دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

عشق چیست؟

عشق، نوعی هیجان و نوعی نیاز است

عشق به عنوان یک هیجان، همان تجربه سبکی و ذوق و شوق است که لطیف ارزیابی می شود و محرک نزدیکی، شناخت و مراقبت است.

عشق ابدی

عشق (Love) دقیقا چیست؟ آیا قابل اندازه‌گیری است؟ آیا می‌توان آن را از طریق اسکن کردن مغز یا آزمایش خون بررسی کرد؟

ای که می پرسی نشان عشق چیست؟
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از درمانده ای درمان کنی.
در میان این همه غوغا و شرّ
عشق یعنی کاهش رنج بشر.

پل اکمن (Paul Ekman) تصریح می کند که عشق هیجان نیست؛ زیرا در دو نمونه مشخص آن یعنی عشق والدین و عشق رمانتیک شاهد یک تجربه ارتباطی فراتر از یک تجربه گذرای هیجانی هستیم. او بر همین مبنا استدلال کرده است که عشق مشخصه های احساس یا هیجان را ندارد.

مفهوم عشق را می توان از ۳ منظر بررسی کرد:

  1. یک نیاز بنیادی روانی: عشق به عنوان یک نیاز اساسی روانی است که کامیابی آن، انرژی ساختار روانی فرد را تامین می کند.
  2. هیجانی همبسته با خشم: عشق و خشونت دو روی یک سکه اند. در فرایند کامیابی و ناکامی عشق، دو هیجان مهر و قهر متولد می شوند. نیاز به محبت و واکنش غیظ در پاسخ به نبود آن، عشق و خشونت را در هم می آمیزد.
  3. خصیصه انسانی: عشق به عنوان یک ویژگی انسانی است که از خودشیفتگی تا شفقت در یک پیوستار حرکت می‌کند و تکامل می‌یابد.

عشق مرکز ثقل تجربه ها و خصایص روان شناختی انسان است. بر همین اساس می توان، عشق را یک هیجان، دوستی را نگرش و مهربانی را یک رفتار در نظر گرفت. عشق می تواند به عنوان یک هیجان، یک نیاز و یک خصیصه که ظرفیت نگرش سازی و رفتار سازی دارد، توصیف گر روابط انسانی باشد.

عشق در مقام یک هیجان می تواند در قالب زیر به عنوان یک تجربه هیجانی گذرا همچون هر هیجان دیگری تجربه شود؛ احساس سبکی و ذوق در ناحیه شکمی و سینه و میل رفتاری به نزدیکی، شناخت و مراقبت و ذهنیت آشتی و صمیمیت و همدلی. بدیهی است این تجربه گذرا در رابطه دوستانه با فراوانی بیشتری رخ می دهد.

عشق از شفقت و همدلی متمایز است. در شفقت میل به نزدیکی و شناخت همچون عشق وجود ندارد و در همدلی نیز بعد ذهنی تجربه پر رنگ تر است. در عین حال تجربه هیجانی عشق با شفقت و همدلی قرابت دارد. هدف عشق (در تضاد با هیجان های منفی که در جهت صیانت فردی اند) تسهیل رابطه، حمایت و رشد فرد مقابل (معشوق) است.

فرماندهی مغز بر عشق

در ادبیات، هنر یا زبان عادی مردم کوچه و بازار هرگاه صحبت از عشق شده، پای قلب به میان آمده است؛ قلبی که با دیدن معشوق به تپش افتاده و در حال بیرون زدن از سینه است یا با از دست دادن معشوق، زخم خورده و شکسته شده است. هرچند در این تعبیر جا افتاده قلب و عشق پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند، اما در حقیقت آن اندامی که افسار این هیجان را در دست دارد، مغز انسان است.

پست های مرتبط

نقش هورمون ها در تجربه عاشقی

معمولا سطح سروتونین، در کسانی که به گفته خود عاشق هستند، بسیار پایین‌تر از میزان طبیعی است. سطح سروتونین در بدن این افراد درست در همان سطحی بوده است که در بدن افراد مبتلا به اختلال وسواس دیده می‌شود. عاشق‌ها و مبتلایان به اختلال وسواسی فکری یا عملی، به طور افراط‌ گونه‌ای نسبت به یک چیز یا یک شخص احساس نگرانی و وسواس از خود بروز می‌دهند. شیمی مغز کسانی که رفتارهای وسواس‌گونه از خود نشان می‌دهند، مثلا روزانه به دفعات بسیار زیاد دست‌هایشان را می‌شویند یا به‌طور غیرعادی تمایل به نظافت یا کنترل مدام شعله‌های گاز دارند، با افرادی که تازه عاشق شده‌اند، شباهت دارد.

در بدن زنان و مردان عاشق به طور قابل ‌توجهی میزان هورمون کورتیزول که در هنگام استرس ترشح می‌شود، بالاست.

میزان تستوسترون، مهمترین هورمون مردانه، در مردان عاشق کمتر از دیگر مردان است. در عوض میزان ترشح این هورمون در بدن زنانی که عاشق هستند، در مقایسه با دیگر زنان بیشتر می‌شود. در این وضعیت مردان بیشتر شبیه زنان و زنان بیشتر شبیه مردان می‌شوند؛ انگار که طبیعت می‌خواهد آنچه که می‌تواند میان زنان و مردان متفاوت باشد را از میان ببرد. ترشح پایین تستوسترون در مردان، آنان را ملایم‌تر کرده، زیرا آرامش پیش‌شرطی است تا مرد وارد رابطه شود. در مقابل، بالا رفتن میزان ترشح تستوسترون در زنان موجب افزایش میل جنسی آنها می‌شود.

آیا عشق آتشین نوعی اعتیاد است؟

هنگام شکل گرفتن احساس عشق آتشین به وضوح بخش‌هایی از مغز فعال شده و فعالیت بخش‌های دیگر کمتر می‌شود. این واکنش بسیار شبیه به واکنشی است که هنگام مصرف کوکائین در مغز ایجاد می‌شود.

با توجه به تئوری‌های تکامل، اعتقاد بر این است که احساس جذابیت بین ۶ ماه تا ۳ سال عمر دارد که زمانی کافی است برای این که مرد در کنار زن بماند. یافته‌های علمی مشخص کرده‌اند که در دوران عاشقی دوپامین، از ناقل‌های عصبی، مرکز لذت مغز را فعال می‌کند. این درست شبیه به فرایندی است که مواد اعتیادآور نظیر کوکائین، هروئین، نیکوتین، آمفتامین یا دیگر داروهای اعتیادآور ایجاد می‌کنند.

هورمون‌ها، موتور عشق هستند

عاشقی نوعی احساس استرس مثبت است که در آن بیش از همه غده تیروئید و هورمون‌های جنسی و استرس دخیل هستند.

معمولا احساس “عشق دیوانه‌وار” به طور میانگین تنها ۷ ماه طول می‌کشد. در موقعیت‌های اروتیک غده هیپوفیز که در زیر مغز قرار دارد، هورمونی به نام اکسی‌توسین را ترشح می‌کند که از جمله در ایجاد انقباضات رحمی، تسهیل ورود اسپرم به رحم و نیز تحریک اندام جنسی نقشی مهم ایفا می‌کند. اکسی‌توسین به هنگام ارگاسم و نیز وضع حمل باعث انقباض عضلانی می‌شود. این هورمون که آن را “هورمون عاشقی”، “هورمون ارگاسم” یا “هورمون وفاداری” نیز می‌نامند، موجب وابسته شدن و ایجاد احساس عشق و اعتماد میان دو نفر می‌شود و آنها را به داشتن یک رابطه مشترک با دوام و داشتن فرزند ترغیب می‌کند.

یکی دیگر از هورمون‌های مطرح در زمان عاشقی، وازوپرسین است. این هورمون گردش شدیدتر خون در اندا‌م‌های جنسی را سبب می‌شود و نیز کمک می‌کند تا پس از ارگاسم فرد به خوابی عمیق فرو رود.

منبع :

۵ ۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها