عقده سیندرلا و سندروم ددی ایشو
عقده سیندرلا و ترس پنهانی زنان از استقلال
عقده سیندرلا، یک میل ناخودآگاه در بسیاری از زنان است که تمایل دارند بسیاری از اموراتشان توسط یک مرد قدرتمند انجام بگیرد.
کارل یونگ(روانپزشک و روانکاو سوئیسی) «عقده» را اینگونه تعریف میکند: موضوعی که به شکل ناخودآگاه برای ما وزن عاطفی بسیار زیادی دارد و در نتیجه این وزن عاطفی زیاد، باعث میشود که ما وقتی راجع به آن موضوع فکر می کنیم، اراده و تفکرمان تحت تاثیر آن وزن عاطفی دچار سوگیری و انحراف شود و در نتیجه در مورد آن موضوع غیرمنطقی عمل می کنیم. در این مقاله با عقده سیندرلا آشنا می شویم.
عقده سیندرلا یا سندروم سیندرلا (cinderella syndrome) مجموعه ای از علائم است که در برخی از دختران جوان دیده می شود. سندروم سیندرلا همانند یک خطای شناختی در نظر گرفته می شود. همانطور که در فیلم سیندرلا نیز آمده است، این تفکر در دختر به وجود می آید که باید منتظر مردی با اسب سفید باشد. این مرد باید بیاید و دختر را در یک زندگی رویایی خوشبخت کند.
وقتی کولت داولینگ(Colette Dowling) در کتاب «ترس پنهان زنها از استقلال» برای اولین بار از عقده سیندرلا نام برد، منظورش اتکای بیش از اندازه زنان در زمینههای مختلف مالی، عاطفی و رفتاری به مردان بود. او اشاره میکند که ترس ناخودآگاهانه زنان از استقلال و خودکفایی همواره آنها را در سایه حمایت افراطی مردان نگه داشته است. آنچه زن امروز را دچار تعارضات بسیار کرده حفظ مرزهای وابستگی و استقلال است که سندروم سیندرلا در به وجود آمدن آن دخیل بوده است.
عقده سیندرلا زمانی قوت می گیرد که دختران با نزدیک شدن به سن تجرد قطعی و زنان در آستانه طلاق یا مطلقه، هنوز ترس از تنها زندگی کردن را دارند. در ذهن آنها وجود مردی برای حمایت مالی و عاطفی ضروری است.
ریشه شناسی سندروم سیندرلا
بزرگترین عاملی که می توان گفت در سندروم سیندرلا دخیل است، شیوه تربیتی والدین است. والدین در ازای هر کار خوبی که دختر انجام میدهد، توجه نشان میدهند، یعنی توجه مشروطی که تنها در ازای خوب، کامل، مودب و ایثارگر بودن اعطا میشود. هر گونه شیطنت یا کشف دنیا برای دختران، والدین را نگران میکند؛ در نتیجه موانع و محدودیتها برای دختران بیشتر میشود. در مقابل، موانع کمتری برای پسران در نظر گرفته میشود.
یکی از باورها این است که دختران باید به گونهای رشد یابند که مورد دلخواه مردان باشند. تصویری که از دخترها ایجاد میکنند تصویری شکننده است که هرگونه ماجراجویی یا قدم از خود بیرون گذاشتن او را همراه با آسیب میکند. پس دخترها یاد میگیرند که اگر میخواهند لطمه نبینند باید همواره در سایه حمایت مردان قرار بگیرند. این تصویر در دوران بلوغ تشدید می شود، دختران آموزش میبینند که چگونه خود را در قالب یک زن دوست داشتنی و مطلوب مردان آماده کنند.
ممکن است که در دورههایی به دختران گفته شود که باید پیشرفت کنند، اما باز انتظار دارند با حمایت کسی دیگر به موفقیت برسند. گویی این سرنوشت حتمی زنان است که برای هر گونه شکوفایی، باید کسی برای تکیه داشته باشند. همگی این افکار و باورها میتواند زمینه ساز بروز سندروم سیندرلا باشد.
آثار سندروم سیندرلا
عقده سیندرلا نشانه گریز از مسئولیت پذیری است. زنان تصور میکنند وقتی مردها هوایشان را دارند، آنها از هرگونه مسئولیت مالی، احساسی و فیزیکی رها هستند. باور آنان میگوید «روزی مردی از راه میرسد و همهچیز را سر و سامان میدهد و دیگر لازم نیست، نگران چیزی باشم». آنها یاد میگیرند تا زمانی که کس دیگری هست تا مسئولیت آنها را به عهده بگیرد دیگر نیازی به تلاش مازاد ندارند و این بهانه مانع از هر گونه جاه طلبی از سوی آنها میشود.
این زنان به دلیل عدم شناخت توانمندیهای خودشان، فاقد عزت نفس کافی برای هر گونه استقلال طلبی هستند و تنها راه رسیدن به خوشبختی را حضور مردی برای پیش بردن امور خود میدانند.
سندروم سیندرلا همه بخشهای زندگی زنان را تحت الشعاع قرار میدهد. معمولا هویت خود را قربانی وابستگی به دیگری میکنند. آنها یاد میگیرند که در هر زمینهای نیاز به کسب اجازه یا گرفتن حمایت از مردان دارند. تصمیم گیری قاطعانه برای آنها کار بسیار دشواری خواهد بود. این عدم قطعیت را در میان تک تک کلماتشان میتوان یافت.
درمان سندرم سیندرلا
اولین نکته در درمان سندروم سیندرلا این است که به یاد داشتهباشید، ازدواج همانند مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن، تنها یکی از مراحل زندگی است و حتی ممکن است روزی به پایان برسد. بنابراین ازدواج کردن و رسیدن به مرد رویاها تنها بخشی از زندگی است نه تمام آن. در صورتی که تمام ظرفیتهای ذهنی خود را با فکر ازدواج کردن محدود کنید دیگر نمیتوانید به فعالیتهای دیگر بپردازید. از طرف دیگر زمانی که بلاخره به هدف خود دست یابید، زندگی برایتان بیمعنی میشود.
یکی از اقدامات برای دختر بچه ها به منظور جلوگیری از سندروم سیندرلا این است که به آنها آموزش استقلال فکری و رشد شناختی بدهیم. به این معنی که ازدواج تمام معنای زندگی نیست. دختر خودش مسئول زندگی خودش است و ازدواج فقط بخشی از زندگی اوست. بع عبارتی فقط به کودک القا نکنیم که باید منتظر خوشبختی از جانب فرد دیگری باشد؛ بلکه به او آموزش بدهیم که می تواند مسئول خوشبختی زندگی خودش و همسرش باشد.
منبع : cinderella-complex
می توانید به کتاب عقده سیندرلا (ترس پنهانی زنان از استقلال و خودکفایی)، ترجمه سلامت رنجبر، مراجعه فرمایید.
سندروم DADDY ISSUE چیست؟
از آن جا که سندروم ددی ایشو به طور رسمی به عنوان اختلال یا وضعیت روانی در DSM-5 قرار ندارد، تعریف آن کمی سخت است. کودکان به یک فرد بزرگسال قابل اعتماد در زندگیشان نیاز دارند تا دلبستگی ایمن تشکیل دهند. اگر دلبستگی ایمن شکل نگیرد، خیلی از افراد سبکهای دلبستگی اضطرابی، اجتنابی یا آشفته پیدا میکنند. اگر شخصِ پدر همواره در زندگی کودک حضور نداشته باشد، ممکن است منجر شود بعدها کودک در بزرگسالی سبک دلبستگی نا ایمن بیابد.
سبگ دلبستگی ناایمن همان چیزی است که می تواند به «سندروم ددی ایشو» تبدیل شود. اگر مشکلاتی زیادی در روابط رمانتیکتان با مردان دارید، ممکن است به سندروم ددی ایشو مبتلا باشید، علائم این سندرم عبارتند از:
- عدم عشق و احترام پدر : در سالهای بزرگ شدن یا حتی در حال حاضر، حس میکنید پدرتان نسبت به شما عشق ندارد، و برایتان احترام قائل نیست.
- محبت مشروط از جانب پدر : حتی وقتی حس میکنید دوستتان دارد، بر این باورید که در ازای دریافت عشق از سمت پدرتان باید کامل و بینقص باشید. مطمئناً زمانی که پیروز میشوید یا در زمینههای مختلف زندگیتان بهترین هستید، او به شما توجه بیشتری نشان میدهد. اما به طور کلی این میزان از توجه برایتان قابل قبول نیست، به همین دلیل اغلب حس میکنید از نظر خودتان و پدرتان به اندازهی کافی خوب نیستید.
- اجازه اشتباه کردن نداشتید : زمانی که اشتباهی مرتکب میشوید یا شکست میخورید، ممکن است پدرتان طوری رفتار کند که شما را دوست ندارد. به نظر میرسد از نقاط ضعفتان شرمگین و خجالتزده است. او اشتباهات و نواقص شما را به عنوان ضربهای به عزت نفس و تصویر عمومی خود میداند.
- سرکوب احساسات از جانب پدر : شما به ندرت اجازه داشتید عصبانیتتان را نسبت به پدر خود ابراز کنید یا نمیتوانستید با او دعوا و بحث کنید، جلوی او بایستید، و در کمال احترام اما قاطعانه احساسات و نظراتتان را ابراز کنید.
با داشتن سندروم ددی ایشو احتمالاً مدام به دلایل اشتباه، مردان اشتباهی انتخاب میکنید. شما مانند فرد گرسنهای هستید که وارد سوپر مارکت شده و از درون قفسهها غذاهای فست فود با جلدهای رنگارنگ را انتخاب میکند. بسته بندی بسیار دلپذیر است اما محتویات داخل بسته برایتان خوب نیستند.
ریشه سندروم ددی ایشو
سندروم ددی ایشو به زمان فروید و «عقدهی پدر» برمیگردد. او از این اصطلاح برای توصیف افرادی که تکانههای ناخودآگاهی دارند که در نتیجهی رابطهی ضعیف با پدرشان به وجود آمدهاند، استفاده کرد. سندروم ددی ایشو ارتباطی با تئوری عقده ادیپ دارد، تئوریای که در آن کودکان علاقهی ناخودآگاهی به والد غیر همجنسشان دارند. عقده ادیپ بیشتر برای پسران به کار میرود. عقده الکترا همان تئوری است که برای دختران استفاده میشود.
چه کسانی به سندروم ددی ایشو مبتلا میشوند؟
همه میتوانند به سندروم ددی ایشو مبتلا شوند. این سندروم فقط مختص به زنان نیست. این موضوع ربطی به جنسیتی که با آن به دنیا میآیید یا حتی بعدا اتخاذ میکنید ندارد؛ رابطه شما با والدین یا مراقبت کنندهتان همیشه بر چگونگی عملکردتان در روابط با دیگران اثر خواهد داشت.
سندروم ددی ایشو چگونه بر انتخابهای شما تاثیر میگذارد؟
افراد مدام به همان الگوی روابط گذشتهشان برمیگردند؛ به عبارتی یک تیپ رابطهی خاص را که قبلاً تجربه کردهاند جذب میکنند، حتی اگر آن رابطه مشکلدار بوده باشد. برای مثال اگر رابطه شما با مراقبتکنندهتان ناامیدکننده یا دردناک بوده، احتمالاً کسی را به عنوان پارتنر انتخاب خواهید کرد که به همان شکل شما را در رابطه نا امید کند (الگوی گذشته تکرار میشود).
بعضی افراد، چون در حین بزرگشدنشان این مدل روابط را تجربه کردهاند و فکر میکنند کاملاً طبیعی و نرمال است، تصور میکنند روابطشان باید این چنین باشند. برای دیگر اشخاص، انتخاب پارتنری مشابه به والدینشان، یک خواستهی ناخودآگاه است تا عشق والدینشان را که نداشتهاند بدین طریق جبران کنند.