دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

اختلال تبدیلی و علل آن

فلج، کوری و کری شایعترین نشانه های اختلال تبدیلی هستند.

اختلال تبدیلی در اثر واپس زدن تعارض درون روانی ناخودآگاه و تبدیل اضطراب به یک نشانه ی جسمی ایجاد می شود. تغییر در کارکرد حسی یا حرکتی بدون دلایل طبی، نشانگر این اختلال است.

اختلال تبدیلی

اختلال تبدیلی(conversion disorder) یا اختلال نشانه عصبی کارکردی(functional neurological symptom disorder)، به دلیل سائق های غیر قابل قبول یا تعارض های مشکل آفرین، خود را به صورت نشانه های حرکتی یا حسی بدن نشان می دهد. اختلال تبدیلی از اختلال عصب شناختی یا نوع دیگری از اختلال جسمانی خبر می دهد. اختلال تبدیلی زیر مجموعه اختلال علایم جسمانی(Somatic  Symptom Disorder) می باشد.

اختلال تبدیلی، نوعی آشفتگی در کارکردهای جسمی است که با مفاهیم کنونی مربوط به آناتومی و فیزیولوژی دستگاه های عصبی مرکزی یا محیطی مطابقت نمی کند.

علائم حرکتی این اختلال شامل فلج، راه رفتن به صورت غیرطبیعی، اختلال در صحبت کردن یا حمله‌های تشنج(تشنج کاذب) و علائم حسی(نارسایی‌های عصبی) مانند ناشنوایی ناگهانی، از دست دادن بینایی به‌طور ناگهانی یا بی‌حسی بدن می‌باشند. همچنین اختلال در سطح هوشیاری مانند از دست دادن حافظه و حمله‌های غش نشانه‌های غیرعصبی این اختلال هستند.

ویژگی اصلی این اختلال :

  1. از دست دادن یا تغییر غیر ارادی عملکرد بدن به علت تعارض یا نیاز روانی که باعث می شود فرد شدیدا احساس پریشانی کند.
  2. عملکرد اجتماعی، شغلی او، یا فعالیت های وی در زمینه های مهم زندگی، مختل می شود.

فروید اختلال تبدیلی را روان رنجوری هیستیریک(hysterical neurosis) نامید. ویژگی جالب توجه نشانه تبدیلی این است که وقتی نشانه از قلمرو روانی به قلمرو جسمانی می رود، دیگر آرامش خیال فرد را تهدید نمی کند.

نشانه های اختلال تبدیلی در ۴ طبقه جای می گیرند :

  1. نشانه ها یا نقایص حرکتی
  2. نشانه ها یا نقایص حسی
  3. حملات صرعی یا تشنجات
  4. جلوه های مختلط

علایم تبدیلی ارزش نمادینی دارد چرا که نشانگر تعارض روانی ناخودآگاه هستند. بدین ترتیب، علایم تبدیلی، کوششی برای حل تعارضات درونی است. بیماران مبتلا به اختلال تبدیلی ممکن است بطور ناخودآگاه علایمشان را از افراد مهم زندگیشان الگو برداری کرده باشند.

ملاک های تشخیص اختلال تبدیلی در DSM-5

پست های مرتبط
  • A. وجود یک یا چند علامت حرکتی یا کارکرد حسی که به صورت عمدی تغییر یافته است.
  • B. شواهد بالینی بیانگر ناهمخوانی علائم و بیماری ‌های عصبی یا جسمی است (با عارضه جسمی و بیماری های عصبی شناخته شده مطابقت ندارد)
  • C. اختلال جسمی یا روانی دیگری، توجیهی بهتر برای نشانگان نمی باشند.
  • D. نشانگان یا نواقص بیمار، موجب پریشانی یا اختلال بالینی قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینه ‌های مهم می شود.

در این اختلال، فرد عمدا نشانه را به وجود نمی آورد، با این حال متخصصان بالینی نمی توانند مبنای جسمانی برای این نشانه ها مشخص کنند و به نظر می رسد فرد تعارض یا نیاز روانی را به مشکل جسمانی تبدیل می کند. معمولا به طور ناگهانی پدیدار می شود و ظرف کمتر از ۲ هفته ناپدید می گردد. نشانه ها ممکن است ظرف یکسال بعد از وقوع اولیه برگشت کنند.

این اختلال، معمولا بین ۱۰ تا ۳۵ سالگی آشکار می شود و غالبا در زنان و افرادی که تحصیلات کمی دارند، مشاهده می شود. زنان حداقل دو برابر و گاهی تا ۱۰ برابر مردان مبتلا می ‌شوند و علایمی که نشان می‌ دهند سمت چپ بدن بیشتر از سمت راست بدن است.

اختلال تبدیلیپیش آگهی خوب عبارتند از: شروع ناگهانی، عامل استرس زای مشخص، انطباق خوب پیش از بیماری، فقدان بیماری طبی یا روانی همراه. هرچه قدر اختلال تبدیلی بیشتر طول بکشد، پیش آگهی آن بدتر می شود.

فلج، کوری و کری شایعترین نشانه های اختلال تبدیلی هستند. اختلال تبدیلی اغلب با اختلال شخصیت پرخاشگر – منفعل، وابسته، ضد اجتماعی و نمایشی ارتباط دارد. نشانه های اختلال افسردگی و اضطراب اغلب در این بیماران دیده می شود.

جهت تشخیص افتراقی فلج، کوری، کری تبدیلی با انواع واقعی آن به موارد زیر می توان اشاره کرد:

  1. فلج تبدیلی به صورت ناهماهنگ است و با مسیرهای حرکتی تطابق ندارد، هیچ گونه رفلکسی مشاهده نمی شود، اما در فلج واقعی این موارد وجود ندارد.
  2. در مورد تفاوت نابینایی تبدیلی با نابینایی واقعی می توان گفت که در نابینایی واقعی بر خلاف نابینایی تبدیلی، پاسخ مردمک و حرکات ردیابی چشم مشاهده نمی شود.
  3. جهت تشخیص افتراقی کری واقعی با کری تبدیلی نیز صدای بلند فرد مبتلا به کری تبدیلی را از خواب بیدار می کند.

علت اختلال تبدیلی

۱- عوامل روانکاوی

بر طبق نظریه روانکاوی اختلال تبدیلی در اثر واپس زدن تعارض درون روانی ناخودآگاه و تبدیل اضطراب به یک نشانه ی جسمی ایجاد می شود. تعارض بین یک تکانه ی غریزی(مثلا پرخاشگری یا جنسی) و موانع آشکار شدن آن باعث ایجاد این اختلال می شود. نشانه ها امکان ابراز نسبی میل یا آرزوی ممنوع را فراهم می سازد، اما آن را آنقدر تحریف می کند که بیمار می تواند از مواجهه خودآگاه با تکانه های نامقبول خود دوری جوید.

نشانه ی اختلال تبدیلی ارتباط نمادینی با تعارض ناخودآگاه دارد. مثلا واژینیسم سبب محافظت بیمار در برابر ابراز آرزوهای جنسی نامقبول می گردد.

نشانه های اختلال تبدیلی همچنین بیمار را قادر می سازد به دیگران چنین القا کند که وی نیاز به توجه ویژه و درمان بخصوصی دارد. این نشانه ها ممکن است به صورت ابزاری غیرکلامی برای کنترل یا بازی دادن دیگران درآیند.

۲- نظریه یادگیری

از دیدگاه نظریه یادگیری، یک علامت اختلال تبدیلی را می توان قسمتی از یک رفتار آموخته شده از طریق شرطی سازی سنتی دانست. علایم بیماری که در دوران کودکی آموخته شده اند به عنوان ابزاری برای مدارا با وضعیتی به کار می روند که مدارا با آن با روشهای دیگر امکان پذیر نسیت.

۳- عوامل زیستی

داده های فزاینده ای مبنی بر دخالت عوامل زیستی و عصبی-روانی در پیدایش نشانه های اختلال تبدیلی وجود دارد. مطالعات مقدماتی تصویر برداری مغزی نشان داده است که در این اختلال متابولیسم نیمکره غالب کاهش و متابولیسم نیمکره غیر غالب افزایش می یابد. اختلال ارتباط بین دو نیمکره را در سبب شناسی اختلال تبدیلی مطرح کرده اند. علایم ممکن است در اثر انگیختگی بیش از حد قشری ایجاد شوند که حلقه های پسخوراند منفی بین قشرمخ و تشکیلات شبکه ای ساقه مغز را قطع می کند.

اختلال تبدیلیدرمان اختلال تبدیلی

نشانه های اختلال تبدیلی معمولا خودبخود برطرف می شوند. گرچه احتمالا روان درمانی حمایتی بینش گرا یا رفتاری رفع آنها را تسهیل می کند. مهمترین ویژگی درمان برقراری ارتباط بین بیمار و درمانگر است. در مورد بیمارانی که نسبت به موضوع روان درمانی مقاوم هستند درمانگر ممکن است رواندرمانی معطوف بر مسائل استرس و مدارا را پیشنهاد کند. اظهار اینکه علایم خیالی هستند, اغلب وضع این بیماران را بدتر می کند.هیپنوتیزم, داروهای ضد اضطراب و تمرینات آرمیدگی در برخی موارد موثرند.

رویکردهای روان پویشی شامل بر روانکاوی و رواندمانی بینش گراست که در آنها بیمار به جستجوی تعارضات درون روانی خود و نمادگری نشانه های اختلال تبدیلی می پردازد. هرقدر این افراد زمانی طولانی تر در نقش بیمار قرار داشته باشند و هر چقدر پسرفت عمیق تر باشد درمان مشکل تر خواهد بود.

منبع : خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک: براساس DSM-5. بنجامین جیمز سادوک، ویرجینیا سادوک.

۵ ۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
hasanrostaie
۱۴۰۰/۱۲/۰۸ ۰۳:۱۱

سلام ممنون از مطالب بسیار مفید شما. فقط می خواستم بپرسم که آیا بیماری تجزیه و تبدیلی درمان قطعی دارد ؟