مدلهای رفتاری افسردگی
اسکینر اولین کسی بود که پیشنهاد کرد افسردگی ناشی از قطع توالی رفتارهای سالمی است که در گذشته از طرف محیط اجتماعی تقویت مثبت می شده اند (هوپکو و همکاران ، ۲۰۰۳ ). اما خاستگاه رویکردهای رفتاری در درمان افسردگی را می توان در کارهای فرستر و لوینسون مشاهده کرد .
بر اساس مدل فرستر ( ۱۹۷۳ ) دو الگوی رفتاری در افراد افسرده دیده می شوند:
۱- نرخ پایین رفتارهای اجتماعی تقویت شونده به طور مثبت، مثل تماس چشمی و ارتباط کلامی.
۲- نرخ بالای رفتار های اجتنابی و گریزی مثل گله و شکایتها، کمک خواهی، و رفتارهای خودکشی گرایانه، احساس غمگینی، رویدادهای بین فردی آزارنده .
فرستر چهار عامل را در سبب شناسی افسردگی مطرح کرد. دو تا از عوامل مطرح شده مستقیما منبعث از دیدگاه رفتاری بودند و دو تای دیگر از مفهوم سازی های روانکاوانه ی آن زمان نشات می گرفتند. که البته با بیانی رفتاری مطرح شدند.
دو عامل رفتاری نخست عبارتند از: نرخ پایین رفتار، و انتقال های مهم زندگی و سایر تغییرات محیطی . نرخ پایین رفتار می توانست ناشی از برنامه های تقویتی نسبتی ثابتی باشد که در آنها برای کسب تقویت نیاز به میزان بالایی از فعالیت باشد. انتقالها و تغییرات نیز می توانند با حذف محرک های گواه کننده ی رفتار منجر به نرخ پایین رفتار شوند. برای مثال مرگ فرد مورد علاقه یا بازنشستگی می تواند کاهش قابل توجهی در تقویت کننده های مثبت فرد به وجود آورند.
فرستر به دو عامل دیگر اشاره می کند که عبارتند از: تثبیت رشد شخصیتی و خشم درونی شده. در تثبیت رشد شخصیتی، مادر نمی تواند به طور پایایی رفتار جستجوی غذای کودک را تقویت کند که در نتیجه رفتار کودک تحت گواه محرکی مناسب در نمی آید . در مورد خشم درونی شده، خشم کودک توسط محرکهای آزارنده برانگیخته می شود اما بیان این هیجانات توسط دیگران تنبیه می شود.
در مدل مطرح شده توسط لوینسون ( ۱۹۷۳ )، نرخ پایین تقویت مثبت وابسته به پاسخ (RCPR) منجر به افسردگی می شود. نرخ پایین این نوع تقویت به کاهش رفتارهای اجتماعی و سایر رفتارها منجر می گردد. به علاوه این نرخ پایین باعث فراخوانده شدن سایر علائم افسردگی مانند غمگینی، خستگی و علائم جسمی می شود و در نهایت علائم شناختی مانند عزت نفس پایین و بدبینی به این مجموعه اضافه می شوند .
میزان RCPR تابعی از سه عامل است:
۱-تعداد رویدادهایی که بالقوه برای فرد، تقویت کننده هستند.
۲- میزان دسترسی فرد به این رویدادها در محیطش.
۳- وجود رفتارهای وسیله ای لازم برای کسب این تقویت کننده ها در خزانه ی رفتاری فرد .