دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

عشق ویرانگر (شخصیت وسواسی)

شخصیت وسواسی در چرخه کمال گرایی گرفتار شده و زندگی را بر اساس اصول و ارزش های افراطی بنا می سازند. آن ها عاشق برنامه ریزی گام به گام و دنبال کردن آن هستند.

شخصیت وسواسی

ویژگی های شخصیت وسواسی

  1. ذهن او آنچنان مشغول جزئیات، قوانین و مقررات می شود که اجازه هر گونه تفریحی را بر خود می بندد.
  2. آنچنان کمالگراست که نمی تواند کاری را به پایان برساند.
  3. به گونه ای افراطی خود را وقف کار و تولید می سازند و فرصتی برای تفریح ، استراحت و روابط اجتماعی پیدا نمی کنند.
  4. بسیار با وجدان و در زمینه عمل به موازین اخلاقی انعطاف ناپذیر است.
  5. او قادر به دور انداختن وسایل کهنه ، قدیمی و بی مصرف و فاقد ارزش خود نیستند.
  6. هیچ گاه در کاری حاضر به همکاری با دیگران نیست ، مگر آن که به شیوه دلخواه وی باشد.
  7. بسیار خسیس است و به سختی پولی برای خود و دیگران خرج می کند.
  8. انعطاف ناپذیر و لجباز است و تلاش بسیار برای کنترل دیگران دارد.

اغلب آن قدر سرگرم جزئیات زندگی می شوند که حتی برای انجام وظایف اصلی زندگی نیز دچار مشکل می شوند. به خاطر آرمان گرایی ، هم در مورد خودشان هم در مورد دیگران، غالبا در زمینه ارتباط با دیگران دچار مشکل هستند. غالبا بیش از آن که در خانه باشند در محل کارشان هستند . انعطاف ناپذیری را در همه جنبه های زندگی آنها می توان دید.

اشخاص وسواسی در چرخه کمال گرایی گرفتار هستند. زندگی را بر اساس اصول و ارزش های افراطی بنا می سازند. آن ها عاشق برنامه ریزی گام به گام و دنبال کردن آن هستند. همواره مهمترین کارهای خود را بار ها به تعویق می اندازد و در نهایت آن ها را در آخرین لحظات باقی مانده انجام می دهد. با صرف انرژی زیاد پیرامون قوانین و مقررات جزئی آسیب فراوانی را متوجه خود و اطرافیانش می کند. بندرت افرادی گرم و صمیمی هستند. معمولا به عنوان فردی خسیس شناخته می شوند.

شخصیت وسواسی

شخصیت وسواسی چگونه شکل می گیرد؟

در خانواده ای بشدت آشفته و مستاصل کننده رشد یافته است. در نتیجه به منظور مقابله با آشفتگی مزبور به تدریج آموخته است که چگونه با اعمال کنترل بر روی خود و محیط اطرافش احساس اضطراب و آشفتگی خود را کاهش دهد. همچنین والدین سخت گیر و کنترل گر می توانند علت شکل گیری چنین اختلالی باشند.

فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی به عنوان شریک زندگی

در رابطه با وی شما به این احساس خواهید رسید که فرد مهم و محترمی نیستید، زیرا با کنترل شدیدی که محبوبتان بر شما و رابطه تان اعمال می کند شما نمی توانید تجربه دو سویه و برابر در رابطه با وی داشته باشید. شما ممکن است یاد بگیرید با وی مدارا کرده و با احتیاط پیش روید، اما باید گفت چنین راهبردی در نهایت منجر به خستگی و فرسودگی شما خواهد شد.

از آن جا که وی نمی تواند به شما اعتماد کند کارهایتان را نه تنها تحسین نمی کند بلکه انتقاد نموده و آرام آرام اعتماد به نفستان کاهش می یابد. در مورد نیازهای عاطفی تان در رابطه با او، به شما حس یکی از انواع مایملک بودن او دست خواهد داد. وی نمی تواند به معنای واقعی تفریح کند، حتی رابطه جنسی شما با وی دارای برنامه ریزی و قواعد خاصی است، بطور مثال در زمان معین و با یک روش معین است. احتمال این که به اختلالش بینش داشته باشد، کم است.

چرا من جذب افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی می شوم؟

شاید شما جز آن دسته از افرادی باشید که اعتقاد دارند برای زندگی موفق یکی از زوجین باید سخت کار کند و یا معتقدید ارزش افراد بستگی به مقدار کار ، تلاش و موفقیت آنها دارد. پس فردی را انتخاب می کنید که دارای ویژگی های شخصیت وسواسی – جبری باشد. گاهی ما به علت نداشتن برنامه ریزی دقیق شیفته دقت و برنامه ریزی آن ها می شویم. شاید شما با تسلیم خود در برابر سلطه و کنترل محبوب سرسخت خود بطور کلی خود را در موضع وابسته به او ، و احساس اینکه هیچ انتخابی جز پیروی از کمالگرایی او ندارید، قرار دهید.

ممکن است شما به یک سیستم زندگی زناشویی سنتی که در آن یک نفر زمام کامل رابطه را در دست دارد، اعتقاد داشته باشید. اگر در خانواده ای بزرگ شده باشید که زمام همه امور در دست یکی از والدین تان بوده است، بطور ناخودآگاه فردی را انتخاب می کنید که شبیه آن والدینتان باشد.

زندگی مشترک با محبوب دچار اختلال شخصیت وسواسی

در زندگی با وی متوجه می شوید که اعتماد به نفس و استقلال شما نسبت به قبل کاهش یافته است. همه ویژگی هایی که روزی برایتان جذاب بوده است اکنون به گور آرزو هایتان تبدیل شده است. ممکن است متوجه شوید به جای لذت بردن از یک رابطه عاطفی دوسویه ، غالب انرژی خود را صرف مدارا با محبوبتان و حفظ صلح و آرامش در زندگی مشترک با وی می کنید.

اگر تصمیم به ادامه رابطه با وی را دارید ، می توانید از توصیه های زیر استفاده کنید:

  1. توقعات غیر واقعی نداشته باشید. آن ها بینش محدودی به مشکل خود دارند ، آن ها مشکلاتشان را به بیرون از خود نسبت میدهند. می توانید او را ترغیب به لذت بردن های کوچک کنید. سعی کنید برای وی الگوی خوبی باشید مثلا ورزش کنید، خوب بخورید، روابط اجتماعی سالم و گسترده داشته باشید. بتدریج ممکن است محبوبتان جذب برخی از این رفتار ها شود و متوجه شود زندگی چیز های دیگری به غیر از کار نیز وجود دارد و قدری دست از کنترل کردن زندگی برداشتن، فاجعه آمیز نخواهد بود.
  2. با محبوب خود همدلی داشته باشید. آن ها بتدریج توانایی لازم درک ظرافت های نهفته در چهره و رفتار های افراد از دست داده اند. شما میتوانید بطور مداوم و محترمانه عواطف و احساسات خود را با او در میان بگذارید و از او بخواهید چنین کند. با تحسین و توجه  او را تقویت کنید.
  3. نقاط قوت او را برجسته کنید.
  4. درمان تا حدی می تواند سودمند باشد. یکی از دلالیل میتواند این باشد که آن ها به رواندرمانی به عنوان یک وظیفه نگریسته و بطور جدی در انجام وظایف می کوشند.

زمان ترک رابطه : آن را با وی در میان بگذارید. اگر وی اختلال کامل داشته باشد زیاد ناراحت نمی شود و اصلی ترین علتش مربوط به ساختار عاطفی و الگوی عزلت نشینی وی است. گاهی هم ممکن است بسیار ناراحت شود اما توان بیان آن را نداشته باشد.

منبع: عشق ویرانگر/براد جانسون و کلی موری / ترجمه ؛ زهرا حسین زاده – الهام شفیعی /نشر رسا.

۴.۴ ۷ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رها
۱۴۰۰/۰۳/۱۱ ۰۱:۳۰

عالی بود این مطلب
انگار تمام خصوصیات نامزد منو نوشته…