دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

ایران امروز

سادومازوخیسم

فروید در حین طرح و تشریح ساختار توپیک و دینامیک بیماریهای روانی و ارتباط آنها با یکدیگر از جمله این نظریه مهم را مطرح کرد که «نوروز نگاتیو ، انحراف جنسی است». یک نظر مهم و کاربردی که توسط لکان حتی گسترش و توسعه ی نوین و بهتری یافت، از جمله در درس گفتار مهم او در مورد «کانت با ساد». گزاره و منظری که به ما نشان می دهد چرا در پشت هر انسان وسواسی و پاک طلبی یک « نارسیست خودخواه و خواهان لذت و خوشی بی مرز» نهفته است. زیرا انسان وسواسی همان بنده در گفتمان هگلی ارباب/بنده است که ارزویی جز جایگزینی پدر و ارباب و بدست اوردن مادر و لذت محض ندارد.

ازینرو نیز می بینید که جامعه ی وسواسی و پاک طلبانه ای چون ما چرا در خفا این قدر شهوانی و حشری و تشنه است. چرا هر که بیشتر داد پاکی و اخلاق می زند، پایش که برسد عیاش تر و ارباب ماب تر از هر ارباب کهنی می شود و برای خوشیش از روی لاشه دیگران عبور می کند. یعنی او حشری و تشنه است چون اخلاقی و تقدس گراست و تقدس گراست چون حشری و شهوت پرست است.

ازین رو بقول لکان ساد مطلق گرایی، که در تمتع و خوشیش چنان بی مرز است که بنا به قانونش حاضر است برای خوشیش از روی هر لاشه و دیگری رد بشود، در واقع روی دیگر و حقیقت «فرمان مطلق اخلاقی و فرامن اخلاقی از نوع کانت» است. اینکه فرامن اخلاقی مطلق گرا و وسواسی روی دیگرش همان سادیست یا نارسیست مطلق گراست. یا اینگونه می توان فهمید که چرا مثل عکس ذیل زن هیستریک فیلم «یک متد خطرناک» از طرف دیگر مازوخیست است. یا اینکه در لحظاتی از فیلم می تواند به سادیست تبدیل بشود و زخمی بر صورت یونگ بیاندازد. یعنی دارای حالت سادومازوخیستی است.

یک متد خطرناک
یک متد خطرناک

با توجه به این ساختار و دینامیک ساختارهای روانی و با استفاده از انها در روانشناسی توده ای، شاید سرانجام علل روانی و گفتمانی رشد روند دروغ و خشونت و وقاحت در جامعه ی معاصر و کنونی ایران را به سان روی دیگر و اصلی این جامعه ی اخلاقی و وسواسی ببینید. مبحثی که من حداقل هشت و نه سال پیش در نقد جامعم بر بحران مدرن ایران و در کتاب «از بحران مدرنیت تا رقص عاشقان و عارفان زمینی» مطرح کردم و «پیش بینی علمی» کردم که چرا این جامعه هر چه بیشتر مجبور است از «کاهن و مذهبی تقدس گرا و روی دیگرش عارف خراباتی» به «عارف و کاهن لجام گسیخته» تبدیل بشود و هر چه بیشتر دروغ و رشوه خواری و وقاحت و خشونت در جامعه ی ایران رشد بکند. اینکه چرا جامعه ی ما مجبور است از «معنوی گرایی افراطی و وسواسی» به « مادی گرایی و لذت پرستی به هر قیمتی، به پوچ گرایی خطرناک» مبتلا بشود، به جای اینکه به «میانمایگی» مدرن برسد. همانطور که من این روند اجتناب ناپذیر و بحران کنونی را نه نفی و یا سرزنش اخلاقی کرده و می کنم ، بلکه می دانم که چرا این روند اجتناب ناپذیر است تا هر چه بیشتر جامعه ی ما و یکایک ما در این مسیر به ضرورت و تحولش دست بیابد. زیرا در این مسیر «رشد کویر» و فروپاشی سنت همزمان زمینه های تحول بزرگ جنسی و جنسیتی و رنسانس بوجود می اید و باید به رشد این تحول و گذار از دور باطل کاهن اخلاقی به کاهن لجام گسیخته/ عارف و انقلابی خراباتی و تراژیک به عارف و بازاری و پوپولیست لجام گسیخته کمک رساند تا تحولات گفتمانی در همه ساختارها بهتر رخ بدهد.

همانطور که زن هیستریک فیلم «یک متد خطرناک» یعنی خانم «سابرینا اشپیلراین» در نهایت به یک روانکاو قوی تبدیل می شود( حتی او نظریه ایی قوی در مورد اهمیت خشم و رانش تخریب در تولید شور زندگی مطرح می کند و برای فروید بیان می کند. جای پای این نظریه را ما در تئوری رانش زندگی/ رانش مرگ فروید می بینیم بی انکه تفاوت مهم و اساسی میان تئوری فروید و تئوری سابرینا اشپیلراین را بشود نفی کرد. زیرا نظریه سابرینا یک نظریه تک بنیادی است، در حالیکه نظریه فروید دو بنیادی و به حالت دیالکتیکی است). تا جامعه ما هر چه بیشتر با گذار از نوروز به انحراف جنسی و با لمس دروغ و خطای درون این وسواس و هیستری و روی دیگرش انحرافات جنسی و حالات نارسیستی و یا سادومازخیستی اش، پی ببرد که چرا باید بهای بلوغ و تحول را بپردازد، بهای کستراسیون فردی و جمعی را بپردازد تا بتواند به جهان هزار لذت و هزار منظر و هزار بازی، به جهان وحدت در کثرتی نو و تحول ساختاری ملی و فردی هرچه بیشتر دست بیابد.

زیرا نگاه رادیکال فروید و لکان را اگر درست بفهمیم، در واقع به ما می گوید که چرا انسان معمولی و نرمال همان انسان نوروتیک است. اینکه شروع یکایک ما و هر تحول عمدتا از موضع یک انسان نوروتیک وسواسی یا هیستریک است که انگاه در طغیانش هر چه بیشتر و در کنار تمناها و ارزوهای مدرن و درستش روی دیگر تمایلاتش یعنی انحراف جنسی و تمتع های جنسی و جنسیتی اش را برملا می سازد و در این مسیر مجبور می شود برای دست یابی به تمناها و ارضای خواستهای خویش سرانجام «بهایش» را بپردازد و «هاشور بخورد»، کمبود و تمناهایش را قبول بکند. تا در مسیر این روشدن و اشکار شدن رویاهایش انگاه سره از ناسره جدا شود و بتواند از دور باطل نوروتیک/پرورزیون، کاهن اخلاقی/ لذت طلب خشن و بی مرز عبور بکند، این دور باطل را بشکند و تن به تحول فردی و گفتمانی و ورود به ساختاری نو بکند ( زیرا بقول نیچه وقتی سد می شکند اول گل و لای می اید و زمان می طلبد تا اب صاف بشود). تا برای مثال بتواند از گفتمان و ساختار همپیوند حکومت تمامیت خواه/ فرد وسواسی و هیستریک یا خودمدار عبور بکند و به دموکراسی و نقد مدرن تن بدهد.

به جای اینکه اگر دیروز اخلاقی و وسواسی و کهترمنش بود، انگاه امروز هر کی بخواهد گردن دیگری یا قوم دیگری را بزند و همه بخواهند ارباب خودمدار و نارسیستی بشوند. همانطور که در این مسیر جدال میان نیروها و قدرتهای مدرن جامعه که این «بهای مدرن و نمادین» را هر چه بیشتر پرداخته اند و به بخش نمادین و نماد تحول آن جامعه تبدیل شده اند، با بخشهای دیگر جامعه که تازه از انسان نوروتیک به انسان پرورز تبدیل شده اند و یا در این حالات گرفتار مانده اند، هر چه بیشتر می شود. جدال اصلی به جدال میان تفسیرها و تاویل های مدرن آنها با این نظرات عمدتا سیاه/سفیدی نارسیستی یا به حالت تحریف خطرناک و رئال جنگ قومی یا جنگ مذهبی و غیره خواهد بود. این جدال روند اینده ایران و چگونگی رنسانس ایران را و میزان تلفاتش را تعیین می کند. زیرا این رنسانس و «بها دادن نمادین» همان امر اجتناب ناپذیر و ضرورت این تحول سه مرحله ایی است. بقول لکان این همان «زمان منطقی و سه مرحله ایی» تحول و بلوغ فردی یا جمعی است.

اما در این مسیر گذار و انگاه که هر چه بیشتر حالت نوروتیک به حالت انحراف جنسی و روی دیگریش عبور می کند و مثل امروز در جامعه و حکومت هر چه بیشتر دروغ و بی شرمی و وقاحت اوج می گیرد، بایستی این نیروی نو و مدرن نیز راه مقابله با این روند را بداند. شیوه ی برخورد و مقابله ایی که از موضع پاک اخلاقی و وسواسی جدید نیست که باز تکرار همان دور باطل است و اینکه این بار از انحراف جنسی به روی دیگرش انسان نوروتیک تبدیل بشویم، بلکه موضوع نشان دادن «راستگویی نوین و نقادانه» ما با خویش و دیگری و از این «موضع نمادین و پارادوکسیکال» بدور بحثها و پدیده هاست. 

Dariush Baradari

پست های مرتبط
۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها