دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رویکرد لکانی در تشخیص

طرح تشخیص گذاری لکان تنها شامل ۳ طبقه بندی اصلی می باشد: ۱- روان رنجوری(neurosis) 2- روان پریشی (psychosis)  ۳- انحراف(pervertion)

Jacques Lacan

رویکرد لکانی در تشخیص گذاری اختلالات در نظر آن دسته از افرادی که مطابق با تشخیص گذاری های DSM  آموزش دیده اند عجیب به نظر می رسد. رویکرد لکانی در برخی جهات بسیار ساده تر و در قیاس با آنچه در باب تشخیص گذاری در اکثریت جامعه ی روانپزشکی و روان شناسی معاصر در حال سپری شدن است، گویا تر است. ضوابط تشخیص گذاری لکانی در وهله ی نخست بر پایه ی فعالیتهای فروید (خوانش و بسطی دقیق از ایده های موجود در فعالیتهای فروید) و فعالیتهایی که توسط تعدادی از روان پزشکان فرانسوی و آلمانی  انجام گرفته است (که امیل کرپلین و جورج گاتیان کلرمبال برجسته ترین آنها هستند) می باشند. به جای تمایل به افزون ساختن تعداد طبقه بندی های تشخیصی به طوریکه هر نشانه یا مجموعه نشانه های بالینی قابل مشاهده یک «اختلال» جداگانه را بنا کند، طرح تشخیص گذاری لکان به شکل قابل توجهی ساده است و تنها شامل سه طبقه بندی اصلی می باشد:

  1. روان رنجوری(neurosis)
  2. روان پریشی (psychosis) 
  3. انحراف(pervertion)

برخلاف تشخیص گذاریهایی که در DSM مطرح شده اند و جهت گیری نامطمئنی را برای روان درمانگران جهت پرداختن به دسته های مختلف بیماران فراهم می آورد، تشخیص گذاری های لکانی کاربردی فوری در جهت دهی به اهداف متخصصین و مشخص کردن موضعی که درمانگر در حین فرایند انتقال می بایست اتخاذ کند دارند.

Jacques Lacanتئوری لکانی در پایه ای ترین سطح خود نمایانگر آنست که اهداف معین و تکنیکهایی که در مواجهه با روان رنجورها بکار گرفته میشود در مواجهه با روان پریشها بی ثمرند و نه تنها چنین تکنیکهایی بی فایده اند، بلکه حتی ممکن است خطرآفرین بوده و یک گسست روانپریشانه را منجر شوند. تشخیص گذاری از منظر لکانی تنها یک فرایند سرسریِ پرکردن فرم های مورد نیاز موسسات و شرکتهای بیمه نیست، بلکه فرایندی حیاتی در تعیین رویکرد کلی درمانگر جهت درمان فرد بیمار، جهت دهی او در مسیر صحیح فرایند انتقال و طرح ریزی گونه های خاص از مداخلات است.

البته آنچه ذکر شد را نباید دلیلی برآن دانست که درمانگران لکانی همیشه قادرند تا فوراً یک تشخیص گذاری دقیق را عنوان کنند. همانطور که بسیاری از متخصصان اذعان دارند شناسایی مکانسیم های موجود در اقتصاد روانی فرد گاهی نیازمند سپری شدن زمانی نسبتاً طولانی است. با این وجود جایگذاری ابتدایی بیمار در قالب احتمالیِ روان رنجوری یا روان پریشی امریست حائز اهمیت و ناتوانی متخصص بالینی در جایگذاری بیمار در چنین قالبی، بیمار را وا می دارد تا جلسات اولیه را به کندی طی کند.

لکان در پی آنست تا فعالیتهای فروید در طبقه بندی های تشخیصی را انسجام بخشد و ادبیات متمایز و ویژه ی فروید را بسط دهد. فروید شخصاً روان رنجوری را از انحراف متمایز می سازد و علت این تمایز را به وسیله ی تئوری پردازیی تبیین می کند که معتقد است سرکوب خصیصه اصلی در روان رنجوریست و انکار مکانیسم پایه ایست که انحراف را قوام می بخشد.

لکان اشاره می کند که فروید از واژه دیگری(Verwerfung) نیز جهت بیان یک مکانیسم رادیکال تر بهره می گیرد. این واژه در بافت فعالیتهای متعددی از فروید یافت می شود و لکان (علی الخصوص با اشاره به نگارشی از فروید تحت عنوان «خنثی سازی» در ۱۹۲۵) پیشنهاد می کند تا ما آن را به عنوان مکانیسمی پایه که قوام بخش روانپریشی است درک کنیم. او ابتدا این واژه را «مردود سازی(rejection)» و سپس «foreclosure» ترجمه می کند. فروید از این واژه برای توصیف نوعی مردود سازی ساده ی چیزی از ناحیه ی ایگو (که از جهاتی شبیه آن چیزیست که در سرکوب رخ می دهد) استفاده نمی کند، همچنین از آن برای بیان نوعی امتناع از تصدیق چیزی علیرغم حضور و ذخیره شدنش در حافظه نیز (که از جهاتی شبیه آن چیزیست که در انکار رخ میدهد) استفاده نمیکند، بلکه از این واژه جهت تبیین نوعی «طرد شدگی» از خود، نه ایگو، که از قسمی از «واقعیت» بهره می گیرد.

بنابراین ۳ طبقه بندی تشخیصی اصلی که توسط لکان اتخاذ شده اند طبقه بندی های ساختاری بر اساس سه مکانیسم پایه ای متفاوت یا چیزی که ممکن است ما آن را سه شیوه ی پایه ای متفاوتِ خنثی سازی بنامیم می باشند:

طبقه بندی مکانیسم
روان رنجوری سرکوب
انحراف انکار
روان پریشی مردود سازی

صرف نظر ازینکه آیا کسی این مکانیسم ها را به عنوان تفاوت های پایه و به عنوان تعریفی از سه طبقه بندی متمایز رادیکال بپذیرد یا نه، باید خاطر نشان ساخت که پروژه ی لکان دراین باب اساساً یک الهام گیری از فروید و در راستای ادامه ی تلاشهای او جهت تشخیص تفاوت های پایه  در ساختار روانی است. واضح است که توانایی یک چنین افتراق گذاری میان بیماران بر اساس چنین مکانیسمهای پایه ای (که همان شیوه های خنثی سازی آنان است)، نسبت عمده ای از تشخیص گذاری ها را در برخواهد گرفت و درمانگران را قادر میسازد تا از متمرکز شدن به خصیصه های بالینی معین و قیاس آنها با چک لیستهایی که در دستنامه هایی نظیر DSM موجودند، فراتر رفته و درعوض بر یک مکانسیم تعریف شده متمرکز شوند.

پست های مرتبط

برای مثال همانطور که فروید اشاره کرده بود سرکوب، عامل روان رنجوریست. به بیان دیگر سرکوب با روان رنجوری آمیخته نیست بلکه بنا کننده ی روان رنجوریست، فرد در اثر سرکوب روان رنجور میشود. لکان نیز به طور مشابه استدلالی علّی را مطرح میکند: foreclosure عامل روانپریشی است.

نتیجه قابل توجهی که از یک چنین رویکرد ساختاری حاصل می شود اینست که سه و فقط سه ساختار اصلی وجود دارد. (البته زیرگروه های متعددی نیز موجودند، برای مثال هیستیری، وسواس و فوبیا زیرگروه های روان رنجوری را شامل می شوند.) مردمی که در مکالمات روزمره از آنها تحت عنوان «نرمال» یاد میشود نیز عموماً روان رنجور هستند و به بیان بالینی، مکانیسم اصلی آنها سرکوب است. همانطور که فروید خاطر نشان کرده است «اگر نگاهی تئوریک داشته باشید و مسئله ی کمیت را نادیده بگیرید، می توانید با اطمینان اعلام کنید که ما همگی روان رنجور هستیم، چرا که پیش شرط های شکل گیری سمپتوم ها در افراد نرمال هم قابل مشاهده هستند.»

اگرچه متعاقد کننده است که ساختارهای دیگری به جز این ساختارهای اصلی نیز موجود باشند، اما به نظر می رسد که بر اساس پژوهش و نظریه ی فعلی، این سه ساختار اصلی(روان رنجوری-سرکوب، روانپریشی-مردود سازی، انحراف-انکار) کلیه ی حوزه های پدیدارهای روانشناختی را پوشش میدهند. بنابراین برای مثال ساختار «مرزی-borderline»  یک طبقه ی تشخیصی جداگانه در روانکاوی لکانی بنا نمیکند چرا که هیچ مکانیسم متمایزی با آن هماهنگی ندارد.

آنچه گفته شد بدین معنا نیست که روانکاوان لکانی هیچگاه در تشخیص گذاری دچار تردید نمیشوند. برای مثال ممکن است علیرغم وجود ریشه های روان پریشی در بیماران، درمانگران قانع نشوند که یک ساختار روان پریشی واقعی در بیماران وجود دارد. به بیان دیگر آنها ممکن است مردد شوند که آیا بیمار روان رنجور است یا روان پریش. اگرچه آنها چنین ابهامی را ناشی از عدم کفایت خودشان بر تشخیص گذاری می دانند چرا که  این درمانگرست که در مرزهای تشخیصی بیمار خود مردد است.

 Bruce Fink

۳.۷ ۳ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها