نظریه مثلث عشق استرنبرگ
از نظر استرنبرگ، 8 نوع عشق وجود دارد.
از نظر استرنبرگ سه بعد عشق به ندرت در فردی به طور مساوی جمع میشود و میزان وجود هر یک از ابعاد در روابط عاشقانه متفاوت است.
عشق مفهومی انتزاعی است و تعریف آن با استفاده از واژهها یکی از دشوارترین کارهاست. استرنبرگ، در نظریه مثلث عشق، عشق را به سه بخش تقسیم می کند:
۱- میل: به انگیزه هایی اشاره دارد که به عشق رهنمون می شود. شور و اشتیاقی که مبتنی بر انگیزشهای شهوانی و جذابیتهای جسمانی است. (مولفه هیجانی عشق)
ما زمانی وارد رابطه ی عاشقانه می شویم که هوس وجود داشته باشد. این عنصر در اولین سال رابطه، معمولا بالاترین سطح را دارد. هوس به مرور زمان تضعیف می شود.
۲- صمیمیت: به رفتارهایی اطلاق می شود که نزدیکی عاطفی را افزایش می دهد. (مولفه رفتاری عشق)
وقتی به کسی علاقه مند می شویم به تدریج اعتماد ما به او بیشتر می شود، اسرار خود را با او در میان می گذاریم، زندگی گذشته مان را برای او تعریف می کنیم. این عنصر یکی دو سال بعد از آغاز رابطه به اوج خود می رسد اما در بهترین روابط تا آخر عمر باقی می ماند. صمیمیت عبارت است از احساس محبت و اظهار آن، علاقه، مراقبت، مسئولیت و همدلی نسبت به فردی که او را دوست داریم.
صمیمیت شامل ۷ عنصر مختلف در رابطه با شخص مورد علاقه است:
- میل به رفاه شخص مورد علاقه
- تجربه خوشحالی با او
- توجه داشتن به دیگری
- اتکاء به شخص مورد علاقه در هنگام نیازمندی
- داشتن درک متقابل
- در میان گذاشتن مسائل شخصی
- دریافت و ارائه حمایت عاطفی
۳- تعهد: قصد هوشیارانه و ارادی برای تفاهم و توافق و حفظ رابطه در آینده (مولفه شناختی عشق). در لحظه ای از زندگی، پس از ۱ تا ۶ سال، نسبت به شریک زندگی، احساس تعهد می کنیم، طوری که به رابطه اهمیت می دهیم و برای حفظ آن حاضر می شویم، خیلی کارها انجام دهیم.
این مولفه، شامل تصمیم گیری در این باره است که فقط با یک نفر باشیم و شریک دیگری برای خود انتخاب نکنیم و این ارتباط را مهمتر از ارتباط با هر فرد دیگری تلقی کنیم. این بعد تصمیم گرفتن برای تعهد داشتن، حفظ و نگهداری از معشوق و رابطه طولانی مدت با اوست.
از نظر استرنبرگ سه بعد عشق به ندرت در فردی به طور مساوی جمع میشود و میزان وجود هر یک از ابعاد در روابط عاشقانه متفاوت است.
با توجه به مثلث عشق استرنبرگ، ۸ نوع عشق عبارتاند از:
۱- فقدان عشق: زمانی است که ابعاد سه گانه عشق در روابط افراد بسیار کمرنگ است یا اصلاً وجود ندارد. مثل بسیاری از روابط رسمی که افراد با یکدیگر دارند. اگر احساس شخص نسبت به شریک زندگی از این نوع باشد، این رابطه در معرض خطر است.
۲- عشق دوستانه (همدلی): زمانی است که فقط عامل صمیمیت وجود داشته باشد و از دو بعد دیگر خبری نیست یا بسیار کمرنگ است. این نوع عشق، یک رابطه دوستی عمیق و حقیقی میباشد. در این حالت احساس دلسوزی، رفاقت، گرمی، مهر و علاقه و هیجانات مثبت وجود دارد. اما احساس شور و شوق (شهوت) و تعهد وجود ندارد.
۳- عشق شهوانی (وسوسه – دلباختگی): در این نوع عشق بعد شور و شهوت بر روابط افراد یا احساس یک فرد نسبت به دیگری حاکم است. فرد به شدت و به طور افراطی مجذوب دیگری شده، درحالی که تعهد و صمیمیت واقعی وجود ندارد. در این حالت فرد به صورت وسواس گونه از طرف مقابل، شخص ایده آلی میسازد. در این نوع عشق درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژی و روانی وجود دارد. این نوع عشق با وصل به معشوق به شدت پایان میپذیرد و ممکن است به تنفر تبدیل شود.
۴- عشق پوچ (تهی): در این نوع عشق فقط بعد تعهد وجود دارد و سایر ابعاد وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. به طور معمولی این نوع عشق در یک رابطه بلندمدت راکد وجود دارد که در آن زوجها رابطه هیجانی و عاطفی متقابل را از دست دادهاند و یا آنقدر با هم ماندهاند که به همدیگر عادت کردهاند یا به علت ترس از بی کسی و یا به خصوص برای فرزندان با هم میمانند.
۵- عشق رمانتیک (خیال انگیز): این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و اشتیاق است، که بر اساس دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی استوار است. در این حالت اعتماد بسیار بالایی نسبت به همسر وجود دارد و به لحاظ عاطفی به شدت به او نزدیک است. در این نوع عشق خود افشایی بسیار بالاست و شخص بدون ترس از طردشدن، عقاید و افکار خود را با دیگری در میان میگذارد. با این حال به دلیل نداشتن بینش و تعهد، امکان تداوم این عشق اندک است.
۶- عشق رفاقتی (عشق عاطفی): این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و تعهد است. یک رابطه دوستانه پایدار، طولانی مدت و متعهدانه که همراه با مقدار زیادی صمیمیت است. در این نوع عشق تصمیم بر آن است که شخص همسرش را دوست داشته باشد و به باقیماندن با او متعهد میباشد.
این نوع عشق، همراه با بهترین روابط دوستانه است که رفتار شهوانی در آن نیست یا خیلی کمرنگ است. بسیاری از عشقهای آرمانی که دوام یابد و پایدار شود، تبدیل به عشق رفاقت آمیز خواهد شد. این نوع عشق بین دو همکار که سالها با یکدیگر کار کردهاند یا بین یک زوج که دارای فرزندانی هستند، مشاهده میگردد.
۷- عشق ابلهانه (ساده لوحانه): این نوع عشق، از ترکیب شور و شهوت و تعهد به وجود میآید و صمیمیت در آن دیده نمیشود. زوجین صرفاً بر اساس حالت شور و شوق (شهوت) نسبت به هم متعهد هستند و رابطه صمیمانه و عاطفی عمیقی با همدیگر ندارند. این حالت گردبادی از هیجانات است که زود فروکش میکند. عشق ساده لوحانه در زوج هایی دیده می شود که یک عنصر مشترک قوی دارند و به همین دلیل تصمیم می گیرند، ازدواج کنند.
استرنبرگ معتقد است در این حالت افراد در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند و خیلی زود بدون اینکه همدیگر را بشناسند به داشتن یک رابطه طولانی متعهد میگردند. این عشق خیلی شدید و اغلب وسواس گونه است. فرد نمیتواند فکر خود را از او رها کند، شدیداً آرزو میکند به او نزدیک شود، او را لمس کند و با او در هم آمیزد.
۸- عشق کامل (آرمانی): این نوع عشق ترکیبی از سه حالت صمیمیت، شور و شهوت و تعهد است. در این حالت فرد همسر خود را به عنوان یک انسان دوست میدارد و به او احترام میگذارد، به او متعهد است و از طریق برقراری ارتباط درست با او احساس نزدیکی میکند. رفتار دوستانه، رفاقت آمیز، محبت آمیز و مراقبت کننده، خواهد داشت. روابط زناشویی همراه با تعهد به وفاداری و اوج لذت بدون احساس گناه تجربه میشود.
همه ما این نوع عشق را در خواب می بینیم. همان طور که استرنبرگ عنوان میکند، رسیدن به این مرحله خیلی آسانتر از نگهداشتن آن است.
منابع :
- Sternberg, R. J. (1986). A triangular theory of love. Psychological review
- ارزشیابی شخصیت، حمزه گنجی
- زمینه روانشناسی هیلگارد. ریتا اتکینسون، سوزان نولن هوکسما. نشر رشد.