دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

میراث داروین ۱

داروین

«اگر فروید داروین را بهتر درک کرده بود، جهان دیگر اندیشه‌های بی‌ترقی و موهومی چون لذت‌های ادیپی و غرایز مرگ را به خود نمی‌دید.» ((مارتین دلی ۱۹۹۷))

اگر می خواستم به کسی که بهترین نظریه در بین همه ی نظریات را مطرح ساخته ، جایزه ای بدهم ، آن را پیش از نیوتون و انیشتین و هر کس دیگری به داروین می دادم. نظریه ی تکامل از طریق انتخاب طبیعی ، با یک حرکت ،عرصه های حیات ، معنی و مقصود را با عرصه های زمان و مکان، علت و معلول، ساز و کار و قانون طبیعت یکپارچه می کند. اما این, فقط یک نظریه ی شگرف نیست. یک ایده ی خطرناک نیز هست.  (دنت – ۱۹۹۵ – ص۲)

تکامل

 گستره و قدرت اندیشه های داروینی  برترین و شایسته ترین عناوین را به خود اختصاص می دهد : نظریه ی تکامل از طریق انتخاب طبیعی  با ارتباط دادن هر فرم حیات با تمام فرم های درگیر آن و خود زندگی با فرآیندهای طبیعی غیر زنده شاید یکی از ژرف ترین اندیشه های بشری را نمایان کرده باشد. در واقع  داروینیسم به بزرگترین پرسش های عمر بشر پاسخ می دهد ، اینکه زندگی چیست؟

اساس داروینیسم را می توان در قالب قواعدی پیرامون ماهیت موجودات زنده و تمایلات تولید مثلی آنها ، خلاصه نمود:

۱- افراد را می توان بر پایه ی تشابه در مشخصاتی چون شکل, فیزیولوژی, آناتومی, رفتار و غیره, دسته بندی کرد. این دسته بندی ها کاملا تصنعی و ساختگی نیستند: بنا به تعریف, افراد یک گونه آنهایی هستند که اگر با یکدیگر آمیزش جنسی داشته باشند بتوانند زاده هایی زنده و زایا تولید کنند.

۲- در درون یک گونه, افراد عینا مثل هم نیستند. آنها در مشخصه های فیزیکی و رفتاری با یکدیگر تفاوت دارند.

۳- برخی از این تفاوت ها از نسل قبلی به ارث رسیده و ممکن است به نسل بعدی منتقل شوند.

۴- تغییرات در اثر وقوع نو آوری های خود انگیخته, اما تصادفی, غنی می گردد. ممکن است صفتی ظاهر شود که در نسل قبلی وجود نداشته, یا تا به این درجه وجود نداشته است.

۵- منابع مورد نیاز جانداران برای رشد و نمو و تولید مثل, نامتناهی نیست. پس بروز رقابت ناگزیر و اجتناب ناپذیر است و در نتیجه برخی جانداران زاده های اندک تر از دیگران از خود به جای خواهند گذاشت.

پست های مرتبط

مم چیست؟

۶- برخی تغییرات, به دارندگان خود, امتیازی به شکل دسترسی بیشتر به منابع و در نتیجه به جا گذاشتن زادگان بیشتر می دهند.

۷- جورهایی که زادگان بیشتری از خود بر جای می گذارند, استعداد حفظ شدن داشته و به تدریج رواج خواهند یافت. اگر انحراف از اجداد قبلی به قدر کافی زیاد باشد, ممکن است گونه ی جدید به وجود آید و این یعنی آنکه انتخاب طبیعی تغییر تکاملی به بار آورده است.

۸- جانداران در نتیجه ی انتخاب طبیعی, و به شکل انطباق با فرایندهای ضروری حیات نظیر به دست آوردن غذا, گریز از خطر صیادی, جفت یابی, رقابت با رقبا بر سر منابع محدود و غیره, با محیط خود سازگار خواهند شد.

Homo_heidelbergensis_(10233446)

یکی از نکات بسیار با اهمیت تفکر داروینی که باید به آن واقف بود ، آن است که تکامل یک فرایند هدفدار نیست. جانداران در راستای هیچ مفهوم مطلقی به سوی بهتر شدن گام بر نمی دارند, هیچ فرجامی نیست که جاندار بخواهد به سمت آن میل کند . موجودات زنده از آن رو وجود دارند که اجدادشان از خود نسخه هایی (هرچند ناکامل) بر جای گذاشته اند. استفان جی.گولد ، زیست شناس آمریکایی, تمثیلی سودمند در این زمینه پیشنهاد می کند . او زندگی بر روی زمین را همانند درختچه ی پر از شاخ و برگی می داند که هر از چند گاهی با بی رحمی تمام ، هرس می شود.

یکی از پیروزی های بزرگ داروینیسم, آن بود که برای تفسیر رفتار و ساختار موجودات زنده, بدون توسل به غایت باوری توضیحی ارائه می کرد. غایت گرایی, دکترینی است مبنی بر اینکه حوادث از جهت نیل به مقصدی رخ می دهند یا آنکه به منظور دستیابی به هدفی خاص طراحی شده اند. این ذهنیت رایج در قرن بیستم بود که می گفت پدیده های طبیعی و موجودات زنده با انگیزه و منظوری طراحی شده اند.

این شیوه ی تفکر غایت باور, نخستین بار از سوی اسقف, ویلیام پیلی ، مطرح و طبقه بندی شد. او در اثر کلاسیک خود خداشناسی طبیعی (۱۸۰۲) کتابی که داروین آن را به خوبی می شناخت و حتی یک بار آن را ستوده بود تمثیل معروف ساعت ساز را ارائه کرد : درست همانطور که یک ساعت به طور اتفاقی و از روی شانس به وجود نمی آید و نیازمند طراح و سازنده است, سازماندهی موجودات زنده هم نشان از در کار بودن یک طراح جهانی است. از همین رو, سراسر خلقت را می توان به چشم کتاب آفرینش خداوند نگریست. کتابی که علاوه بر آن, دربرگیرنده ی شواهد بسیار دال بر وجود آفریدگاری مهربان است. بنابراین, جانداران از آن جهت با شیوه ی زندگی خود تناسب و سازگاری دارند که به دست هنرمندی متعال طراحی شده اند، هنرمندی که ما خداوندش می نامیم.

مقصود غایت گرایی و سراسر اندیشه ی طرح الهی, همه به دست ایده ی خطرناک داروین روفته شد. برای داروین, نه یک طرح بزرگ وجود داشت ، نه مدرکی دال بر آنکه فرم های حیات توسط آفریدگاری بر روی زمین نهاده شده باشد ، نه هدفی غایی یا پیشرفتی ناگزیر به سوی آمال. ساعت ساز او کور بود.

منبع

تکامل و رفتار انسان /نویسنده: جان کارت رایت/ مترجم: بهزاد سروری خراشاد، ویراستار: عبدالحسین وهاب‌زاده

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها