دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

اصول روان تحلیلی

اصول موضوعه در تحلیل روان

این اصول به عنوان چارچوبی برای درک و تحلیل پدیده‌های روانی و رفتارهای انسانی استفاده می‌شوند.

اصول موضوعه در تحلیل روان

در نظریه روان تحلیلی، یک سری اصول موضوعه (postulates) وجود دارد که به صورت عینی قابل اثبات نیست، اما به صورت انتزاعی قابل استنباط اند. به همین دلیل اصطلاح فرا روانشناختی (metapsychological) برای آنها انتخاب شده است. این مفاهیم یا سازه های مفهومی (constructs) فرا روانشناختی، شامل ۵ دیدگاه است:

  1. دینامیک
  2. ساختاری
  3. توپوگرافیک
  4. تکوینی
  5. اکونومیک

دیدگاه دینامیک یا پویشی (dynamic)

دیدگاه دینامیک به این موضوع اشاره دارد که تمامی پدیده های روانی نتیجه یک تعامل دائمی نیروهایی است که در تضاد با یکدیگر قرار دارند. این تعارضات می‌توانند منجر به بروز علائم روانی و مشکلات رفتاری شوند. این دیدگاه تلویحا بیان می دارد که رفتار و انگیزش آدمی، ماهیتی با ۳ ویژگی دارد: فعال، پر انرژی و پیوسته در حال تغییر.

  1. فعال: نیروهای روانی همیشه در حال فعالیت هستند و بر رفتار و افکار فرد تأثیر می‌گذارند. این نیروها می‌توانند شامل غرایز، تمایلات و احساسات سرکوب‌شده باشند.
  2. پر انرژی: نیروهای روانی دارای انرژی هستند که می‌تواند به صورت‌های مختلفی مانند اضطراب، خشم یا شادی ظاهر شود. این انرژی می‌تواند به صورت سازنده یا مخرب استفاده شود.
  3. پیوسته در حال تغییر: نیروهای روانی دائما در حال تغییر و تحول هستند. تعارضات درونی می‌توانند با گذشت زمان تغییر کنند و بر اساس تجربیات جدید و رشد فردی، شکل جدیدی به خود بگیرند.

فرض کنید فردی در دوران کودکی تجربه‌های ناخوشایندی داشته که منجر به سرکوب احساسات خشم و ترس شده است. این احساسات سرکوب‌شده در ناخودآگاه او ذخیره شده‌اند و به طور مستقیم به آگاهی او دسترسی ندارند. اما در موقعیت‌های استرس‌زا، این احساسات می‌توانند فعال شوند و به صورت اضطراب یا رفتارهای غیرمنطقی بروز کنند. این فرد ممکن است در مواجهه با یک موقعیت استرس‌زا، به طور ناخودآگاه خشم خود را به دیگران منتقل کند یا دچار حملات اضطرابی شود. در اینجا، اصل دینامیک به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که این رفتارها نتیجه تعارضات درونی بین احساسات سرکوب‌شده و نیازهای فعلی فرد هستند.

جبرگرایی روانی، تعارض، مقاومت و واپس رانی از عمده ترین مفاهیمی هستند که از دیدگاه دینامیک استخراج می شوند. مطابق با دیدگاه دینامیک، چون ذهن، پذیرای نیروهای متفاوت به درون خود است، بنابراین، بروز مجموعه ای از تعارض ها بین این نیروها، غیر قابل اجتناب خواهد بود. تشکیلات روان به منظور کاهش یا حذف رنجش ها و ناخشنودی های برآمده از این تعارض ها مجبور به استفاده از مکانیسم های دفاعی است که نمونه اصلی آن، واپس رانی(repression) است.

دیدگاه ساختاری (structural)

دیدگاه ساختاری به این ایده اشاره دارد که تشکیلات روانی، بر اساس واحدهای کارکردى سه بخشی سازمان دهی شده است: اید، ایگو و سوپرایگو. این سازمان شخصیتی، ساختار تئوریک تعارض درون روانی میان سه ارباب خشن را شکل داده است: غرایز (اید)، الزامات واقعیت بیرونی (ایگو) و استانداردهای اخلاقی فرد (سوپرایگو).

  1. نهاد (Id):
    • ماهیت: ابتدایی‌ترین و غریزی‌ترین بخش روان است.
    • عملکرد: بر اساس اصل لذت عمل می‌کند و به دنبال ارضای فوری تمایلات و غرایز زیستی است.
    • مثال: وقتی کودکی گرسنه است و بلافاصله گریه می‌کند تا غذا بخواهد، نهاد او در حال عمل است.
  2. من (Ego):
    • ماهیت: بخش عقلانی و منطقی روان است.
    • عملکرد: بر اساس اصل واقعیت عمل می‌کند و تلاش می‌کند تا نیازهای نهاد را به روش‌های واقع‌گرایانه و قابل قبول اجتماعی ارضا کند.
    • مثال: وقتی فردی گرسنه است اما تصمیم می‌گیرد تا زمان مناسب برای غذا خوردن صبر کند، من او در حال عمل است.
  3. فرامن (Superego):
    • ماهیت: بخش اخلاقی و ارزشی روان است.
    • عملکرد: شامل ارزش‌ها و معیارهای اخلاقی است که فرد از والدین و جامعه جذب کرده است و به دنبال تصمیم‌گیری‌های اخلاقی و منصفانه است.
    • مثال: وقتی فردی تصمیم می‌گیرد که به جای دزدی، کار کند تا پول به دست آورد، فرامن او در حال عمل است.
پست های مرتبط

تعامل بین نهاد، من و فرامن می‌تواند منجر به تعارضات درونی شود. برای مثال، نهاد ممکن است به دنبال ارضای فوری تمایلات باشد، در حالی که فراخود ممکن است این تمایلات را غیر اخلاقی بداند و من تلاش می‌کند تا بین این دو تعادل برقرار کند.

دیدگاه توپوگرافیک (topographic)

طبق مفروضه اصلی دیدگاه توپوگرافیک، پدیده های روانی خودشان را در سطوح مختلفی از بروز و ظهور (manifestation) آشکار می کنند؛ از دورترین مکان های ذهن (ناهشیاری) گرفته تا مرز آگاهی (نیمه هشیار) و نهایتا تا سطوح بالای ذهن (هشیاری). دیدگاه توپوگرافیک می تواند پدیده واپس رانی را توضیح دهد. با استفاده از واپس رانی، سیستم روانی آدمی محل توپوگرافیک ایده ای را که نماینده و نمایشگر یک غریزه معین است، تغییر می دهد.

  1. خودآگاه (Conscious):
    • ماهیت: شامل افکار، احساسات و تجربیاتی است که فرد در لحظه حاضر از آن‌ها آگاه است.
    • عملکرد: این سطح به فرد امکان می‌دهد تا به طور فعال با محیط اطراف خود تعامل کند و تصمیم‌گیری‌های روزمره را انجام دهد.
  2. نیمه‌خودآگاه (Preconscious):
    • ماهیت: شامل اطلاعات و تجربیاتی است که در حال حاضر در آگاهی فرد نیستند، اما می‌توانند به راحتی به آگاهی آورده شوند.
    • عملکرد: این سطح به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه عمل می‌کند و اطلاعاتی را که ممکن است در لحظه نیاز به آن‌ها باشد، فراهم می‌کند.
  3. ناخودآگاه (Unconscious):
    • ماهیت: شامل افکار، احساسات، تمایلات و خاطراتی است که فرد از آن‌ها آگاه نیست و به طور فعال سرکوب شده‌اند.
    • عملکرد: این سطح تأثیر زیادی بر رفتار و افکار فرد دارد، حتی اگر فرد از آن‌ها آگاه نباشد. بسیاری از تعارضات روانی و مشکلات رفتاری از این سطح ناشی می‌شوند.

دیدگاه تکوینی (genetic)

دیدگاه تکوینی به سبب شناسی تعارض ها به صورت رشدی و تاریخی می پردازد. به بیان واضح تر این دیدگاه با جنبه های تاریخچه ای شخصیت و رشد بعدی آن سر و کار دارد. اجبار به تکرار و انتقال جزو همین دیدگاه هستند.

دیدگاه تکوینی به بررسی مراحل رشد روانی انسان از کودکی تا بزرگسالی می‌پردازد. این دیدگاه بر این فرض استوار است که رشد روانی انسان در مراحل مختلفی صورت می‌گیرد و هر مرحله دارای چالش‌ها و بحران‌های خاص خود است که می‌تواند بر شکل‌گیری شخصیت و روان فرد تأثیر بگذارد.

  1. مرحله دهانی (Oral Stage):
    • سن: از تولد تا حدود ۱۸ ماهگی.
    • تمرکز: دهان به عنوان منبع اصلی لذت و تعامل با محیط.
    • چالش‌ها: تغذیه و وابستگی به مراقبان.
  2. مرحله مقعدی (Anal Stage):
    • سن: از ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی.
    • تمرکز: کنترل و دفع مدفوع.
    • چالش‌ها: یادگیری کنترل و نظم.
  3. مرحله آلتی (Phallic Stage):
    • سن: از ۳ تا ۶ سالگی.
    • تمرکز: آگاهی از تفاوت‌های جنسی و احساسات جنسی اولیه.
    • چالش‌ها: حل تعارضات ادیپی و الکترا.
  4. مرحله نهفتگی (Latency Stage):
    • سن: از ۶ سالگی تا بلوغ.
    • تمرکز: کاهش فعالیت‌های جنسی و تمرکز بر مهارت‌های اجتماعی و تحصیلی.
    • چالش‌ها: توسعه مهارت‌های اجتماعی و تحصیلی.
  5. مرحله تناسلی (Genital Stage):
    • سن: از بلوغ به بعد.
    • تمرکز: بلوغ جنسی و تشکیل روابط بالغ.
    • چالش‌ها: ایجاد روابط سالم و پایدار.

دیدگاه اکونومیک یا اقتصادی (economic)

دیدگاه اکونومیک (اقتصادی)، در واقع پیامد اقتصادی دیدگاه های قبلی است و به سه موضوع مهم در باب انرژی روانی می پردازد. چگونگی توزیع (distribution)، تخلیه(discharge) و دگردیسی(transformation) انرژی روانی.

  • ۱. توزیع (Distribution) انرژی روانی: این بخش به نحوه توزیع انرژی روانی بین نیازها و تمایلات مختلف فرد می‌پردازد. انرژی روانی باید به طور مؤثر بین نیازهای مختلف توزیع شود تا تعادل روانی حفظ شود. برای مثال، فرد باید بتواند انرژی خود را بین کار، روابط اجتماعی و فعالیت‌های شخصی به طور متعادل تقسیم کند.
  • ۲. تخلیه (Discharge) انرژی روانی: این بخش به نحوه تخلیه انرژی روانی از طریق رفتارها و اعمال مختلف می‌پردازد. تخلیه انرژی روانی می‌تواند به صورت‌های مختلفی مانند ورزش، هنر، یا حتی صحبت کردن با دیگران صورت گیرد. تخلیه مناسب انرژی روانی می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.
  • ۳. دگردیسی (Transformation) انرژی روانی: این بخش به نحوه تغییر و تبدیل انرژی روانی به صورت‌های مختلف می‌پردازد. برای مثال، انرژی روانی می‌تواند از طریق فرآیندهای خلاقانه به انرژی سازنده تبدیل شود. همچنین، انرژی روانی می‌تواند از طریق مکانیسم‌های دفاعی به صورت‌های مختلفی تغییر یابد تا فرد بتواند با تعارضات درونی خود مقابله کند.

همچنین، این دیدگاه نتیجه گیری هایی غیر مستقیم و ضمنی درباره دو موضوع دارد: (۱) چگونگی ابراز عواطف و ایده ها (مثلا کلامی یا جسمی) و (۲) چگونگی دفاع آدمیان در برابر تهدیدهای روانی با اتکا به دامنه ی وسیعی از مکانیسم های دفاعی.

منبع : راهنمای بالینی عملکردهای ایگو. لئوپولد بلک

۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها