انواع افسردگی
افسردگی در صورت درمان نشدن می تواند اثرات مخربی بر زندگی فرد بگذارد
انواع افسردگی بسیار می باشند و در شرایط گوناگون به سراغ ما و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم می آیند.
زندگی مدرن همیشه آن طور که می خواهد پیش نمی رود. زندگی امروزی ما دارای مزایای بسیار زیادی است اما به هر حال دستیابی به این امکانات و آسایش اگر بدون دقت و نظارت باشد به نتایج خوبی منتج نمی شوند. افسردگی یکی از نتایج و دستاوردهای زندگی نوین ماست.
روانشناسی ابزاریست که با مطالعه دقیق زندگی افراد و با سنجش تمامی حالات، راهکارهای بسیاری دقیقی برای درمان مشکلات بشر از جمله افسردگی پیشنهاد می کند. برای مثال افسردگی زنان در شرایطی بسیار خاص و نادر می تواند زندگی زناشویی و یا حتی زندگی اجتماعی آنها را مختل نماید که حل آن از توان اطرافیان خارج است.
جالب است بدانید که در بسیاری موارد ورود اطرافیان از جمله افراد خانواده، دوستان و حتی همسر فرد افسرده در جریان درمان افسردگی به شدت آن می افزاید. افسردگی در صورت درمان نشدن می تواند اثرات مخربی بر زندگی فرد بیمار بگذارد که تمامی اطرافیان نیز تحت تاثیر آن قرار خواهند گرفت و حتی می تواند بر تربیت فرزند و نسل آینده نیز تاثیر گذار باشد.
همه ما گاهی دلمان میگیرد، اما افسردگی فرق میکند. افسردگی نوعی اختلال خُلقی جدی همراه با علائمی شدید است که روی احساسات، افکار و زندگی روزانهمان اثر میگذارد. این علائم ضمن بر انگیختن احساس غم، ما را نسبت به فعالیتهایی که پیشتر برایمان لذتبخش بودند، بیمیل میکند.
افسردگی به هر شکلی که باشد باعث میشود نگرش فرد نسبت به خودش، دیگران و دنیا تغییر کند. در واقع احساس ناامیدی و بدبینی کل زندگی شما را درگیر میکند. مسلما نشخوارهای فکری در مورد اتفاقات ناگوار یا اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدهاید مانع از این میشود که زندگی شادی داشته باشید. عدم لذت بردن از تمام چیزهایی که قبلا برایتان هیجان انگیز بوده مورد دیگری است که در انواع افسردگی دیده میشود.
افسردگی انواع متفاوتی دارد. اگرچه انواع افسردگی در برخی نشانهها، با هم مشترک هستند، اما تفاوتهای مهمی نیز دارند. در این مطلب با انواع افسردگی و علایم هر یک آشنا خواهید شد. شناخت نوع افسردگی به انتخاب روش درمان افسردگی کمک می کند.
انواع افسردگی
۱- افسردگی فصلی: نوعی افسردگی است که با کوتاهشدن روزها در فصل پائیز و زمستان سر رسیده و در بهار و تابستان از بین میرود. علت این نوع افسردگی بیشتر به کمبود آفتاب و نور طبیعی بر میگردد. معمولا سالی یک بار برای فرد رخ میدهد. بیحالی و خوابیدن بیش از حد، در کنار افزایش وزن از جمله ویژگیهای این اختلال است.
افسردگی فصلی در بین خانمها ۴ برابر رایجتر از مردان است. کوتاه شدن روز، عدم تولید ویتامین D توسط نور خورشید و تولید بیش از حد هورمون ملاتونین (که در اثر تاریکی رخ میدهد) همگی در اختلال عاطفی فصلی نقش دارند.
علائم افسردگی فصلی:
- انزوای اجتماعی
- افزایش نیاز به خواب
- افزایش وزن
- احساس روزانه ناراحتی، ناامیدی و بی ارزشی
۲- افسردگی اساسی یا ماژور: شایعترین نوع افسردگی است. برای تشخیص افسردگی ماژور(MDD)، علائم زیر باید بیش از دو هفته طول بکشند. در برخی موارد، شاید اپیزود افسردگی ماژور فقط یک بار برای فرد اتفاق بیفتد، اما در کل، این نوع افسردگی اغلب در طول زندگی فرد تکرار میشود.
علائم افسردگی ماژور :
- احساس شدید غم، ناامیدی و بیلذتی (ناتوانی در لذتبردن از فعالیتهایی که عموما لذتبخشند)
- کمبود انرژی و احساس خستگی
- تحریکپذیری
- عدم تمرکز
- تغییر عادات خواب
- از دست دادن اشتها یا پرخوری
- احساس گناه
- افکار مرگ یا خودکشی
۳- افسردگی پس از زایمان: نوعی افسردگی که به فاصله کوتاهی پس از زایمان و بیشتر در زنهایی که از ناراحتیهای روانی پیشین رنج میبردهاند، ظاهر میشود. تولد نوزاد جدید میتواند با تغییرات هورمونی و خلقی مادر همراه باشد و مراقبت از نوزاد خود یک چالش جدید است که اضطراب و بی خوابی به ارمغان میآورد. این نوع افسردگی در خلال یک ماه پس از فارغ شدن مادر برای او رخ دهد؛ شاید چند هفته تا چند ماه پس از زایمان بروز کند.
علائم افسردگی پس از زایمان :
- احساس شدید غم و اضطراب
- احساس خستگی زیاد
- احساس تنهایی و ناامیدی
- ترس از آسیبرساندن به کودک
- احساس شکست در برقراری ارتباط با کودک
۴- اختلال دو قطبی(نوع ۲): یکی از شایعترین انواع افسردگی است. فردی که به این بیماری دچار می شود، دارای علائمی مانند انرژی و هیجان زیاد، دوره ای از حالات شیدایی، هجوم افکار منفی، ضعف در قضاوت و تصمیمگیری به همراه دوره ای از حالات شدید افسردگی، خواهد بود. علائم اختلال دوقطبی ممکن است چندین بار در طول سال، بین حالات افسردگی و شیدایی در گردش باشد.
۵- افسردگی سایکوتیک: نوعی افسردگی است که باعث بروز هذیان و توهم در بیمار میشود. در این نوع افسردگی، بیمار دائما در حال شنیدن صداهای ناامید کننده در سرش است و احساس دائمی گناه دارد. مبتلایان به افسردگی سایکوتیک، حالت کاتاتونیک (حالتی از بهت و نا پاسخگویی) پیدا میکنند، حرف نمیزنند و از تختشان پایین نمیآیند.
۶- دیس تایمیا(Persistant depressive disorder): نوعی افسردگی بلندمدت است که شدت آن کمتر از افسردگی ماژور است. دیستایمیا نوعی افسردگی خفیف است که به مدت دو سال یا بیشتر طول میکشد و در طول عمر چندین بار عود میکند. دیستایمیا(افسرده خویی) شاید مانع از عملکرد روزمره فرد نشود، اما او را از احساس شادی و لذت محروم میکند، باعث بیحالی و سستی میشود و اغلب افزایش وزن را به دنبال دارد. شواهد نشان میدهد که این اختلال میتواند عامل بروز یا تسریع بیماری های قلبی شود. این بیماری شروع بی سر و صدایی دارد و بیشتر در افرادی رخ می دهد که سابقه فشارهای روانی بلندمدت یا فقدان های ناگهانی داشته اند.
علائم دیستایمیا یا افسرده خویی :
- احساس غم و ناامیدی
- اعتماد به نفس پایین یا احساس بی کفایتی
- مشکل در تمرکز و حافظه
- ناتوانی در انجام فعالیتهای تحصیلی یا شغلی
- تغییر عادات خواب و اشتها
- خستگی و انزوای اجتماعی
هرچند که این علائم شبیه، علائم افسردگی اساسی است ولی تفاوت عمده ای با افسردگی اساسی دارد. تفاوت اصلی آن در این است که افکار مرگ و خودکشی در فرد دیده نمی شود. برخی افراد قبل یا در طی دوره اختلال دیستایمیا، به دورههایی از افسردگی اساسی هم مبتلا میشوند. به این حالت افسردگی مضاعف گفته میشود. چون افسرده خویی سالها طول میکشد، برخی مبتلایان این علائم را به عنوان بخشی از زندگی طبیعی خود می پذیرند. شیوع این اختلال در زنان دو برابر مردان است.
۷- افسردگی آتیپیک یا غیرمعمول: افسردگی آتیپیک یا افسردگی دیسفوریک یا ملال هیستروئید، به نوعی افسردگی گفته میشود که وقتی یک اتفاق مثبت روی میدهد به طور موقت از میان میرود. این اختلال برخلاف نامش چندان هم غیرعادی و نادر نیست. این اختلال با علائمی مانند سنگینی دست و پا و سر بروز میکند و فعالیتهای روزانه فرد را مختل میکند. فرد در این نوع افسردگی، در واکنش به اتفاقات مثبت زندگی، میتواند احساس شادابی را تجربه نماید.
علائم افسردگی آتیپیک :
- افزایش وزن یا اشتها(پرخوری)
- پرخوابی یا بی خوابی
- احساس سنگینی و خشکی در دستها و پاها
- درد در اعضای مختلف بدن
- الگوی پایدار حساسیت نسبت به طرد شدن در روابط بین فردی که باعث اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی میشود.
- افزایش میل جنسی
۸- اختلال ملال پیش از قاعدگی : در اختلال ملال پیش از قاعدگی(PMDD)، زنان در طول دوران قبل قاعدگی خود دچار تغییرات در خلق، تحریک پذیری، ناراحتی و اضطراب میشوند، اما این تغییرات بعد از شروع دوره قاعدگی کاهش پیدا میکند. غمگینی پیش از قاعدگی مثل افسردگی پیش از زایمان به خاطر تغییرات هورمونی بروز میکند. علائم این نوع افسردگی معمولا درست پس از تخمک گذاری شروع میشود و بعد از پریود شدن، کاهش مییابد.
این اختلال شکل شدید سندرم پیش از قاعدگی(PMS) است. علائم PMS میتواند هم جسمی و هم روانی باشد اما علائم ملال پیش از قاعدگی عمدتا روانی هستند. این علائم روانی از علائم مربوط به PMS شدیدتر هستند. مثلا برخی زنان چند روز قبل از قاعدگی هیجانی تر میشوند، اما زنی که PMDD دارد تا حدی دچار افسردگی و ناراحتی هم میشود اما میتواند کارهای روزمره اش را انجام دهد.
علائم اختلال ملال پیش از قاعدگی :
- احساس گرفتگی و نفخ
- حساسیت پستان ها و سردرد
- درد مفاصل و ماهیچهها
- احساس غم و ناامیدی
- تحریک پذیری و عصبانیت
- نوسانات شدید خلقی
- تمایل شدید به خوردن یا پرخوری
- کمبود انرژی
- مشکلات خواب
۹- افسردگی واکنشی : افسردگی واکنشی(موقعیتی)، یکی دیگر از شایعترین انواع افسردگی است که تقریبا هر فردی را در طول زندگی مبتلا میکند. این نوع افسردگی بر اثر وقوع حادثهای استرسزا که با دگرگونی در شیوه زندگی فرد همراه است، بروز میکند. این حادثه می تواند شامل از دستدادن شغل، درگذشت عزیزان، طلاق، جدایی و دیگر رویدادهای اثرگذار در زندگی فرد باشد. افسردگی موقعیتی حتی از افسردگی ماژور هم شایعتر است؛ اما به ندرت به دارو درمانی نیاز دارد. این نوع افسردگی با علائمی از جمله احساس شدید غم، نگرانی و خشم همراه است و چنانچه علائمش از بین نروند، ممکن است به علائم هشداردهنده افسردگی ماژور تبدیل شوند. از دیگر علایم این بیماری، بیخوابی اول شب، اضطراب، بیثباتی هیجانی و شکایات جسمی متعدد توصیف شده است.
۱۰- افسردگی درونزاد : این نوع از افسردگی در صورت عدم وجود استرس زمینهساز، تشخیص داده میشود و ویژگیهای آن عبارتند از: وجود تغییرات شبانهروزی، نشانههای نباتی(کاهش خواب، کم شدن وزن، از دست دادن میل جنسی)، هذیانها، کندی روانی – حرکتی، سحرخیزی و احساس گناه. بنابراین افسردگی درونزاد مشابه تشخیص اختلال افسردگی اساسی با ویژگی سایکوتیک یا مالیخولیا یا هر دو است. در این نوع از افسردگی، علل بیرونی در ایجاد این اختلال مشاهده نمیشود و این بیماری از درون ایجاد میشود و بنابراین منشاء زیستی دارد. در افسردگی درونزاد، احتمال بیشتری وجود دارد که بیمار به درمانهای زیستی از قبیل داروها پاسخ دهد.