یگانه انگاری دو وجهی
یگانه انگاری دو وجهی (dual-aspect monists) می پذیرد که ما فقط از یک نوع جوهر ساخته شده ایم. ولی در عین حال این خمیر مایه به دو شیوه ی متفاوت قابل درک است. ما در ذات خود نه موجوداتی روانی و نه جسمانی هستیم. بر اساس این دیدگاه می توان چنین نتیجه گرفت که مغز از جوهری تشکیل شده که وقتی از بیرون به آن نگاه می کنیم به صورت جسمانی ظاهر می شود(به عنوان ابژه) و وقتی که از درون به آن می نگریم به صورت روانی تجلی می یابد (به عنوان یک سوژه).
هنگامی که خود را بیرونی (به طور مثال در آینه) یا درونی (از طریق درون نگری) تصور کنیم، یک چیز مشابه را به دو شیوه ی متفاوت درک کرده ایم(به ترتیب بدن و ذهن). بنابراین تفاوت بین بدن و ذهن، یک ادراک ساختگی است. دستگاه ادراکی خارجی، من را به عنوان یک موجود جسمانی(بدن) و دستگاه ادراکی داخلی، من را به عنوان یک موجود غیر جسمانی (خودم) در نظر می گیرد. این دو یکی هستند.
این یگانه بودن امری واقعی است که در مفهوم من تجلی می شود، ولی چون دو چیز متفاوت را دیده ام، خود را از دو نقطه نظر به طور هم زمان درک کرده ام. چنین وضعیتی زمانی که چیزهای دیگر را مشاهده می کنیم وجود ندارد، به دلیل اینکه ان چیزهای دیگر خودمان نیستند.
پس ما در حقیقت از چه چیزی ساخته شده ایم؟ ما نمی توانیم جوهری را که از آن ساخته شده ایم، بشناسیم بدون اینکه ان را در ابتدا از طریق حواس پنج گانه ی خود، درک کرده باشیم. این به معنی آن است که ما هرگز نمی توانیم از تقسیم بندی مصنوعی میان ذهن-بدن فرار کنیم. چرا که هرگز نمی توان به فراسوی محدوده حواس دست یافت. پس هرگز نمی توان جوهر زیرین ذهن-بدن را به شکلی مستقیم درک کرد.
بنابراین تصویر ما از تشکیلات روانی همیشه یک مدل نمایشی و استعاری-تمثیلی(figurative) خواهد بود. ما تصویر ادراکی مشخصی از این دو جنبه قابل مشاهده (مغز و ذهن) داریم، ولی ماهیتی که در زیر این تصاویر ادراکی نهفته است، هرگز به طور مستقیم قابل مشاهده نیست. مشاهده علمی محدودیت های خاص خود را دارد.
این یک موقعیت منحصر به فرد نیست. مسائل زیادی وجود دارند که به طور مستقیم قابل ادراک نیستند. برای مثال کوارک های فیزیک یا نیروی های گرانش. هیچ کس در وجود این چیزهای بنیادین تردید ندارد، ولی با این حال آنها را فقط می توان از طریق اثراتی که بر ادراک ما می گذارند، مشاهده کرد.
وقتی به دستگاه ذهنی انسان می رسیم، مشاهده گر بدل به ابزاری می شود که خود وی می خواهد با استفاده از آن به مشاهده دست بزند. بنابراین تمایز بین شما و بدنتان(بین ذهن و ماده) فقط یک تمایز مصنوعی است که به ادراک ما بر می گردد.
منبع: مغز و دنیای درون / مارک سولمز – اولیور ترنبال / مترجم: علی فیروزآبادی – آرش مانی / نشر: قطره