عزت نفس و معنای زندگی
مهمترین اصل موفقیت در زندگی عزت نفس است.
اگر عزت نفس در زندگی نداشته باشیم، نمی تونیم یک رابطه یا زندگی بهتر را تجربه کنیم. بدون عزتنفس نمی توان ارزش واقعی و معنای زندگی را فهمید
- چقدر در زندگی حس ارزشمندی میکنیم؟
- چقدر خودمون رو لایق ارزشمندی می دونیم؟
- چقدر در زندگی داریم با آرامش و عشق زندگی میکنیم؟
ما انسان ها همگی ارزشمند هستیم و هر کدام از ما بر اساس مؤلفههایی کاملا ارزشمند هستیم. تحقیقات روانشناسی در زمینه عزت نفس بیانگر این است که همراه با کاهش عزت نفس، افسردگی، اضطراب، کاهش سلامت عمومی بدن، بی تفاوتی و احساس تنهایی، عدم رضایت شغلی، کاهش عملکرد و عدم موفقیت تحصیلی و ….. بوجود می آید. (کوپر اسمیت،۱۹۶۷)
در مطالعه زندگی، افرادی که معنای زندگی خویش را از دست داده اند و خودکشی کرده اند دیده می شود که آنها بر اثر لطمه دیدن عزت نفسشان، قدرت دوست داشتن و دوست داشته شدن را از دست داده اند و احساس می کنند بی کس و بی یاورند و نمی توانند به کسی عشق بورزند و ابراز علاقه نمایند. این افراد در حقیقت در طول دوران زندگی ، قدرت سازگاری خویشتن را از دست می دهند و دچار یأس و نا امیدی می شوند؛ باید زمینه حضورشان را در اجتماع متناسب با توانایی ها و محدودیت های افراد فراهم نمود تا حس سازگاری اجتماعی آنها تأمین گشته و از دیگران دوری نکنند که خود زمینه خیلی از انحرافات از جمله خودکشی خواهد بود.
چه بسیارند انسان هایی که علیرغم مشکلات عدیده و در مواجهه با مخاطرات محیط با داشتن نوعی احترام و عزت نفس بر موانع غالب می آیند و چه بسیارند افرادی که ضمن داشتن و برخورداری از موهبت استعداد ذهنی به جهت ضعف یک تصویر مثبت از خویشتن در زندگی شکست می خورند و نیز در شرایطی که موفقیت بدست می آورند آنرا معلول عوامل بیرون از وجود خویشتن می دانند؛ این اسناد و توجیه شکست یا توفیق به عوامل بیرونی مبین عزت نفس پایین می باشد.
عزت نفس، عشق و پیوستگی آن با سکس
تمایلات جنسی و عشق در افراد سالم بطور کاملی در هم ترکیب می شوند. تکانش جنسی و عشق گرچه در ماهیت کاملا متفاوت اند اما مکمل یکدیگرند و وابسته به هم هستند. در یک انسان کاملا بالغ تنها این هم جوشی جداناپذیر تکانه جنسی و عشق وجود دارد (اسچوارز و اسوالد ،۱۹۵۱)
آدمی در رفتار جنسی خویش بیش از هر فعالیت دیگر این حقیقت را تجربه می کند که خود، هدف و غایت و نهایتی برای خود است. موضوع از وی شروع و به وی ختم می گردد. بنابراین رفتار جنسی والاترین شکل خود خواهی از نوع شریف و اصیل است.
اگر رفتار جنسی مستلزم تجلیل از خویشتن باشد و برای حق خود در جهت کسب لذت باشد، در این صورت انسان خواهان کسی است که بتواند در جوار او به آزادانه ترین درجه خودش برسد. شخصی که انسان اگاهانه یا ناآگاهانه او را آینه روانشناسی مناسبی برای خویشتن بداند. در واقع در رفتار جنسی دو طرف یک احساس خودآگاهی یگانه و منحصر به فرد و نیرومندی را تجربه می کند.
یک عنصر مهم جهت عزت نفس، درک سودمندی فرد به عنوان منشاء لذت برای معشوق است. انسان احساس می کند که نه تنها جسمش بلکه موجب لذتی است که در طرف مقابل مشاهده می شود. (براندن، ترجمه ی قراچه داغی، ۱۳۷۹ )
کسی که عزت نفسش پایین است برای رسیدن به احساس خوب، عشق می ورزد؛ در حالی که یک شخص با عزت نفس بالا عشق می ورزد زیرا که احساس خوبی نسبت به خود دارد. هر چه خودتان را بیشتر دوست بدارید، مشکل تر است تا از لحاظ جسمانی و یا عاطفی به خودتان آسیب برسانید. هر چه فرد خودش را بیشتر دوست بدارد کمتر اجازه بد رفتاری به دیگران خواهد داد.
مشکل عمده ای که در رابطه با عزت نفس پایین وجود دارد اینست که ممکن است فرد حتی متوجه نباشد که دیگران رفتار خوبی با وی ندارند و دوست داشته نشدن از طرف مقابل را توجیه کند و یا اینکه خود را به دلیل رفتار نامناسب دیگران سرزنش کند و در نهایت خودش را متقاعد به ماندن در رابطه ای کند که سالم نیست.
منابع :
- شفیع آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا ( ۱۳۷۱ ). نظریه های مشاوره و روان درمانی . تهران:مرکز نشر دانشگاهی.
- دی آنجلیس، باربارا ( ۱۳۸۲ ). لحظه های ناب برای عشاق . ترجمه ی ابراهیم ، هادی . تهران: نسل نواندیش.