سازمان شخصیت نوروتیک
Neurotic Level Personality Disorders
اختلال شخصیت افسرده یا افسرده – خود آزار ، اختلال شخصیت هیستریکال و اختلال شخصیت وسواسی – اجباری از جمله اختلالات متداول در سازمان شخصیت نوروتیک هستند.
در طیف کلی سازمان های شخصیت، سازمان شخصیت نوروتیک (Neurotic Personality Organization) در سطح متوسط اختلالات شخصیت واقع شده است. سازمان شخصیت نوروتیک با این خصیصه ها شناخته می شوند:
- هویت ایگو در آنها بهنجار است.
- سوپرایگو در آنها منسجم است.
- شواهدی از قدرتمندی ایگو وجود دارد؛ که در ثبات ابژه، تحمل اضطراب، کنترل تکانه، عملکرد والایشی، کارآمدی و خلاقیت در شغل و حرفه دیده می شود.
- توانایی و ظرفیت آنها برای تجربه عشق جنسی و صمیمیت هیجانی، به دلیل احساس گناه ناهشیاری که دارند، مختل شده است. این احساس های گناه خودش را در الگوهای پاتولوژیک اختصاصی تعامل های مربوط به صمیمیت جنسی نشان می دهد.
کرنبرگ معتقد است آن دسته از اختلالات شخصیتی که در گروه NPO قرار می گیرند همگی دچار بازداری جنسی و کنش نمایی(acting out) احساس گناه ناهشیار هستند؛ احساس گناهی که به تکانه های جنسی کودکانه(infantile sexual impulses) مربوط می شود. به همین دلیل او NPO را پاتولوژی لیبیدو و مسائل جنسی لقب داده است. این در حالیست که مسائل جنسی در سازمان شخصیت مرزی توسط پرخاشگری احاطه شده اند؛ یعنی رفتار جنسی بیمار، ارتباط بسیار تنگاتنگ و پیچیده ای با اهداف پرخاشگرانه دارد و به همین دلیل صمیمیت جنسی و روابط عاشقانه یا محدود می شوند یا تحریف می گردند و در نتیجه فرصت لازم برای رشد انحراف های جنسی (پارافیلیاها) فراهم می شود (کرنبرگ ۲۰۰۴).
سازمان شخصیت نوروتیک شامل این اختلالات می شود:
- هیستریکال
- افسرده – خودآزار
- وسواسی
- اجتنابی ها یا منش های فوبیک
ولی دقیق تر این است که بگوییم تقریباً تمامی اختلالات شخصیت از سطح سازمان مرزی ریشه می گیرند، به استثناء وسواسی ـ اجباری که واقعاً به سطح نوروتیک تعلق دارد. برای مثال، اختلال شخصیت هیستریکال که در سازمان نوروتیک است در واقع نوع خفیف تر و با کارکرد بالاتر اختلال شخصیت هیستریانیک است که در سطح سازمان شخصیت مرزی قرار دارد. اختلالات شخصیتی کلاستر A در ۵.DSM نیز که عموماً از دفاع های بدوی استفاده می کنند بیشتر به سمت انتهای پیوستار شدت در سازمان مرزی سطح پایین قرار دارند؛ و اختلالاتی که بر دفاع های پخته تر تکیه دارند، مثل کلاستر C در ۵.DSM بیشتر در سطح سازمان نوروتیک واقع شده اند.
برجسته ترین ویژگی افراد در این سطح از سازمان شخصیت، جزمیت(rigidity) یا انعطاف ناپذیری است، که به طور نسبی و کم و بیش در تمامی آنها وجود دارد. به این معنا که گرایش دارند تا به فشارها یا استرسورهای مشخص، از طریق دامنه محدودی از دفاع ها و مکانیسم های مقابله ای واکنش نشان دهند. در واقع، شخص جزمی و نامنعطف، بدون توجه به موقعیت همواره از یک یا دو راهبرد مقابله ای برای کنار آمدن با استرسورها استفاده می کند.
الگوی رنج افراد این سطح معمولا به یک حوزه مشخص محدود می شود، مثلاً جنسیت یا مسائل جنسی برای شخص هیستریکال، موضوعات کنترل برای فرد وسواسی-اجباری و فقدان، طرد یا خود سرزنشی برای شخصیت افسرده.
برخلاف بیماران سطح مرزی، که عموماً از دفاع هایی استفاده می کنند که واقعیت را به صورت کلی تر و عمومی تری تحریف می کنند، دفاع های مشکل آفرین بیماران سطح نوروتیک معمولاً به یک حوزه مربوط می شود. برای مثال فرد به جای اینکه در تمامی روابطش دچار گرفتاری های متعدد باشد، مشکلاتش محدود به رابطه با مراجع قدرت است. آنها خارج از این یک حوزه ی مشخص دارای سابقه شغلی خوب اند، روابط رضایت بخشی با دیگران برقرار می کنند، عواطف دیسفوریک را بدون جسمانی سازی یا تکانشگری تحمل می کنند و توانایی و آمادگی لازم برای همکاری در فرایند روان درمانی را دارا هستند.
بیماران سطح نوروتیک دورنمایی کلی نسبت به مشکلات تکرار شونده ی خود دارند و می توانند تجسم کنند که تمایل به چه تغییراتی دارند. متداول این است که آنها پس از رسیدن به ایده ای قابل قبول درباره سرچشمه های مشکلاتشان به درمان مراجعه می کنند و معمولاً اتحاد کاری مناسبی با متخصص برقرار می سازند. درمانگرانی هم که با آنها کار می کنند معمولا با آسودگی خاطر و با حسی از احترام و دلسوزی به ایشان واکنش نشان می دهند.
دفاع های نوروتیک
تمامی دفاع های نوروتیک تا اندازه ای به واپس رانی (repression) متکی هستند؛ یعنی جنبه هایی از تجربه ی درون ذهنی شخص، از دسترسی به هشیاری جدا نگاه داشته می شوند (کرنبرگ، ۱۹۷۶). در تعریف کلاسیک واپس رانی، فکر(thought) یا ایده ی تعارض آمیز واپس رانده می شود، هر چند که احتمال دارد عاطفه همچنان هشیار باقی بماند. بنابراین کسی که خشم خود را نسبت به همسرش واپس رانی می کند دیگر مشاجره یا دلیل اینکه چرا خشمگین است را به یاد نخواهد آورد ولی همچنان نوعی تحریک پذیری و عصبانیت توجیه نشده را از خانه به سمت محل کار، به طور بی وقفه احساس خواهد کرد.
در شکل های دیگر واپس رانی ممکن است عاطفه واپس رانده شود ولی ایده همچنان هشیار باقی بماند. از این رو ممکن است کسی نارضایتی از دست همسرش را به شیوه ای کاملاً عقلانی و کنترل شده (به لحاظ هیجانی) نسبت به او ابراز کند، بدون اینکه آگاهی داشته باشد که احساس های قدرتمندی با محتوای گفتگویش گره خورده است. شق دیگر این است که عاطفه و فکر، هر دو واپس رانده شوند و با الگوهای رفتاری دفاعی جابه جا شوند. در این مورد، فرد ممکن است به طور اتوماتیک و از روی عادت، از به کار بردن کلمه های عاشقانه نسبت به همسرش خودداری کند و یا اینکه در ابراز عواطفش افراط به خرج دهد. در هر دو حالت فرد از افکار انتقادی یا خشم یا احساساتی که نسبت به همسرش در سر می پروراند، آگاهی ندارد.
با اینکه دفاع های واپس رانی می توانند شکل های مختلفی داشته باشند، اما تمام دفاع های نوروتیک متضمن این هستند که برخی از ابعاد تجربه ی درون ذهنی را واپس رانی کرده یا از هشیاری دور نگاه دارند. در واپس رانی کلاسیک، این ایده است که واپس رانده می شود، در حالی که در منزوی کردن عاطفه این «عاطفه» است که واپس رانده می شود.
عقلانی سازی شبیه مکانیسم دفاعی منزوی کردن عاطفه است، یعنی عاطفه واپس رانده می شود و در عین حال فرد آگاهانه بر ایده های انتزاعی تمرکز می کند. در واکنش وارونه هم عاطفه و هم ایده ناپدید می شوند و حالتی متضاد آنها جایگزین می گردد. در فرافکنی نوروتیک، تماس یا پیوند میان سوژه (خود شخص) از یک طرف و انگیزه ها و احساس هایش از طرف دیگر واپس رانده می شوند و در جابه جایی پیوند بین یک انگیزه یا احساس با یک ابژه ی مشخص واپس رانده می شود. همچنین دلیل تراشی مکانیسمی است که به حمایت و کمک واپس رانی بر می آید، به این صورت که تبیین هایی به ظاهر منطقی برای رفتارهایی که ریشه های ناهشیار دارند، دست و پا می کند.
در کل تمام دفاع های سطح نوروتیک، از احساس های ناخوشایند (نظیر اضطراب، گناه، افسردگی، شرم و ترس) اجتناب می کنند؛ این اجتناب، از طریق واپس رانی یا دور نگاه داشتن ابعادی از تجربه ی روانشناختی فرد از دسترس آگاهی که تعارض آمیز یا منبع بالقوه ی ناراحتی هیجانی هستند، میسر می شود. در نتیجه دفاع های سطح نوروتیک معمولاً واقعیت درونی فرد را تغییر می دهند بدون اینکه برداشت او از واقعیت بیرونی را با تحریف عمده ای همراه کنند. دفاع های سطح نوروتیک مسئول جزمیت شخصیتی بیمار هستند و پردازش های شناختی را تحت تأثیر خود قرار می دهند.
منابع :
- ارزیابی اختلالات شخصیت بر اساس راهنمای تشخیصی روان پویشی(PDM). ترجمه و تالیف محمد امین شریفی.
- راهنمای تشخیصی روان پویشی (PDM 2) . لینگاردی و مک ویلیامز