ازدواج سفید
باید به حق آزادی افراد در انتخاب همسر احترام گذاشت
ازدواج سفید یک نشانه است؛ نشانهای از این که جوانان ایرانی راهی دیگر برای رسیدن به خوشحالی و خوشبختی خود جستجو میکنند.
عبارت ازدواج سفید (Mariage blanc)، ریشه ای فرانسوی داشته و به پیوندهایی اطلاق میشود که بدون رابطه جنسی هستند و برای برطرف کردن یک فوریت خاص مثل مهاجرت، گرفتن ویزا، مزایای اقتصادی و… انجام میشوند. اما آنچه ما امروزه از آن به عنوان «ازدواج سفید» یاد میکنیم، به نوعی از رابطه زناشویی مدرن اطلاق میشود که وجاهت قانونی نداشته و رسمی نمیباشد.
این نوع از همزیستی، سالهاست که در کشورهای پیشرفته رواج پیدا کرده و اخیراً در کشور ما نیز شاهد افزایش چشمگیر اقدام و یا کشش بسوی آن هستیم. آنچه در کشورهای غربی تحت عنوان «ازدواج سفید» در حال شکلگیری و گسترش است اساساً همان ازدواج معمولی است و صرفاً فقط بصورت رسمی و قانونی در جایی ثبت نمیشود.
آن شکل از ازدواج سفید که در کشور ما بیشتر در حال شکلگیری میباشد، در واقع یک نوع همخانگی و همزیستی اکثراً موقتی میباشد که طی آن رابطه جنسی نیز رخ میدهد. ازدواج سفید یک نشانه است؛ نشانهای از این که جوانان ایرانی راهی دیگر برای رسیدن به خوشحالی و خوشبختی خود جستجو میکنند. هر چند در به وجود آمدن این پدیده، مسائل زیادی همانند مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دخیل است، اما محور اصلی به وجود آمدن چنین پدیدههایی جستجوی افراد یک جامعه برای یافتن راهی جدید برای زندگی بهتر است.
جامعه ما به خصوص نسل جوان با ایجاد ظرفیتهای تازهای مواجه شدهاند. یعنی اگر پیشتر بسیاری از مسائل تابو محسوب میشد یا زنان و مردان گرفتار اما و اگرهای بیشتری بودند، اکنون جوانان در این اندیشه هستند که خود را از چنبره افکار کهنه و بسیار محدودکننده رها نمایند و با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر امروز تصمیمگیری داشته باشند.
شرایط، نوع نگاه، میزان آگاهیها، موقعیت جهانی و به طور کلی فهم و درک ایرانیان نسبت به چند دهه قبل تغییرات اساسی کرده است. اگر کسی یا کسانی نتوانند این تغییرات را درک کنند و بخواهند افکار قدیمی و به عبارتی استبدادی خود را بر جامعه حاکم کنند، خیلی زود متوجه اشتباه خود میشوند. چون جامعه در بستر زمان همانند رودخانه حرکت می کند و به جلو میرود. هر چیزی که راه حرکت یک جامعه و مردم آن را سد کند، نمیتواند مانع حرکت رود شود. بلکه رود به نوعی این مانع را از سر راه خود بر میدارد یا آن را دور میزند.
ما باید همواره در تکاپو و یافتن پنجرههای تازه برای رسیدن بشر به آزادی باشیم. اگر قرار است هر اتفاقی از جمله همین ازدواج برای بشر تبدیل به اسارت و قید و بند اجباری شود، باید شرایط آن را تغییر دهیم. ازدواج راهی است برای اینکه افراد به آرامش برسند و عشق به مفهوم واقعی کلمه را تجربه کنند.
نکته مهمی که باید به آن اعتراف کنیم این است که ایرانیهایی که در دهه ۸۰ به بعد در ایران متولد شدهاند، با افرادی که در دهه ۵۰ و ۶۰ متولد شدهاند، بسیار متفاوتند. خواستهها، نیازها، آرمانها و باید و نبایدها و به طور کلی جهانبینی این افراد بسیار متفاوت است.
دهه پنجاهیهای ایران یک دوران بسیار پر فراز و نشیب از یک حکومت پادشاهی به حکومت اسلامی و درگیریهای پیش از انقلاب را تجربه کردهاند. دهه شصتیها دوران پرتنش سالهای ابتدای انقلاب و دوران جنگ را تجربه کردهاند. در حالی که دهه هفتادیها و هشتادی ها، زندگی متفاوت همراه با آزادیخواهی و اصلاح طلبی را دیدهاند و بسیار طبیعی است که آنها نیز به دنبال تجربهای دیگر و به دست آوردن دنیایی دیگر باشند.
همین متولدان نیمه دوم دهه شصت و نیمه نخست دهه هفتاد که حالا در دهه ۳۰ زندگیشان هستند نخستین گامهای حرکت از سنتی بودن به سمت مدرنیسم را برداشتهاند. موضوع اصلی این است که نسل جوان قصد جدی دارد که آزادانه بیندیشند و خودش فارغ از نگاه گذشتگان تصمیم بگیرد. جوانان امروز باید و نبایدها خود را دارند و سعی میکنند اسیر دیروز نباشند.
باید به حق آزادی افراد در انتخاب همسر احترام گذاشت. انتخاب همسر یکی از اساسیترین نیازهای بشر است که اگر در نحوه انجام آن دخالت صورت بگیرد، در جامعه مشکل و بحران ایجاد میشود. باید به این موضوع باور داشته باشیم که هر کسی شیوه زندگی خاص خود را دارد که این شیوه بر اساس نیازها و امکانات فرد مورد نظر شکل میگیرد. ازدواج یا به عبارت بهتر انتخاب شریک و همراه در زندگی موضوعی نیست که بتوان با دستور دادن، آن را تعیین کرد.
طی چند سال اخیر ارتباط میان دختر و پسر نسبت به ۲ دهه قبل تغییرات بسیار جدی و عمیقی پیدا کرده است. زمانی که این ارتباط داشت آرام آرام شکل میگرفت بسیاری سعی داشتند به شکلهای مختلف جلوی این ارتباط را بگیرند، اما این گروه خیلی زود متوجه شدند که این مسیر ناگزیر به راه خود ادامه میدهد و جامعه در حال تغییر است. نسل امروز تمایل دارد برابری زن و مرد را از مرحله حرف به عمل برساند. برای همین است که پدیدهای همانند ازدواج سفید مطرح میشود. در چنین پیوند و همراهی، دیگر لازم نیست مرد در چارچوبهای سنتی به خواستگاری زن برود و به عبارت بهتر، مرد ابتدا زن را بپسندد و انتخاب کند و سپس زن بخواهد جواب مثبت یا منفی بدهد. در ارتباطی که ازدواج سفید را در پی دارد، به همان اندازه که یک مرد میتواند پیشنهاد با هم بودن را بدهد، زن نیز چنین حقی دارد.
مهمترین دلایل گرایش به ازدواج سفید در ایران
- اقتصادی – اجتماعی
- دینی-فرهنگی
عامل اقتصادی – اجتماعی
بدون تردید یکی از دلایل ریشهای به وجود آمدن پدیده ازدواج سفید مسایل اقتصادی و پیوند آن با مسایل اجتماعی است. جوانان که میخواهند وارد یک زندگی مشترک شوند از توان مالی و اجتماعی لازم برای آغاز یک ارتباط رسمی به شکل سنتی آن را ندارند. بر اساس سنت، مرد ابتدا باید از دختر مورد علاقهاش خواستگاری کند. در صورت پاسخ مثبت دختر و خانودهاش باید مراسم بله برون و پس از آن دوران نامزدی و در نهایت عروسی و ماهعسل و بسیاری از دیگر از مراسم باید برپا شود. یعنی یک مرد برای ازدواج فقط نباید نظر همسر آینده خود را جلب کند، بلکه مسئول تامین نظر مثبت خانواده و فامیل خود و دختر نیز هست. این موضوع یعنی صرف زمان و هزینهای بسیار زیاد.
ازدواج از نظر کارشناسان یک پدیده اجتماعی است، اما در کشور ما این مراسم تبدیل به یک موضوع مهم اجتماعی و اقتصادی شده است. در بسیاری از کشورهای جهان ازدواج پدیدهای آسان است که بسیاری از نیازهای اقتصادی آن پیش از ازدواج یک زوج فراهم میشود. یعنی زوجین قبل از اینکه مراسم رسمی داشته باشند، این که در چه خانهای زندگی کنند تعیین شده است و مدتی را در آنجا سپری کردهاند. برای مراسم ازدواج هر دو کار میکنند و برنامهریزی انجام میدهد.
در حال حاضر، مسکن در کشور ما تبدیل به یک موضوع بحرانی شده است. زمانی این مشکل فقط در شهرهای بزرگ یا پایتخت وجود داشت، اما اکنون حتی بسیاری از شهرهای کوچک نیز درگیر این موضوع شدهاند. تغییر سلیقه نسل جوان در انتخاب مسکن ایدهآل، گرانی بیش از اندازه مسکن و نبود حمایتهای لازم از مستاجران و نبود نظارت بر کار مشاوران املاک، شرایط را برای تمامی ساکنان شهرهای بزرگ و کوچک ایران دشوار کرده است. در چنین شرایطی، یک ازدواج معمولی بسیار سختتر است، چون آنها باید در کنار تامین بسیاری از هزینههای ریز و درشت خود، به فکر تامین مسکن باشند که بیشترین حجم از داراییهای آنها را به خود اختصاص میدهد.
ازدواج سفید بسیاری از این مشکلات را برای جوانان حل میکند. به این مفهوم که آنها میتوانند بسیاری از هزینههای مربوط به پیش، هنگام و پس از ازدواج را پرداخت نکنند. افزون بر این، در انتخاب محل سکونت نیز بسیاری از مسایل و مشکلات زوجها را ندارند. اینکه به خانه مادر داماد نزدیکتر باشد یا خانه مادر عروس، اینکه خانه مورد نظر درخور شخصیت و جایگاه اجتماعی عروس جوان باشد، اینکه خانه قدیمی ساز نباشد به خاطر اینکه تمامی وسایل عروس نو است و بسیاری از مسایل دیگری که در ظاهر حاشیه است، اما در عمل زندگی یک زوج را تحت تاثیر قرار میدهد.
بسیاری از زوجهایِ ازدواج سفید شبها را کنار هم نمیمانند و هر کدام از مرد یا زن جوان به خانه پدری میرود که در این صورت خانه دیگر محور تمامی لحظههای زندگی آنها نیست و به همین خاطر میتوانند در زمینه انتخاب مسکن از فراغ بال بسیار بهتری برخوردار باشند. یکی از نکات بسیار مهم در ازدواجهای رسمی این است که حتی وقتی انتخاب اولیه زوج دور از قراردادهای رسمی و آداب و رسوم قدیمی صورت گرفته است، به این خاطر که زوج پیش از ازدواج رسمی نتوانستهاند، زندگی مشترک را تجربه کنند و همین موضوع باعث میشود که به اصطلاح وقتی زیر یک سقف میروند، به کمبودها، مشکلات و رفتارها و عادتهای نامناسب همدیگر پی ببرند که این موضوع گاه شرایط را بسیار دشوار میکند.
عامل فرهنگی – دینی
شاید یکی از مهمترین دلایلی که در کشورهای غربی این نوع ازدواج بسیار سریعتر گسترش پیدا کرد، دور شدن آنها از دین و سنت باشد که بسیار زودتر از ما برای آنان اتفاق افتاد. عامل دین بدین خاطر بسیار حائز اهمیت است که مهمترین تفاوت ازدواج سفید و ازدواج رسمی، تأیید شدن نکاح توسط یک عالم دینی میباشد که این فقط مختص به اسلام نیست و در هر کشوری رسمیت دادن به ازدواج، وظیفه عواملی از دین هستند، حال یکی توسط روحانیت یکی توسط کشیش.
از طرف دیگر فرهنگ جهان مدرن روز به روز به سمت منفعتطلبی شخصی و مصرف گرایی در حرکت میباشد. در چنین فرهنگی کمتر می توان پایبندی به یک تعهد را پیدا کرد. اکثراً افراد در پی کمتر کردن مسئولیت خویش میباشند و افراد کمتر تمایل به بحث و گفتوگو و حل کردن مسائل دارند. فرهنگ مدرن رابطه را مانند عادات غذایی، به شکل فست فود ترجیح میدهند؛ سریع، لذیذ، سیرکننده و بدون توجه به عواقب آن بر بدن.
مزایای ازدواج سفید
ازدواج سفید این امکان را به زن و مرد جوان میدهد که پیش از برگزاری مراسم رسمی و اعلام همگانی با هم بودنشان، مسایل مختلف از جمله تفاهم، اشتراکهای جنسی، فرهنگ خانوادهها، مسایل مختلف مالی و حتی موضوع تعهد اخلاقی همدیگر را مورد آزمایش و بررسی قرار دهند. به این ترتیب ازدواج سفید میتواند شرایط یک ازدواج سالم و پایدار را فراهم بیاورد. تاکنون بسیار شنیدهایم که به خصوص در میان افراد مشهور یک زن و مرد پس از سالها در کنار هم زندگی کردن ازدواج کردهاند. این موضوع برای افرادی که اعتقادهای سنتی دارند، غیرعادی و مردود است، ولی اگر کمی منصفانه به موضوع نگاه کنیم متوجه این موضوع میشویم که آنها شناخت را اساس ازدواج خود قرار دادهاند.
معایب ازدواج سفید
یک حقیقتی که نمیشود کتمان کرد، این است که شاید ازدواج، آن هم به شکلهای سنتی و رایجی که در کشور ما وجود دارد، ممکن است برای همه آدم ها یک نسخه قابل اعتماد و صحیحی نباشد و شاید بتوان ضعفها و اشکالات زیادی از آن استخراج کرد؛ اما این را هم باید بپذیریم که در همان ازدواج سنتی و شاید پر ایراد، یک حداقلهایی تأمین میشود که متأسفانه در ازدواج سفید، کمتر به آن پرداخته میشود. یکی از آن دسته حداقلیها، موضوع تعهد است که در عین حال یکی از اساسیترین و پایهایترین زمینههای شکلگیری اعتماد بین طرفین میباشد.
همه مضامین و مفاهیم اخلاقی، کاملاً نسبی بوده و به تعداد همه انسانها، تنوع و شکلهای مختلفی از این مفاهیم را داریم که واژه «تعهد» هم از این قاعده مستثنی نیست. تعهد به معنای احترام گذاشتن و رعایت کردن ارزشهای طرف مقابل میباشد. متداولترین و مشترکترین ارزشی که بین اکثر زوجین وجود دارد، همان شکل شناخته شده آن به مفهوم خیانت نکردن جسمی و عاطفی میباشد.
ازدواج سفید، به واسطه ایجاد عدم تعهد همیشگی و پایبندی به فردی خاص برای همیشه، زمینهای شده برای راحت بودن یا به اصطلاح آسوده بودن طرفین یا حداقل یکی از طرفین. نکته جالب اینجاست که شاید دقیقاً همین موضوع جذابترین و کاربردیترین ویژگی ازدواج سفید در نگاه اکثریت باشد، ولی همزمان مهمترین ایراد و اشکال این نوع از رابطه نیز هست.
نتیجه گیری
جوانان ایرانی حاضرند برای اینکه طعم خوش با هم بودن را بچشند، مخفیانه زندگی کنند. به طور کلی سالها است در کشور ما مردم برای اینکه بتوانند به شکلی که میخواهند زندگی کنند، بسیاری از کارهایشان را مخفیانه انجام دادهاند و پس از چند سال دولت سعی کرده است، به طریقی با مردم همراه شود. ممنوع بودن استفاده از دستگاههای پخش فیلم خانگی، ممنوع بودن گوش کردن به ترانههای خوانندگان پیش از انقلاب، ممنوع بودن خوردن ماهی ازون برون، ممنوع بودن بازی شطرنج یا تخته نرد و بسیاری از ممنوع بودنهایی که طی چند دهه گذشته اجازه استفاده از آنها داده شده است و حالا زوجهایی که ازدواج سفید کردهاند، باید در انتظار روزی بمانند که به رسمیت شناخته شوند.
یک اصل مهم درباره هر نوع ارتباطی که میخواهیم با یک فرد دیگر شکل دهیم، این است که هدف نهایی رسیدن به آرامش و حال درونی خوب است. اگر ارتباط (چه موقتی و چه ابدی، چه سنتی و چه مدرن، چه سفید و چه غیرسفید)، موجبات آرامش و امنیت ما را فراهم نکند، آن ارتباط برای ما مضر بوده و باید از آن دوری کرد. ممکن است طرف مقابل بهترین گزینه و نوع ارتباط عالیترین شکل آن باشد، اما قدرت خانواده و جامعه میتواند خیلی از انتخابهای ما را با چالشهای سختی روبهرو کند.