می خواهیم درباره کسالت و ناراحتی های پزشکی و اینکه سلامت عمومی شما در طی یک ماه گذشته تا به امروز چگونه بوده است، اطلاعاتی بدست آوریم. لطفا در تمامی سؤالات زیر پاسخی را که فکر می کنید با وضع شما بیشتر مطابقت دارد مشخص کنید. بخاطر داشته باشید که ما می خواهیم درباره ناراحتی های اخیر شما اطلاعاتی بدست آوریم، نه مشکلات و ناراحتی هایی که در گذشته داشته اید.
ممنونم بابت سایت خوبتون
سلام من از کلاس اول راهنمایی ظهرها که از مدرسه میامدم خونه مجبور بودم به خواهرای معلولم غذا بدم بخورن و بعدش خودم بتونم غذا بخورم نه از سر مجبوری از سر احساس وظیفه و دلسوزی و عشقی که داشتم به خواهرهام و هیچوقت هیچوقت منت نداشتم بابت این کار همیشه خودمو حامی اون ها میدونستم با این حال پدر من همیشه از من متنفر بود و دشمن درجه یک من بود گاهی اوقات بشدت منو کتک میزد. همیشه پولاشو میداد به غریبه ها اما به خانواده خودش سخت میگرفت. برای مردم خونه میساخت و خودش تو خونه خشت گل مارو نگه میداشت با ماشین قراضه منو به مدرسه میبرد و همیشه سرم پایین بود چون همه ماشینشو مسخره میکردن. پدر من یک عوضی آشغال بود و هست که باعث بدبختی من شد و الان هیچکاره ام هیچ شغلی ندارم هیچی نشدم خیلی به این فکر میکنم اول اونو بکشم بعد خودمو بکشم. حداقلش اینه که میفهمم یه آشغال رو همراه خودم میبرم اون دنیا و مادر و خواهرام با آسایش زندگی کنند. این روزا همه جا همه وقت فکرم اینه حتی داخل حمام یا توالت.