عشق ویرانگر ۳
ویژگی های اصلی اختلالات شخصیت
به منظور آنکه درک بهتری از اختلالات شخصیت داشته باشید ، اکنون به برخی از ویژگی های اصلی و شایع آن اشاره می کنیم. این ویژگی ها در همه انواع اختلالات شخصیت که درباره آنها به بحث و بررسی می پردازیم به چشم می خورد.
ویژگی های شایع در انواع اختلالات شخصیت به شرح زیر است :
- نحوه تجربه فرد از جهان ،ابراز عواطف و رفتار غیرقابل انعطاف و عمیقا کلیشه ای است و کاملا با نحوه تجربه اکثریت مردم جامعه تفاوت دارد.
- الگوی غیر متعارف تجربه و رفتار ،نشان دهنده شیوه تفکر ، ابراز عواطف ، روابط بین فردی و خودکنترلی فرد دارای اختلال شخصیت است.
- الگوی شخصیتی ، خشک و غیر قابل انعطاف است،چنان چه در وضعیت های فردی و اجتماعی مختلف هیچ تغییری در آن ایجاد نمیشود.بنابراین برخلاف افراد عادی جامعه فرد دارای اختلال شخصیت قادر نیست در وضعیت های مختلف واکنش های مختلف و مناسبی از خود نشان دهد.
- الگو های مزمن و مقاوم ، منجر به آسیب های روانی وخیمی (افسردگی،خشم و..) میشوند و یا بطور واضحی در روابط اجتماعی ، موفقیت های شغلی یا دیگر عملکرد های مهم فرد اختلال ایجاد خواهند کرد.
- الگو های شخصیتی ، ثابت ،مداوم هستند و سابقه آنها نیز حداقل به دوران نوجوانی یا اوان بزرگسالی فرد میرسد.
- این امکان وجود دارد که الگو های شخصیت در سنین پیری کم رنگ شوند، اما غالبا به گونه های مختلفی در تمام طول عمر فرد پا برجا هستند.
- الگو های مختل شخصیتی ، الگو های خود پروراند و غالبا موجب بروز استرس ، تعارض در فرد و اختلال در عملکرد او میشوند که در بازخورد موجب میشوند که فرد با واکنش های نابهنجار به مقابله با آنها برخیزد.
- تجربه ها ورفتارهایی که به عنوان اختلال شخصیت محسوب میشوند ،از سوی خود فرد ، تجربه ها و رفتار های عادی و طبیعی تلقی میشوند.
- الگو های رفتاری مزبور در مقابل هرگونه تغییری مقاومت کرده و خود فرد تمایل چندانی به تغییر در خود احساس نمیکند.
تشخیص افراد دارای اختلال شخصیت
همواره جنبه هایی از اختلالات شخصیت وجود دارند که مانع از شناخت افراد دارای اختلال شخصیت در همان ابتدای آشنایی میشوند آنها غالبا در ابتدای آشنایی تصویر بسیار خوبی از خود در ذهن شما به جا میگذارند .ممکن است در حیطه کاری یا فعالیت های اجتماعی خوب و شایسته جلوه کنند بطور مثال یک فرد دارای شخصیت ضد اجنماعی که همواره بدنبال سوء استفاده کردن از دیگران است ، در برخورد نخست تصویر بسیار زیبایی از خود در ذهن دیگران به جا می گذارد.
این افراد می توانند زیبا، باهوش باشند و چنین چیزی موجب می شود بسوی او جذب شوید. خودتان را به خاطر آنکه جذب چنین افرادی شده اید سرزنش نکنید، زیرا هم چنان که گفته شد اختلال شخصیت از نوع اختلالاتی است که تشخیص آن حتی برای متخصصین روان شناس دشوار است، چنان که غالبا در جلسه اول درمان ، تشخیص صحیحی درباره آنها نمی دهند. دومین چیزی که شناسایی این افراد را دشوار می کند این است که برای تشخیص چنین فردی لازم است بطور دقیق از گذشته او بویژه الگو های رفتاری ، روابط ناخوشایند او با دیگران و مشکلات رفتاری وی اطلاع کافی داشت. از آنجا که اوایل رابطه پی بردن به چنین گذشته ای میسر نیست، هیچ جای تعجبی ندارد که در ابتدای آشنایی به ماهیت شخصیت چنین افرادی نمیتوانیم پی ببریم. ایجاد نوعی مصاحبه در آغاز آشنایی می تواند تا اندازه ای شما را با روحیات و شخصیت فردی که قصد برقراری رابطه با اورا دارید آشنا سازد.
در نهایت باید گفت که هنگامی که ما عاشق فردی می شویم ،غالبا علائم اختلال شخصیت او به نظر ما رفتار های جذاب و پسندیده ای جلوه می کنند ، بسیاری از ما علایم اختلال شخصیت را از ویژگی های جذاب ، هیجان انگیز، دوست داشتنی و یا حتی جنسی او محسوب می کنیم. اگر شما در گذشته یا در حال حاضر با فردی دارای اختلال شخصیت رابطه دارید از خودتان صادقانه بپرسید چه چیزی در همان برخورد نخست سبب جذب شما به سمت او شد؟ آیا جذب شیرین زبانی وی شدید؟ آیا او با ساختن داستان هایی درباره اینکه تا به حال به چه موقعیت هایی دست یافته اید و با چه افراد مهمی در ارتباط است، شما را بسوی خود جذب کرده است؟ بطور کلی باید گفت هر آنچه سبب جذب شما بسوی فرد مذبور شده است ، احتمالا بایستی مربوط به ویژگی های مختل شخصیتی وی باشد. تنها بعد از چندین جلسه برخورد با او ست که جنبه های منفی شخصیت اش ، جنبه های جذاب شخصیت او را تحت الشعاع خود قرار می دهد و ما را نسبت به او بد گمان می کند .
امید به تغییر وجود ندارد یا بسیار اندک است.
یکی از ناامید کننده ترین چیزها در مورد افراد دارای اختلال شخصیت این است که احتمال اندکی به تغییرات چشمگیر در آنها وجود دارد. غالبا تلاش شما سودی نخواهد داشت یعنی افراد دارای اختلال شخصیت غالبا از اوان بزرگسالی تا پایان عمر تغییر خاصی نخواهند کرد. آنها با اینکه در مقایسه با دیگر افراد جامعه از نظر شناختی ، فکری و عادات رفتاری نابهنجار تلقی می شوند، اما هنگامی که رفتارشان مورد اعتراض قرار می گیرد به سادگی اظهار می کنند “من همینم که هستم” در حقیقت تلاش برای تغییر شخصیت در بزرگسالی کار بسیار دشواریست مانند این که شما بخواهید از این پس عقب عقب راه بروید یا بقیه عمرتان را با چشمان بسته بگذرانید. چنین کارهایی شما را آزار خواهند داد چنانچه به زودی تصمیم می گیرید دوباره به عادات گذشته خود برای راه رفتن برگردید و چشمان خود را باز کنید.
این افراد به ندرت برای درمان مراجعه می کنند. بطور کلی هنگامی برای درمان مراجعه می کنند که از طرف محبوب خود مورد تهدید به جدایی یا طلاق قرار می گیرند یا کارفرمایشان تهدید به اخراج کرده و… تحقیقات نشان داده که آن دسته از این افراد که انگیزه زیادی برای درمان دارند و در گذشته نیز موفق به تغییر برخی از ویژگی ها ی شخصیتی خود شده باشند ، احتمال بهبودی بطور چشمگیری رو به افزایش می رود(اسپری،۲۰۰۳). اما اگر شما هنوز وارد رابطه عاطفی جدیدی با چنین افرادی نشده اید از عقل بدور است که به خودتان امید واری بدهید که محبوبتان در یک دوره طولانی مدت روان درمانی شرکت خواهد کرد و تغییرات بنیادینی بوجود خواهد آمد.
منبع : عشق ویرانگر/ دکتر براد جانسون و دکتر کلی موری / ترجمه ؛زهرا حسین زاده – الهام شفیعی /نشر رسا،۱۳۸۷