ملانی کلاین

نظریه های روان تحلیلی، شاخه‌های مختلفی از دیدگاه روان‌کاوی هستند که بر اساس تجربه بالینی و پژوهش‌های نظری، توسط پیروان فروید گسترش یافته‌اند.

کلاین عقیده دارد که کودک، خیال پردازی ها، امیال و تجربه های کنونی خود را به گونه ای رمزی در بازی بیان می کند. بازی درمانی راهی برای بررسی احساسات، اضطراب و…

نزد کلاین، آشفتگی و اختلال از درون یعنی از غرایز کودک سرچشمه می گیرد و منشا بدی و ترس درون کودک است.

روانکاوان معتقدند رشک، بخش ذاتی و جدانشدنی از تحول روان آدمی است و گستره تأثیر آن تمامی مراحل حیات را، از رشک نوزاد به مادر، تا رشک نوجوانان به دست‌آوردها و…

نظریه ویلفرد بیون شامل مفاهیمی مانند همانندسازی فرافکنانه و ظرف-مظروف است. نظریه بیون، جزء معدود نظریاتی است که آنچه فروید در کتاب روانشناسی توده و تحلیل ایگو…

از دید توماس آگدن، روانکاوی علم طبیعی نیست. در بهترین حالت علم اجتماعی است و شاید نزدیکتر به تجربه‌ی ادبی یا تجربه‌ای در زبان باشد.

سوپر ایگو را می توان قسمتی از ذهن شخص دانست که مراقب ایگوست، داوری اش می کند، از ایگو انتقاد می کند و مجازاتش می کند؛ و عمدتاً ناهوشیار است.

افرادي که در این دوران، نقشی براي خودشان می یابند و مسئولیتی را به عهده می گیرند یا افرادي که اندوه و اضطراب خود را به خلق چیزي جدید مبدل می سازند، تعادلی…

ملانی کلاین معتقد بود که کودکان همواره درگیر تعارض اساسی بین غریزه زندگی و غریزه مرگ (یعنی بین خوب و بد، عشق و نفرت، آفرینندگی و ویران سازی) هستند.

عقده ادیپ پسر فقط تا اندازه ای توسط اضطراب اختگی او حل می شود. عامل مهم تر، توانایی او در برقراری روابط مثبت با هر دو والد است.

خود را می‌توان سازمان فراگیری دانست که همه عوامل روانی از جمله من را در سطح مفهوم بالاتری یکپارچه می‌کند. ایگو، کارکردهای فراوانی دارد.

بر طبق نظریه‌ی کلاینی، پرخاشگری مترادف با حسادت، نفرت و سادیسم است، که تمام آن‌ها مظاهر غریزه‌ی مرگ هستند.

رونالد فیربرن انسان ها برای رابطه برقرار کردن با افراد دیگر سائقی بنیادی دارند. لیبیدو موضوع گرا و به شدت جهت دار است و موضوعش همیشه اشخاص هستند.