دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

انواع حافظه

یکی از پدیده‌های شناختی انسان، حافظه است.

اگر حافظه شکل نگیرد، تفکری هم نخواهد بود. حافظه ابزاری برای گذر از شناخت پایه (مثل توجه و ادراک) و ورود به شناخت عالی، یعنی تفکر است.

حافظه

حافظه: به قابلیت مغز در اندوزش، نگه داری و یادآوری اطلاعات اطلاق می گردد.

حافظهمراحل شکل گیری و بازیابی حافظه

  • ۱- رمز گردانی(ENCODING):به پردازش و ادغام اطلاعات دریافتی اطلاق می گردد.
  • ۲- اندوزش یا یادسپاری(STORAGE):به ثبت پایدار اطلاعات رمزگردانی شده اطلاق می گردد.
  • ۳- یادآوری یا بازیابی (RETRIEVAL/RECALL):به فراخوانی اطلاعات اندوخته شده اطلاق می گردد.

اطلاعات محیط پیرامون ما ابتدا از طریق گیرنده‌های حسی (چشم) دریافت می‌شوند و سپس در مدت زمان کمتر از یک ثانیه اثری یا ردی از آن در حافظه حسی ما می‌مانند. حجم ردهای حسی زیاد، اما مدت ذخیره‌سازی آن‌ها کوتاه است. ردهای حسی ذخیره‌شده در حافظه حسی، در صورت توجه به اطلاعات تبدیل می‌شوند و به حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری انتقال می‌یابند. حافظه کاری، علاوه بر ذخیره‌سازی کوتاه مدت، کمک خوبی برای اجرای وظایف و تکالیف است.

در حافظه کوتاه مدت فقط تا چند دقیقه می‌توانیم اطلاعات را ذخیره کنیم. ملاک ذخیره‌سازی اطلاعات در این حافظه فقط ذخیره‌سازی کوتاه (حداکثر چند دقیقه) است. ما بسیاری از اطلاعات را بر اساس میزان استفاده از آن‌ها در مدت زمان کوتاه به خاطر می‌سپاریم. در این صورت با حافظه کاری سروکار داریم. مفهوم حافظه کاری نشان‌دهنده این موضوع است که انواع حافظه را نمی‌توانیم صرفاً بر اساس زمان تقسیم‌بندی نماییم؛ بلکه میزان استفاده از اطلاعات، تعیین‌کننده در دسترس بودن یا عدم دسترسی به آن اطلاعات است.

نمی‌توانیم بیش از چند اطلاعات را برای مدت کوتاهی ذخیره کنیم. مهم‌ترین دلیل فراموشی اطلاعات در حافظه کوتاه مدت، محو شدن مواد اطلاعاتی حافظه به دلیل گذشت زمان یا جایگزینی مواد اطلاعاتی با موارد جدید است. اگر بخواهید به صورت همزمان یادآوری یک بیت شعر، یک فرمول ریاضی و آیه‌ای از قرآن را در ذهن فعال نگه‌دارید، نیرویی که صرف فعال‌سازی هر یک از آن‌ها می‌شود، کمتر خواهد شد.

حافظه

طبقه بندی حافظه بر اساس مدت زمان نگه داری اطلاعات

۱- حافظه حسی(SENSORY MEMORY): نخستین مرحله پردازش اطلاعات است، هنگامی که محرکات بیرونی توسط حواس دریافت می گردند. مدت زمان نگه داری اطلاعات در این حافظه از چند میلی ثانیه تا چند ثانیه متغیر است. این حافظه برای هر کانال حسی وجود دارد. حافظه ICONIC برای محرکات دیداری، حافظه ECHOIC برای محرکات شنیداری و حافظه HAPTIC برای حس لامسه. حافظه حسی بخشی از فرآیند ادراک می باشد. گنجایش حافظه حسی بسیار زیاد می باشد اما مانند حافظه بلند مدت نامحدود نیست.

۲- حافظه کوتاه مدت (SHORT-TERM MEMORY): با “توجه” و “دقت کردن” اطلاعات از حافظه حسی به حافظه کوتاه مدت انتقال می یابد. مدت زمان نگه داری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت از چند ثانیه تا چند دقیقه متغیر می باشد. تغییر در اتصالات و پیوندهای نورونی بطور موقت و گذرا حافظه کوتاه مدت را پدید می آورد. حافظه کوتاه مدت به مثابه یک دفترچه یادداشت موقت می باشد. ظرفیت حافظه کوتاه مدت که به فراخنای حافظه(MEMORY SPAN) موسوم است در افراد مختلف متفاوت می باشد. فراخنای حافظه معمولا برای ارقام ۷ ماده، برای حروف ۶ ماده و برای واژه ها ۵ ماده می باشد. فراخنای حافظه برای ارقام بدین معنی است که فرد میتواند تا ۷ رقم پیاپی را پس از شنیدن بطور صحیح بازگو کند. اما اخیرا صاحبنظران فراخنای حافظه را در حدود ۴ ماده (واحد) اطلاعات تخمین می زنند. در صورت عدم مرور ذهنی و تکرار محتوای حافظه کوتاه مدت، اطلاعات محو شده و زوال می یابند. ظرفیت حافظه کوتاه مدت را می توان با روش تقطیع(CHUNKING) افزایش داد. در این روش اطلاعات به واحد های کوچک تقسیم بندی می گردند. حافظه کوتاه مدت فرار بوده و برای رفع نیازهای آنی و فوری بکار می رود. رمز گردانی در حافظه کوتاه مدت عمدتا شنیداری می باشد.

پست های مرتبط

در این حافظه حداکثر لغت قابل یادآوری ۲ ± ۷ لغت است. یعنی ۵ تا ۹ لغت را می‌توان به یاد آورد. این حالت را «فراخنای ارقام» می‌گویند.

۳- حافظه کاری(WORKING MEMORY): حافظه فعال یک اصطلاح نو می باشد. دانشمندان حافظه فعال را جایگزین حافظه کوتاه مدت کرده اند چرا که حافظه کوتاه مدت نمی تواند یک حافظه منفعل باشد و دستکاری اطلاعات نیز در آن صورت می گیرد. از این رو ظرفیت حافظه کوتاه مدت جای خود را به ظرفیت پردازش داده است. حافظه فعال در واقع تلفیقی است از حافظه کوتاه مدت و عنصر توجه (تمرکز) برای انجام تکالیف ذهنی خاص. بنابراین حافظه فعال یک سیستم فعال و پویایی است که برای اندوزش و دستکاری موقتی اطلاعات  و به منظور انجام تکالیف شناختی پیچیده نظیر یادگیری، استدلال، ادراک و تفکر کردن بکار می رود. هنگامی که شما اطلاعاتی را مرور ذهنی، بازیابی و یادآوری می کنید در واقع آن اطلاعات از حافظه بلند مدت به حافظه فعال شما انتقال می یابند. همچنین حافظه فعال بطور فعال در ارتباط با اطلاعاتی است که می خواهند به حافظه بلند مدت منتقل گردند. در مجموع سرحد مشخصی نمیتوان میان حافظه ها و افکار تعیین کرد. در هر فرآیندی که نیاز به استدلال دارد (مثل خواندن، نوشتن و محاسبات ذهنی) حافظه فعال درگیر می باشد. مثل تکرار فهرستی از ارقام که برای شما خوانده می گردد و شما می بایست آنها را عکس ترتیب اولیه شان (بطور معکوس) بازگو کنید و یا ترجمه همزمان و یا رانندگی.

انواع حافظهحافظه کاری ۲ کارکرد مهم زیر را دارد:

  • ۱- مطالبی را که به مدت کوتاهی لازم داریم، ذخیره می‌کند. (حافظه کوتاه مدت)
  • ۲- فضای کار برای فعالیت جاری ذهن فراهم می‌کند.

شکل‌گیری حافظه کاری، علاوه بر اثرپذیری از زمان، تابع میزان استفاده ما هم هست، بنابراین ظرفیت ذخیره‌سازی و زمان بازیابی اطلاعات، برخلاف حافظه کوتاه مدت، می‌تواند بیشتر باشد. حافظه کوتاه مدت شامل تمام داده‌های مربوط به تکالیف شناختی می‌شود و هر چقدر با تمرینات، محاسبات، شنیدن و تصویرسازی ذهنی اطلاعات حافظه کوتاه مدت را فعال‌تر کنیم، حافظه کاری موثرتر عمل می‌کند و ظرفیت ذخیره‌سازی و زمان بازیابی اطلاعات افزایش می‌یابد.

۴- حافظه بلند مدت(LONG-TERM MEMORY): با تکرار و مرور ذهنی اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال می یابند. ظرفیت حافظه بلند مدت بر خلاف حافظه کوتاه مدت نامحدود می باشد. مدت نگه داری اطلاعات نیز از چند روز تا چند سال و بعضا تا آخر عمر متغیر می باشد. حافظه بلند مدت زمانی شکل می گیرد که اتصالات نورونی خاصی بطور دایمی و پایا تقویت شده باشند. ثابت گردیده پروتئین CYPIN با افزایش انشعابات دندریتها و شکل گیری سیناپسهای جدید اتصالات بین سلولهای عصبی (نورونها) را افزایش و تقویت می کند.

حجم اطلاعات ذخیره شده و مدت زمان نگهداری اطلاعات در حافظه بلندمدت، محدودیتی ندارد. در حافظه بلند مدت، اطلاعات از چند دقیقه تا پایان عمر ذخیره می‌شود. یکی از ساده‌ترین شیوه‌های انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به بلندمدت، بازگویی و تمرین است.

حافظهطبقه بندی حافظه بلند مدت

۱- حافظه اظهاری و یا آشکار(DECLARATIVE/EXPLICIT): این حافظه نیاز به یادآوری آگاهانه و هشیارانه دارد. فرآیند یادگیری در حافظه آشکار خودآگاه است. برای بازیابی آن به محرکات مختصر و سرنخ ها نیاز است. این حافظه به دو زیر مجموعه تقسیم بندی می گردد:

۱-۱) حافظه معنایی(SEMANTIC MEMORY): دانش عمومی ما از جهان پیرامون را در برمی گیرد. شامل واژه ها، ایده ها، مفاهیم، ساختارها و نمادهای کلامی می باشد. حافظه معنایی یک حافظه مرجع می باشد. حافظه معنایی مستقل از زمان و مکان می باشد. حافظه معنایی رمز گردانی انتزاعی دانش است. اطلاعات موجود در حافظهٔ معنائى عموماً به‌صورت گزاره (proposion) و طرحواره (schema) ذخیره مى‌شوند. گزاره کوچک‌ترین واحد اطلاعات است و مى‌توان آن را درست یا غلط نامید.

مثال هایی از حافظه معنایی: مهم‌ترین علل آلودگی ناشی از ریز گردها را توضیح دهید. یا نظریه را تعریف کنید؟ یا بین احساس و ادراک چه تفاوتی وجود دارد؟ یا حفظ مطالب درسی برای شرکت در کنکور.

۲-۱) حافظه رویدادی(EPISODIC MEMORY): این حافظه رویدادها و تجارب سریالی (زنجیره ای) را در برمی گیرد. این حافظه به زمان و مکان وابسته است. حافظه رویدادی همان حافظه شخصی هر فرد می باشد مثل احساسات و هیجانات مربوط به یک زمان و مکان خاص. حافظه اتوبیوگرافیک نیز زیر مجموعه این حافظه می باشد که به حافظه یک رویداد خاص در زندگی شخصی فرد دلالت دارد. مثل: تاریخ یک رویداد مهم ملی، غذایی که دیشب میل کرده اید، نام یک همکلاسی قدیمی. در مجموع حافظه رویدادی عبارت است از به خاطر سپردن رویدادها. مثلا دیروز همین ساعت کجا بودید؟

۲- حافظه روندی و یا ضمنی(PROCEDURAL/IMPLICIT):این حافظه به یادآوری خودآگاه و هشیارانه متکی نیست. فرآیند یادگیری در حافظه ضمنی ناخودآگاه است. بیان گفتاری در آن درگیر نبوده و شامل مهارتهای حرکتی می باشد .مثل راندن دوچرخه و یا نواختن پیانو. واکنشهای هیجانی شرطی شده نیز در این دسته جای دارند. حافظهٔ مربوط به‌چگونگى انجام امور به‌ویژه فعالیت‌هاى فیزیکى یا جسمانى مانند بازى‌هاى ورزشى را حافظهٔ روندى یا رویه‌اى مى‌نامند. اسلاوین (۱۹۹۱) مى‌گوید این نوع حافظه ظاهراً در یک رشته زوج محرک – پاسخ ذخیره مى‌شود. ‘به‌عنوان نمونه، اگر ما مدتى طولانى دوچرخه‌سوارى نکرده باشیم، به‌محض اینکه شروع به این کار بکنیم، محرک‌ها پاسخ‌ها را فرا مى‌خوانند. وقتى که دوچرخه به‌ سمت چپ خم مى‌شود (یک محرک)، ما به‌طور غریزى وزن خود را به ‌سمت راست مى‌دهیم تا تعادل خود را حفظ نمائیم(پاسخ)’ .

تقسیم بندی حافظه بر اساس جهت زمانی

  • ۱- حافظه گذشته نگر(RETROSPECTIVE)در این حافظه موضوعی که باید یادآوری گردد مربوط به گذشته است.
  • ۲- حافظه آینده نگر(PROSPECTIVE MEMORY)در این حافظه موضوعی که باید یادآوری گردد مربوط به آینده است.

مرکز حافظه در مغز کجاست؟

مرکز منفرد و خاصی در مغز برای حافظه وجود ندارد اما لوب پیشانی مغز، هیپوکامپ و آمیگدال نقش بارزتری در فرآیند حافظه دارند.

  • نقش مرور کردن در حافظه :  یکی حفظ اطلاعات در حافظه کوتاه مدت و دیگری انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است.
  • پیوند یا وابسته سازی (ASSOCIATION): به برقراری پیوند  معنا دار مطالب (اطلاعات) جدید با دانسته های (اطلاعات) قبلی اطلاق می گردد.

فراموشی و خطاهای حافظه

خطا در هر مرحله از رمز گردانی، اندوزش و بازیابی می تواند منجر به فراموشی و تحریف حافظه گردد.

۱- علت فراموشی در حافظه حسی: بی توجهی و بی دقتی.

۲- علت فراموشی در حافظه کوتاه مدت: گنجایش محدود آن – جایگزین شدن اطلاعات جدید – عدم مرور ذهنی – محو اثر به خاطر گذر زمان.

۳- دلایل فراموشی در حافظه بلند مدت:

الف) محو و زوال (DECAY)به از دست رفتن حافظه به مرور زمان اطلاق می گردد. علت صرفا گذر زمان است.

ب) تداخل (INTERFERENCE): از دست رفتن حافظه به علت حضور و تداخل خاطرات دیگر (به علت رقابت اطلاعات با یکدیگر):

۱- بازداری پیش گستر(PROACTIVE)خاطرات  گذشته موجب از دست رفتن خاطرات جدید  می شوند. یادگیریهای قبلی مانع یادآوری مطالب جدید می شود.

۲- بازداری پس گستر(RETROACTIVE): خاطرات جدید موجب از دست رفتن خاطرات گذشته می شوند. یادگیری های جدید مانع یادآوری مطالب گذشته می شود.

۳- حواس پرتی(ABSENT-MINDEDNESS): به اشکال در ایجاد حافظه موثق و قابل اطمینان در همان وهله نخست، یعنی در مرحله رمز گردانی اطلاعات، اطلاق می گردد. هنگامی که ما به اندازه کافی توجه و دقت مبذول به مطالب نمی کنیم رمزگردانی ما ناکارآمد خواهد بود. در این حالت حافظه محو نگردیده بلکه اطلاعات اصلا در حافظه بلند مدت رمزگردانی نشده اند.

۴- بازداری یا سد شدن(BLOCKING) : در این حالت خاطرات دست نخورده وجود دارند، اما دسترسی به آنها ممکن نیست. شاید سرنخ های کافی برای سوق دادن ما بسوی اطلاعات مربوطه در اختیار نباشد و یا دیگر آیتم ها را یادآوری می کنیم که با یادآوری خاطره دلخواه تداخل می یابد. این همان اصطلاح “نوک زبانم هست” می باشد که تنها بخشی از حافظه بازیابی می شود و نه تمام آن.

۵- تلقین پذیری (SUGGESTIBILITY): تلقینات ذهنی می تواند در یادآوری خاطرات تاثیر گذار باشد. نحوه توصیف یک تصادف می تواند در شهادت شاهدان عینی آن تصادف تاثیر مستقیم بگذارد. وقتی یک تصادف “مرگبار” توصیف می گردد شاهدان هنگام یادآوری، صحنه تصادف را اغراق آمیزتر از آنچه که بوده بازگو می کنند.

۶- حافظه گزینشی(SELECTIVE MEMORY): در این حالت افراد صرفا جنبه های خوب و یا بد رویدادهای گذشته را به خاطر می آورند. مثلا افراد بد بین و یا افسرده تنها رویدادهای منفی گذشته را بخاطر می آورند. باورها، نگرشها و تعصبات در یادآوری خاطرات تاثیر گذار است.

۷- سرکوب و واپس زنی(SUPPRESION): به سرکوب خاطرات ناخوشایند اطلاق می گردد. فرد سعی میکند این خاطرات را در ضمیر ناخودآگاه خود نگه دارد.

۸- ضایعات مغزی، آلزایمر، شوکهای عصبی، افسردگی و اضطراب نیز می توانند منجر به فراموشی شوند.

نکات : 

  • ۱) علاقه مندی لازمه “توجه و تمرکز” و “توجه و تمرکز” لازمه یادگیری و یادسپاری است.
  • ۲) رمزگردانی ساختاری (تاکید بر مشخصات ساختاری و فیزیکی محرکات)، رمز گردانی آوایی یا صوتی (تاکید بر صدای واژه ها) و رمزگردانی معنایی (تاکید بر معنی ومفهوم)، از درجات پردازش در رمزگردانی می باشند که در این میان رمزگردانی ساختاری سطحی و رمزگردانی معنایی پردازش عمیق محسوب می گردد.
  • ۳) هنگامی که یک رشته اطلاعات و یا رویدادها در توالی یکدیگر رمزگردانی میگردند، گاهی اوقات احتمال یادآوری مواد ابتدایی بیشتر است که به اثر تقدم(PRIMACY  EFFECT) شهرت دارد و یا احتمال یادآوری در مواد انتهایی رشته بیشتر است که اثر تاخر(RECENCY EFFECT) نامیده می گردد.
  • ۴):یادگیری همان انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است.
  • ۵) بازشناسی سهل تر از یادآوری است. بازشناسی مثل آزمونهای تستی و چند گزینه ای و یادآوری مانند آزمونهای تشریحی است. و به همین خاطر است که آزمونهای چند گزینه ای آسانتر از آزمونهای تشریحی است.

سطوح پردازش

رمزگردانى مهم‌ترین عنصر پردازش اطلاعات است. در واقع سطح پردازش (level of processing) معرف حافظه‌هاى گوناگون است. اطلاعاتى که پردازش نمى‌شوند تنها یک تأثیر حسى موقتى از خود برجاى مى‌گذارند (حافظهٔ حسی)؛ اطلاعاتى که فقط تکرار مى‌شوند، یعنى به‌طور سطحى پردازش مى‌شوند، براى چند ثانیه قابل دسترسى‌ مى‌باشند (حافظهٔ کوتاه‌مدت)؛ و اطلاعاتى که بیشتر پردازش مى‌شوند به حافظهٔ درازمدت راه مى‌یابند. اطلاعات در حافظهٔ درازمدت نیز یکسان پردازش نمى‌شوند، براى نمونه، اگر از یادگیرندگان خواسته شود تا یک کلمه را یاد بگیرند و به یاد آورند ممکن است آن را به‌طور بسیار سطحى پردازش کنند، یعنى صرفاً به ویژگى‌هاى ظاهرى آن توجه نمایند. و باز هم در سطحى عمیق‌تر ممکن است معنى کلمه را هم در نظر بگیرند، یعنى آن کلمه را به‌طور معنائى رمزگردانى کنند.

نظریهٔ سطوح پردازش رقیب نظریهٔ حافظه‌هاى سه‌گانه است. در نظریهٔ حافظه‌هاى سه‌گانه که به نظریهٔ اتکینسون – شیفرین (Atkinson – Shiffrin) معروف است، محرکات یا درون‌دادها از زمان دریافت، توسط گیرنده‌هاى حسى تا زمانى که به‌صورت یادگیرى در مى‌آیند از سه حافظهٔ نسبتاً مستقل‌ گذر مى‌کنند. برخلاف این نظریه، پیروان نظریهٔ سطوح پردازش از جمله کریک (Craik)، لاکهارت (Lockhart)، و کرین (Crain)، به‌جاى حافظه‌هاى گوناگون، به ‌سطوح گوناگون پردازش اطلاعات باور دارند. به‌ اعتقاد ایشان، محرک‌ها یا درون‌داد‌هاى محیطى در چند سطح مختلف پردازش مى‌شوند، نه اینکه از چند حافظهٔ مختلف مى‌گذرند. براى نمونه، ممکن است با دیدن یک اتومبیل در خیابان وجود آن را ادراک کنیم اما توجهى به آن نشان ندهیم. این پائین‌ترین سطح پردازش است و ممکن است به ‌ما کمک نکند تا بعدها آن اتومبیل را به ‌یاد آوریم. در سطح عمیق‌ترى از پردازش، ممکن است آن اتومبیل را با نام شناسائى کنیم، مثلاً اینکه پیکان یا بنز است. این نام‌گذارى موجب سهولت یادآورى اتومبیل خواهد بود، زیرا در سطح عمیق‌ترى پردازش شده است. در عالى‌ترین یا عمیق‌ترین سطح پردازش، ما به ‌اتومبیل معنى مى‌دهیم. مثلاً اینکه متوجه مى‌شویم که ما خود یک پیکان هم‌رنگ اتومبیل مورد بحث داریم. هر قدر که ما بشتر به جزئیات یک محرک توجه کنیم، از لحاظ ذهنى بیشتر آن را پردازش مى‌کنیم، و لذا احتمال اینکه بعدها آن را یاد آوریم نیز بیشتر است. به سخن‌ دیگر، حافظه یا یادآورى به عمق پردازش وابسته است.

نظریهٔ دیگرى که به نظریهٔ سطوح پردازش نزدیک است و واضع آن پایویو (Paivio) است، نظریهٔ رمز دوگانه (dual – code) نام دارد. در این نظریه گفته مى‌شود که اطلاعات یا به‌صورت تصاویر ذهنى یا به‌صورت کلامى در حافظهٔ درازمدت ذخیره مى‌شوند. اشیاء یا رویدادهاى عینى مانند گربه، گوسفند، تجارب تعطیلات نوروزی، یا دیدارى از یک موزه به‌صورت تصاویر ذهنى ذخیره مى‌شوند. امور انتزاعى مانند حقیقت، عدالت، و از این قبیل به‌صورت کلامى ذخیره مى‌شوند. هم‌چنین بعضى امور که داراى هر دو ویژگى عینى و انتزاعى هستند، مانند خانه احتمالاً به‌هر دو صورت تصویرى و کلامى در حافظه ذخیره مى‌شوند، اما در این صورت یکى از دو رمز ممکن است بر دیگرى غالب باشد.

بنا به نظریهٔ رمز دوگانه، اطلاعاتى که قابل رمزگردانى به ‌هر دو صورت تصویرى و کلامى هستند آسان‌تر آموخته مى‌شوند. شاید به ‌همین دلیل است که توضیح کلامى مطالب همراه با شکل و نمودار به یادگیرى و یادآورى مطالب کمک بیشترى مى‌کند. برانفورد (Branford – ۱۹۷۹) در تکمیل نظریهٔ سطوح پردازش و رمز دوگانه، نظریهٔ پردازش منطبق بر انتقال (transfer – appropriate processing) را وضع کرده است. طبق این نظریه، نیرومندى و طول مدت حافظه نه ‌تنها به عمق پردازش، بلکه هم‌چنین به شباهت بین شرایط یادگیرى و شرایط یادآورى وابسته است. بنا به گفتهٔ اسلاوین (۱۹۹۱)، به‌‌ همین سبب است که مى‌بینیم آزمون‌شوندگان در سؤال‌هاى عینى (تستی) یا کامل‌ کردنى مربوط به ‌نکات دستورى و نقطه‌گذارى جملات عملکرد بسیار خوبى دارند، اما به ‌این خوبى نمى‌توانند اصول دستورى و نقطه‌گذارى را در جملاتى که خود مى‌نویسند به‌ کار بندند.

منابع

تست ها :

۱- مهم ترین ویژگی حافظه کوتاه مدت چیست ؟

۱) طول مدت آن                       ۲) گنجایش آن                        ۳) فعال بودن آن                       ۴) فراموشی اطلاعات از آن

۲) در کدام نظریه ، هرچه یادگیرنده بیشتر به جزئیات محرک توجه کند با احتمال بیشتری آنرا به یاد خواهد آورد؟

۱) سطوح پردازش                  ۲) توزیع موازی                        ۳) پیوند گرایی                             ۴) رمز دوگانه

۳.۸ ۲۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

7 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها