خطای شناختی تعمیم افراطی
این خطا منجر به ناامیدی میشود.
خطای شناختی تعمیم افراطی یا تعمیم مبالغه آمیز باعث میشود فرد هر حادثه منفی را شکستی همیشگی پندارد و آن را به همه جوانب زندگی تعمیم دهد.
گاهی یک حادثه منفی در یک بخش از زندگیمان را به تمام بخشهای دیگر زندگی، تعمیم میدهیم و با یک نتیجه گیری افراطی احساس بدبختی و ناراحتی در ما شدت پیدا میکند. این ناشی از یک خطاهای شناختی به نام خطای شناختی تعمیم افراطی یا تعمیم مبالغه آمیز است که میتواند منجر به افسردگی یا اختلال در روابط ما شود.
خطای شناختی تعمیم مبالغهآمیز منجر به افسردگی (در کار خود موفق نشدم، و هیچ وقت موفق نمیشوم) و اضطراب (دفعه قبل حین رانندگی تصادف کردم، پس دیگر رانندگی نمیکنم. دفعه پیش هنگام سخنرانی دچار وحشت شدم، برای همین هیچ وقت نمیتوانم سخنرانی کنم) میشود. این خطای شناختی یکی از خطاهای رایج در نزد ایرانیان است.
زمانی که دچار خطای شناختی تعمیم افراطی میشوید هر حادثه منفی را شکستی همیشگی میپندارید. شما صرفا بر اساس یک رویداد خاص، یک الگوی کلی منفیگرایانه را استنباط میکنید و این خطا منجر به ناامیدی میشود.
در تعمیم بیش از حد، هر حادثه ناخوشایند و منفی از جمله شکست شغلی و یا شکست در ماجرای عشقی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی میکنیم. طوری رفتار میکنیم که گویی دنیا به آخر رسیده است. به خودمان میگوییم: من نمیتوانم در هیچ کاری موفق شوم و همواره در همه کارها شکست میخورم. من چقدر بدبختم. از من بدبختتر وجود ندارد. این اتفاق همیشه فقط برای من پیش میآید.
افرادی که خطای شناختی تعمیم افراطی را در افکار خود دارند، حقایق زندگی را پر رنگتر از مقدار واقعی آن میبینند. شاید بتوان این طور بیان کرد که این افراد به دلیل مبالغه در بخشی از افکار، نمیتوانند جوانب مثبت زندگی را ببینند.
در این نوع از خطاهای شناختی، فرد دچار تفکر همیشه یا هرگز میشود و شدت هر اتفاق را پر رنگتر از مقدار واقعی آن میبیند، و یا یک واقعه منفی را به کل زندگی تعمیم میدهد. تعمیم مبالغهآمیز را میتوان در افرادی که دچار ترس از هواپیما، آسانسور، سگ و یا.… هستند، مشاهده کرد.
اگر از افرادی که دچار ترس پرواز هستند سوال کنیم که چند درصد احتمال میدهند هواپیمایشان دچار سانحه شود، آنها بهطور معمول بین ۲۰ تا ۵۰ درصد را ذکر میکنند؛ در حالی که میدانیم احتمال سانحه هوایی و سقوط هواپیما در طول زندگی یک نفر، ۱ در ۲۰۰۰۰ است؛ در حالی که این عدد برای تصادف ماشین، ۱ در ۱۰۰ میباشد.
نمونه های خطای شناختی تعمیم مبالغه آمیز
- فردی در حال رانندگی است که پرندهای به شیشه اتومبیل او می خورد، می گوید: «چه بد شانس هستم، پرندهها همیشه به شیشه من میخورند.»
- دانش آموز دبیرستانی ممکن است نتیجه بگیرد که: «به دلیل این که در امتحان اول خود ضعیف کار کردم، نمی توانم در درس ریاضی هم خوب باشم».
- فردی که یکبار تقاضای آشنایی از دختری کرده و جواب منفی شنیده است، باور دارد که هر دختری به او جواب رد خواهد داد.
- خانمی را فرض کنید که همسرش در زمان مقرر به منزل نمیآید. به شدت عصبانی شده و این افکار در ذهن او میگذرد: «او هرگز سر وقت به منزل نمیآید. راستی که خجالت آور است، چقدر نامنظم است، اگر به من توجه داشت این همه دیر نمیکرد».
این نوع از خطاهای شناختی را میتوان در جملاتی مانند: «اگر یک سنگ از آسمان نازل شود، به سر من میخورد» و یا «هر چه سنگ است، پیش پای لنگ است» سراغ گرفت. در این خطا، افراد از کاه، کوه میسازند.
تعمیم افراطی موجب پیشداوری ما در مورد دیگران میشود، چرا که بدون تجارب کافی، شتاب زده مسائل را به یکدیگر تعمیم میدهیم. مثلا ممکن است شما یک بار یک فردی که قومیت خاصی دارد را ببینید و او رفتار ناخوشایندی با شما بکند و از آن به بعد شما بگویید مردم این قومیت خوب نیستند. افراد با قاعده سازی بر اساس چند حادثه منفی، تفکر خود را از طریق تعمیم افراطی تحریف میکنند.
فکر جایگزین این خطای شناختی
همه ما در زندگی دچار وقایع منفی میشویم که بعضی از آنها بیشتر از بقیه به ما آسیب میزنند. اما این به معنای آن نیست که آینده نیز مانند گذشته تکرار شود. بهجای آنکه بگویم «من در امتحان قبول نشدم، دیگر قبول نمیشوم»، میگویم و باور دارم که «من دفعه قبل قبول نشدم، اما با تلاش بیشتر و به جهت تجربه بالاترم این بار قبول میشوم.»
تقسیم بندی خطای شناختی تعمیم مبالغه آمیز
خطای شناختی تعمیم مبالغه آمیز، به ۲ دسته خطای شناختی مبالغه آمیز مثبت و خطای شناختی مبالغه آمیز منفی تقسیم می شود. افرادی که دچار خطای شناختی مبالغه آمیز هستند، همه اتفاقات و رویدادهای محیطی را با ابعادی نامناسب تفسیر می کنند. برای نمونه وقتی صحبت از پنچر شدن اتومبیل خود در چند روز گذشته می کنند، می گویند: بدترین روز زندگیم روز پنچری اتومبیلم بود، هرگز اینقدر بد شانس نبودم.
ویژگی های افرادی که دارای خطای شناختی مبالغه آمیز منفی و یا مثبت هستند :
- از کلماتی چون: هرگز، به شدت، همیشه، به هیچ عنوان، بیش از حد استفاده می کنند.
- از مشکلاتی که توانایی لازم برای حل آنها را دارند، یک هیولا و یک کوه بزرگ می سازند.
- نکات منفی را در زندگی زیاد می بینند.
- معتقدند در هیچ کاری نمی توانند موفق شوند.
- همیشه خود را در همه کار شکست خورده و بازنده می بینند.
- در برخی از مواقع فکر می کنند که اتفاقات بَد تنها برای انها رخ می دهد.
- ممکن است تصور کنند که بیش از دیگران دچار بد شانسی می شوند.
- خود را در مورد رفتارها و افکار اشتباه، بیش از حد سرزنش می کنند.
- در تعریف ها و روایات خود، یک کلاغ چهل کلاغ می کنند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب های زیر مراجعه فرمایید:
- دانیل کانمن. تفکر، سریع و کند. ترجمه: فروغ تالوصمدی. نشر: در دانش.
- رولف دوبلی. هنر شفاف اندیشیدن. ترجمه: عادل فردوسی پور و دیگران. نشر: چشمه.
- لیهی، رابرت. فنون شناخت درمانی. ترجمه: لادن فتی و دیگران. نشر: دانژه.
- برنز، دیوید. روانشناسی افسردگی. ترجمه: مهدی قرچهداغی. نشر: دایره.
سلام. فکر جایگزینش یه جورایی تعدیل کردن فکر و حذف باید و افکار والدانه است؟