی داد که درباره رشد زبانی یا حرکتی نوزاد مطالعه کند.

تصویری از کودکان که آریه بر آن تأکید دارد، یعنی کودک به عنوان بزرگسالی کوچک، در طول تاریخ رواج داشته است. این تصویر، احتمالا در نظریه های پیش ساخت گرایانه در زمینه روان شناسی، بیشترین نمود را داشته است. بسیاری از دانشمندان قرن ها بر این باور بودند که در هنگام لقاح، یک انسان کوچک و کاملا شکل گرفته یا یک آدمک، در اسپرم یا تخمک وجود دارد. آن ها بر این باور بودند که انسان از همان بدو لقاح «از پیش ساخته شده» است و تا هنگام تولد تنها از نظر اندازه و جثه رشد می کند.

ما در برابر خود محوری خاص بزرگسالان آسیب پذیر هستیم و اگرچه نگرش ما با گذشته تفاوت دارد، ولی هنوز هم تصور می کنیم که کودکان، نظیر ما فکر می کنند.

در قرن ۱۸، بعد از کاوش های میکروسکوپی که نشان داد رویان به حالتی تدریجی و تسلسلی رشد می کند، پیش ساخت گرایی در رویان شناسی کنار گذاشته شد.

نتیجه آن شد که تعداد روزافزونی از والدین (به ویژه در طبقه متوسط)، دیگر مایل نبودند فرزندان ۶ یا ۷ ساله خود را به کار کردن وادار کنند. والدین می خواستند که کودکان آنها نخست به مدرسه بروند. کم کم، والدین فرزندان خود را تا وقتی که آنها ۱۲ ساله می شدند و اغلب تا زمانی که کاملا به دوره نوجوانی پا می گذاشتند، به مدرسه می فرستادند. بنابراین گسترش مدارس، کودک را در موقعیت جدیدی قرار داد. دیگر کودک را مهیای ورود به دنیای بزرگسالان تصور نمی کردند، بلکه معتقد بودند باید تا زمانی که به تحصیل مشغول است، از این دنیا جدا نگه داشته شود. از این پس، کودک را کمتر بزرگسالانی کوچک، و بیشتر بزرگسالان آینده در نظر می گرفتند.

محیط گرایی لاک

جان لاک، این باور متداول را که بین انسان ها، تفاوت های ذاتی عظیمی وجود دارد، رد کرد. لاک استدلال کرد که شخصیت انسان ها را غالبا محیط های اجتماعی آنها و بویژه آموزش و پرورش شکل می دهد. اگر بتوان محیط و تعلیم و تربیت انسان ها را تغییر داد، می توان جامعه ای دموکرات و مساوات طلب نهاد.

نخستین کتاب لاک، مقاله ای در مورد ادراک انسانی(۱۶۹۰) بود که موقعیت او را به عنوان بنیانگذار تجربی نگری در فلسفه و نظریه یادگیری در روانشناسی تثبیت کرد. کتاب دو رساله در باب حکومت، مبنای بسیاری از اندیشه های محوری قانون اساسی امریکا می باشد.

دیدگاه جان لاک درباره رشد 

پست های مرتبط

نقطه آغاز نظریه لاک، رد اندیشه های فطری در انسان بود. لاک می گفت صحیح تر آن است که ذهن انسان را لوحی سفید تصور کنیم و بر این باور باشیم که همه چیز از محیط به ذهن وارد می شود. ذهن چون کاغذی سفید از هر اندیشه و تصوری خالی است.

لاک بعدها این بیان را قدری تعدیل کرد. اگرچه تجربیات بشر از محیط ناشی می شود، شخص می تواند طی زمان، از طریق تامل بر افکار و باورهایش نیز یاد بگیرد. لاک همچنین دریافت که در انسان ها، برخی عواطف درونزاد و برخی تفاوت های ذاتی وجود دارد.

لاک معتقد بود، محیط است که ذهن را شکل می دهد. او تاکید داشت تاثیر محیط، بویژه در سال های اولیه دوران کودکی، بسیار نیرومند است.

محیط، تاثیرات خود را چگونه اعمال می کند؟

۱- بسیاری از افکار و احساسات ما را تداعی ها(associations) به وجود می آورند. وقتی دو رویداد بارها با هم اتفاق می یفتند، نمی توان بدون توجه به دیگری، تنها به یکی از آنها فکر کرد.

۲- بیشتر رفتار ما با تکرار(repetition) به وجود می آید. وقتی کاری مثل مسواک زدن را بارها انجام دهیم، این کار به یک عادت طبیعی تبدیل می شود.

۳- ما با تقلید(imitation) نیز می آموزیم. ما کارهایی را انجام می دهیم که آنها را مشاهده کرده ایم. الگوها در منش ما موثرند. مثلا اگر به دفعات در تماس با افراد کم عقل و پرخاشگر باشیم، خود ما نیز کم عقل و پرخاشگر می شویم.

۴- از همه مهم تر، ما از طریق پاداش(reward) و تنبیه(punishment) فرا می گیریم. ما کارهایی را انجام می دهیم که تحسین و تعریف را به دنبال داشته باشد و از اعمالی پرهیز می کنیم که پیامدهای ناخوشایندی را به همراه بیاورند. 

فلسفه تربیتی جان لاک

لاک تعلیم و تربیت را به عنوان شکل گیری شخصیت کودک و همچنین یادگیری، تلقی می کرد. او بیشترین اهمیت را به رشد منش و شخصیت می داد. تعلیم و تربیت اساسا نوعی فرایند اجتماعی شدن است.

لاک شرط مهم دست یافتن به شخصیت متعادل را داشتن بدنی سالم می داند؛ زیرا به نظر او، عقل سالم در بدن سالم است (لاک، ۱۹۹۶). استفاده از هوای آزاد و بازی در آن، خواب، رژیم غذایی مناسب، نخوردن مشروبات الکلی، شنا کردن و پوشیدن لباس های نه چندان تنگ و نه چندان گرم و سرد، از توصیه های او برای والدین است که باید به سلامت جسمانی فرزندان خود توجه کنند.

خویشتن داری (self control): همه فضیلت ها و شایستگی ها، در قدرت چشم پوشی کردن از ارضای تمایلات نهفته آدمی است که عقل اجازه ارضای آنها را نمی دهد. برای ایجاد خویشتن داری، توجه به سلامت جسمی اولویت دارد.

لاک معتقد بود که هدف اصلی تعلیم و تربیت خویشتن داری است. اگر می خواهیم کودکان منضبط بار آیند باید از همان ابتدا با آنها جدی باشیم زیرا از بین بردن عادات اولیه، دشوار است. کودکی که درمی یابد می تواند هر آنچه را که می خواهد با گریه بدست آورد، هرگز این عادت بد را فراموش نخواهد کرد.

پاداش و تنبیه: باید تنها به رفتارهای منطقی کودکان پاداش دهیم و همواره از تایید رفتارهای غیر منطقی و زیاده طلبی آنان خودداری کنیم.

لاک با تنبیه بدنی (physical punishment) مخالف بود. این تنبیه، تداعی های نامطلوبی را موجب می شود. تنبیه بدنی اغلب بی نتیجه است؛ کودک تا هنگامی که چوب بالای سرش باشد، فرمان می برد. تنبیه فعالیت ذهن را متوقف می کند و آنگاه به جای کودکی نامنظم، با موجودی افسرده و غمگین سروکار خواهید داشت.

بهترین پاداش ها، تحسین و تعریف و بهترین تنبیه، عدم تایید است. لاک معتقد بود که اگر بتوانید در کودکان عشق به محبوب بودن را به وجود آورید، آنگاه خواهید توانست آنها را هر طور که می خواهید، تربیت کنید و آنها به تمام فضلیت ها عشق خواهند ورزید.

لاک با استفاده کردن از پول یا شیرینی به عنوان پاداش، مخالف بود، زیرا این کار هدف اصلی تعلیم و تربیت یعنی مهار کردن تمایلات و تن دادن به منطق را تضعیف می کند.

شجاعت(courage) : لاک برای شجاعت، یعنی توانایی مبارزه با خطرهایی که از آنها می ترسیم و ظلم هایی که احساس می کنیم، ارزش قایل بود.

مشکل این است که کودکان، ترس های بسیاری را فرا می گیرند. لاک معتقد بود می توانیم این ترس را با نزدیک کردن تدریجی کودک به منبع ترس از بین ببریم. لاک توصیه کرد که کودکان را در برابر درد، به صورت آرام و تدریجی مقاوم بسازیم.

مقررات : بیشتر والدین، مقررات متعددی وضع می کنند و سپس کودکان را به دلیل پیروی نکردن از این مقررات تنبیه می کنند. این کار اساسا بی فایده است. درک و یادآوری مقررات به صورت مجرد، برای کودکان دشوار است.

لاک به عنوان جانشینی برای دستور دادن، دو روش را توصیه می کند:

  1. کودکان از نمونه و الگو، مطالب بیشتری یاد می گیرند تا از دستور. 
  2. به جای دستور دادن، بهتر است کودکان را به تمرین رفتار مطلوب تشویق کنیم.

ویژگی های خاص کودکان (children’s special characteristics): بحث لاک درباره بی فایده بودن آموختن مقرراتی که فراتر از درک کودک است، موضوع جدیدی را به نظام تربیتی او وارد کرد. هر کودکی قابلیت های شناختی خاص خود را دارد. هر کودک خلق و خویی دارد که ویژگی سن خاص اوست. ظاهرا لاک می پذیرد که کودکان آنقدر که او فکر می کرد، لوح سفید نیستند.

آموزش تحصیلی (academic instruction): آموزش وقتی بیشترین تاثیر را دارد که کودکان از آن لذت ببرند. لاک بر ضرورت بهره گیری از کنجکاوی طبیعی کودک تاکید کرد. وی گفت که کودکان یادگیری را برای یادگیری انجام می دهند.

انضباط شدید، تنها کودک را می ترساند و معلم نمی تواند به کودک ترسو چیز زیادی بیاموزد. همان طور که بر روی یک صفحه لرزان نمی توان چیزی نوشت، امکان ندارد که بتوان ویژگی های اخلاقی متعادل و سالم را در یک ذهن مضطرب پدید آورد.

منبع : نظریه های رشد / ویلیام کرین / خویی نژاد و رجایی / نشر رشد / فصل ۱

۳.۹ ۷ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

6 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Abass Jahangiri-zz
۱۳۹۶/۰۴/۰۳ ۱۶:۲۷

اکثر تغییر دهندگان یتیم بودند . کتاب کویر باستانی پالیزی.

پیمان
۱۴۰۲/۰۳/۱۴ ۲۲:۰۶

عالی بودچون بامثال وساده بیان کردید.

پیمان
۱۴۰۲/۰۳/۱۴ ۲۲:۰۹

چرابرعکس فرویدمیگدبایدخویشتن داربودیعنی امیال جنسی ولذتهاراسرکوب کنیم میشه توضیح بدی؟

پیمان
۱۴۰۲/۰۳/۱۴ ۲۲:۱۰

نفمیدم منظورش ازخویشتن داری چیه یعنی امیال جنسی وهوسهاراسرکوب کنیم؟