دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

زندگی آلبرت الیس

الیس معتقد است که علت اختلالات روانی، عقاید غیرعقلانی است.

آلبرت الیس یکی از نظریه ‌پردازان اصلی رویکرد شناختی است که روش رفتار درمانی عقلانی-هیجانی را ابداع کرد.

آلبرت الیس

آلبرت الیس در ۲۷ سپتامبر ۱۹۱۳ در پیتسبورگ پینسیلوانیا متولد شد. او فرزند ارشد هتی و هنری الیس بود. او برادری به نام پاول که یک سال و نیم از او کوچکتر بود و خواهری به نام ژانت که چهار سال از او کوچکتر بود، هم داشت. وقتی چهار سال بیشتر نداشت خانواده اش ظاهرا به دلیل تصمیم پدرش برای تامین یک آینده ی شغلی بهتر به نیویورک نقل مکان می کنند.

الیس در دوران کودکی خود با سه چالش مهم رو به رو بود که در ادامه به آن می پردازیم:

چالش اول: غفلت سودمند والدین

اولین چالش زندگیش، شرایط خانوادگی و نوع پدر و مادری کردن والینش بود. پدر الیس فروشنده ای پیوسته در حال سفر بود که غالبا فواصل زمانی طولانی از خانواده اش دور می شد. وقتی هم در خانه بود معمولا چنان غرق کار و سرگرمی های شخصی خودش می شد که به قول الیس من، خواهر و برادر کوچکترم فقط روزی پنج دقیقه می توانستیم با او باشیم. الیس در همین رابطه می گوید: پیش از آن که به بهانه مدرسه ما را بیرون کنند، او را می بوسیدیم و با او خداحافظی می کردیم، بعد می رفتیم مدرسه. وقتی آلبرت ۱۲ ساله بود پدر و مادرش از هم جدا می شوند. از آن پس پدرش بندرت به آنان سر می زد و کمک مالی چندانی به آنان نمی کرد.

 مادر الیس زنی پرحرف و خودشیفته بود که مبتلا به اختلال دو قطبی بود. با این که معمولا در خانه بود ولی علاقه زیادی به خانه داری و فرزند پروری نداشت. بنابراین پدر و مادر الیس از او و خواهر و برادرش غافل بودند و بچه ها مجبور بودند خودشان با مشکلات کنار بیایند و این محیط بر رویکرد کلی او نسبت به گرفتاری ها تاثیر گذاشت.

چالش دوم: بیمار احوال بودن

دومین چالش دوران کودکی الیس، بیماری هایش بود. الیس در ۵ سالکی بر اثر التهاب لوزه دچار عفونت شدید استرپتو کوکی شد و فورا تحت عمل جراحی قرار گرفت. پس از عمل جراحی هم دچار التهاب کلیه شد و در فاصله ی ۵ تا ۷ سالگی هشت بار یا بیشتر بخاطر التهاب کلیه بستری شد، تا جایی که یکی از بستری شدن هایش حدودا دو ماه طول کشید. همانطور که از چالش اول می توانید حدس بزنید، مادر الیس کمتر از مادران دیگر به فرزندش سر میزد، پدرش هم بندرت به ملاقاتش می آمد، این عدم ملاقات ها گاهی چند هفته تا چند روز طول می کشید.

چالش سوم: کمرویی و کناره گیری

الیس در دوران کودکی، بسیار کم رو و درونگرا بود. پس می توان کمرویی افراطی او در دوران کودکی و البته نوجوانی را سومین چالش زندگیش دانست. در مدرسه تا حد امکان از شرکت در فعالیتهای عمومی مثل نمایش های کلاسی پرهیز می کرد. با دختران همسایه و همکلاسی های مونث خودش هم کاری نداشت. هر چند همیشه برایش مقدور نبود که در این موقعیت های اضطراب آور قرار نگیرد.

 چنان که خودش می گوید: گاهی مجبور بودم شعری را در کلاس از حفظ بخوانم یا برای جایزه گرفتن پشت تریبون سالن اجتماعات بروم، در این موقع عرق می کردم و اضطراب تمام وجودم را می گرفت و نومیدانه به دنبال راه فرار می گشتم که البته گاهی نیز هوشمندانه آن را می یافتم.

آلبرت الیس

نحوه کنار آمدن الیس با چالش های کودکی

خودش گفته است که غفلت های پدر و مادرش تاثیر مخرب چندانی بر او نگذاشته و حتی باعث شده اند مستقل و خود مختار شود. الیس چنان بر رفتارش حاکم شد که توانست توجه بزرگترها را جلب کند و از آنها جایزه بگیرد.(بر خلاف برادرش که همیشه به دردسر می افتاد) الیس در مراقبت از خودش و برادر و خواهرش بسیار ماهر شده بود: مثلا باصدای زنگ ساعت از خواب بیدار می شد و بعد از اماده کردن صبحانه اش به مدرسه می رفت که لازمه اش عبور از چندین خیابان شلوغ بود. آلبرت کوچولو با بیماریها و بستری شدن هایش نیز سازگاری خوبی داشت و از شرایط نامساعدش حداکثر بهره را برد. گویا در یکی از بستری شدن های طولانی خودش، رهبری بچه های بستری در بخش را عهده دار می شود و قدری بر کمرویی خویش غلبه می کند.

با این حال الیس در غلبه کردن بر کمرویی دوران کودکیش خیلی موفق نبود و نتوانست آن را به طور کامل از بین ببرد. خودش می گوید در واقع با پرهیز کردن از حضور در موقعیت های اجتماعی ناخوشایند، کمرویی خودش را به شدت حفظ می کرد ولی علی رغم ترس هایش از حضور در محافل عمومی و معاشرت با دختران، توانست جلو ایجاد احساس بی ارزش بودن در خودش را بگیرد.

او دلیل اصلی این جریان را این می داند عزت نفس خودش را بر پایه “هوش” پیشرفت تحصیلی و واکنش های خوشایند دیگران بنا نهاده بود. الیس دنیای خود را به گونه ای می ساخت که کم رویی برایش خیلی درد سر افرین نباشد. به عقیده الیس مشکلات دوران کودکی اش به اوکمک کردند ظرفیتش را برای تبدیل شدن به یک حلال مصمم و موثر مشکلات بیشتر بپروراند.

نوجوانی و جوانی

همان طور که دیدید الیس از همان دوران کودکی نشان داده بود که گرایشات عقلانی شدیدی دارد. او در ۱۳ سالگی آثار اچ.جی.ولس و اپتون سینکلر را می خواند. در ۱۶ سالگی با نوشته های اپیکتتوس ، اسپینوزا ، کانت و برتراند راسل آشنا شد. در نوجوانی وارد دبیرستان پسرانه بازرگانی نیویورک شده و در ۱۶سالگی از این دبیرستان فارغ التحصیل می شود. اگر چه او خودش را مقید به درس خواندن نمی کرد ولی در میان ۱۵۰ دانش آموز آن دبیرستان نفر هفتم شد.

 الیس در ۱۲ سالگی تصمیم می گیرد نویسنده بشود آن هم یک نویسنده مشهور. اما چون قبل از توفیق در نویسندگی باید مخارجش را تامین می کرد ، تصمیم گرفت وارد دانشکده ی تجارت و امور اداری شهر باروخ در سیتی کالج نیویورک شود. در این زمان ۱۷ سال داشت. الیس می خواست حسابدار شود تا به سرعت پول لازم برای نویسنده شدنش را تامین شوند. اما متاسفانه نقشه او برای سریع پولدار شدن با دوران رکود بزرگ مقارن شد ، دورانی که مشاغل خوب و فرصت های تجاری کم شدند و او را مجبور کرد برای تامین هزینه های زندگیش به کارهای سطح پایین تن بدهد.

 در ۲۰ سالگی بالاخره تصمیم می گیرد بر ترس شدیدش از صحبت کردن برای جمع غلبه کند و از نزدیک شدن به دختران و صحبت کردن با آنها نترسد. او موفقیت خودش در این زمینه را مرهون بینش های حاصل از مطالعات فلسفی و استفاده ی زنده از فنون حساسیت زدایی می داند. الیس با مطالعه ی نوشته های جان.بی.واتسون ، رفتار گرای آمریکایی ، با مبحث حساسیت زدایی منظم آشنا شده بود. در آن زمان واتسون روی شرطی سازی و شرطی زدایی پاسخ ترس در کودکان خردسال کار می کرد.

الیس در کتاب بهتر شدن؛ بهتر ماندن می گوید: بدون انکه توی دلم خالی شود فوبی یا همان ترس شدید خودم را نیز بر طرف کردم. منظورم از ترس، ترس از نزدیک شدن به دختران و زنان و صحبت کردن با انها بوده است (که گاهی هم دیوانه وار عاشقشان بودم). در ۱۹ سالگی تکلیف جالبی به خودم دادم. روی نیمکت پارکی که زنی را تنها می دیدم می نشستم و با او حرف می زدم و از بحث های روزمره شروع می کردم. حدود ۱۳۰ زن را در آن ماه دیدم، ۳۰ نفر از انها فورا برخواستند و رفتند و  ۱۰۰ نفر از انها ماندند که تعداد مناسبی برای ازمایشم بود. البته هدفم این بود که با آنها قرار بگذارم و شاید با یکی از آنها ازدواج کنم ولی افسوس !

الیس در غلبه بر کم رویی خود موفق بود اما در منتشر کردن حتی یک کتاب تا ان زمان موفق نشد، او در دوران تحصیل در کالج یک رمان ۵۰۰۰۰۰ کلمه ای از نوع زندگی نامه خودنوشت تهیه کرد. اوبین۱۹ تا۲۹ سالگی هم تقریبا ۲۰ نسخه کتاب دستنویس به رشته تحریر در اورد که در میان انها چند داستان بلند، نمایش نامه و کتاب شعر به چشم می خورد! اما هیچکدام ازدست نوشته هایش چاپ نشد.. چند دست نویس غیر داستانی هم درباره سکس، فلسفه، سیاست از جمله یک کتاب درسی مقدماتی بر مبنای کتاب “سرمایه مارکس” نوشت، که یک قدم به سوی چاپ رفت اما هرگز چاپ نشد. الیس عقاید انقلابی داشت و فهمید یک داستان نویس بزرگ امریکایی نخواهد شد در نتیجه تصمیم می گیرد بخش اعظم زندگیش را وقف انتشار کتابی در زمینه “انقلاب سکس-خانواده” کند که البته همردیفان تندرو از آن غافل بودند. درسال۱۹۶۵ بخشی از کارش چاپ شد که کتابی مبنی برنگرش جاه طلبانه بود و نامش:”موردی برای آزادی جنسی” گذاشته شده بود. الیس می گفت که از مشاوره دادن های “جنسی وعشقی” لذت می برد.

تحصیلات دانشگاهی :

چون الیس معتقد بود دانشگاه کلمبیا در نیویورک ، بهترین گروه روان شناسی را دارد فرم پذیرش این دانشگاه را پر کرد. ولی در خواستش تصویب نشد ، چون در سیتی کالج ، واحد درسی خاصی را در زمینه علم نگذرانده بود. با این که الیس مطالعات فراگیری در زمینه زیست شناسی، جامعه شناسی، ستاره شناسی، علوم سیاسی و روان شناسی داشت، اما دانشگاه سوابق او در زمینه علوم را کافی ندانست. با این حال ، الیس توانست هنری گارت رییس برنامه درسی روان شناسی دانشگاه کلمبیا را تحت تاثیر قرار بدهد. گارت به او گفت که اگر در ترم تابستانی دو درس در زمینه ی روان شناسی بگیرد و این دو درس را خوب پشت سر بگذارد می تواند ثبت نام کند. الیس در هر دو درس نمره ی الف گرفت در سال  ۱۹۴۱تحصیلات تمام وقت خود در دانشگاه کلمبیا را شروع کرد.

او اندکی پس از شروع تحصیلاتش متوجه شد گروه روان شناسی دانشگاه چندان طرفدار روان شناسی بالینی و علایق او نسبت به سکس، خانواده و زناشویی درمانی نیست. در نتیجه در سپتامبر ۱۹۴۲ در برنامه روان شناسی بالینی مدرسان دانشگاه کلمبیا  که رقیب گروه روان شناسی بود شرکت کرد(کالجی که هم اکنون گروه خدمات روان شناختی شده است). الیس ظرف یکسال فوق لیسانس گرفت. ولی در هنگام ارایه تز دکترایش با مشکلات عمده ای روبرو شد.

او به جهت علاقه ای که به موضوع سکس،عشق و ازدواج داشت تصمیم گرفت رساله ی دکترای خود را درباره ی هیجانات عشقی زنان کالج بنویسد. الیس سمینارهای مربوط به رساله ی خود را گذراند و به کمک پرسشنامه ای که خودش طراحی کرده بود تمام داده های لازم برای اجرای طرحش را جمع آوری کرد ولی گروه جلو کارش را گرفت. برخی از اعضای هیئت علمی کالج مدرسان می ترسیدند تحقیق الیس امتیازی منفی برای دانشگاه به حساب آید. الیس توانست اکثر اساتید گروه را متقاعد کند که فرضیه ها، روشها و نتیجه گیری های غیر قطعی او توجیه پذیرند ولی دو نفر از اعضای عالی رتبه هیئت علمی یکسره با او مخالفت می کردند الیس که حدس می زد آنها در صدد مانع تراشی برای او بر خواهند آمد و نمی گذارند مدرکش را بگیرد، مجبور شد موضوعی غیر جنجالی به نام مقایسه استفاده از جمله بندی مستقیم و غیر مستقیم در پرسشنامه های شخصیت را برگزیند. به این ترتیب بود که مدرکش را گرفت و از کالج فارغ التحصیل شد.

پیشرفت شغلی و حرفه ای اولیه

الیس بخاطر نظریات “انسانگرا و ازادمنشانه” اش مشهور شد. الیس درسال ۱۹۵۵نظریه درمان عقلانی خود را پایه گذاری کرد. الیس درسال ۱۹۵۰ روانشناس ارشد دپارتمان کل مؤسسات و مراکز شد، در پایان سال۱۹۵۰ ، ۴۶مقاله و مرور بر ادبیات روانشناسی و کتابی زیر چاپ با عنوان “فرهنگ عامه سکس” داشت (البته دردهه  ۱۹۶۰اعتقاد داشت که مصرف دارو برای درمان افسردگی مشکل ساز است) او برای اینکه ببیند که ایا می تواند با دوست دختر زیبا و باهوش اما خیلی دیوانه اش ازدواج کند یا نه از”روانکاوی” مدد  می گیرد و بالاخره از ازدواج منصرف می شود.

 الیس یک کارمند وسواسی و وقت شناس بود و در کارهایش عجله می کرد. در رده بندی که در مورد تاثیر گذاری روان درمانگران که در سال۱۹۹۲ انجام گرفت دوم شد و ترتیب ان اینگونه بود: راجرز (اول)، الیس(دوم)، فروید(سوم)

الیس در۷۵ سالگی بیش از۳۰۰جلسه نیم ساعتی و۷۰۰جلسه یک ساعتی درمان انجام داد و ۶۰سخنرانی و کارگاه برای مردم گذراند. او ۵گروه درمان هفتگی و ۴جلسه ۹ساعتی فشرده درمان عقلانی-هیجانی راهبری کرد. او در مؤسسه درمان عقلانی هیجانی نظارت منظم بر کار۱۲ کاراموز را عهده داشت و۳۵کارگاه رفتار درمانی عقلانی-هیجانی را در مناطق مختلف ایالات متحده امریکا برگزار کرد. او ریاست دهها انجمن و مؤسسه و سردبیری دهها مجله حرفه ای را عهده دار بوده. اگر او را مرد اهنین بنامیم گزاف نگفته ایم.

منبع : الیس(رفتاردرمانی عقلانی هیجانی) / فیروزبخت / نشر دانژه

۳.۷ ۶ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

5 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
۱۳۹۷/۰۴/۲۲ ۱۱:۲۱

زندگینامش برای من هیجان انگیز بود. ممنون

محسن علوی
۱۳۹۸/۰۱/۰۳ ۰۳:۰۷

من باید یه کنفرانس راجع به زندگی‌نامه آلبرت الیس ارائه بدم.
این مقاله خیلی کمکم کرد. ممنون عالی بود.

محبوب
۱۳۹۸/۰۲/۱۶ ۰۰:۵۲

به همراه من محسن جان

شکیبا
۱۳۹۹/۰۸/۲۷ ۰۰:۰۵

ممنونم از این مطلب زیباتون، من تصمیم دارم حتماً برای کنفرانسم ازش استفاده کنم 🌹