مفاهیم اصلی نظریه ادیث یاکوبسن
ایگو از دل رابطه نوزاد با مادر، اما تحت تأثیر سائق ها، رشد می کند.
وقتی فرد تصویری که از خودش دارد، با چیزی که باید باشد(در ایدهآلهاش)، فاصله زیادی دارد، احساس ناکامی و حقارت و یا افسردگی می کند.
ادیث یاکوبسن(Edith Jacobson) در دهه ۱۹۳۰ در آلمان به تحصیل پزشکی و روان کاوی پرداخت. او پیش از جنگ جهانی دوم به آمریکا رفت و فعالیت خصوصی اش را در شهر نیویورک آغاز کرد. مهم ترین آثار یاکوبسن بین دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۶۰ تألیف شده اند. او با ساختن یک مدل منسجم روابط موضوعی، حیطه های روان کاوی و نظریه روابط موضوعی را غنا بخشید. او جریان های سنت فروید را با جریان های فکری جدیدتر تلفیق کرده و مدلی منسجم و یکپارچه عرضه کرد، که هم عناصر سنتی اید، ایگو، سوپر ایگو و غرایز را در خود دارد و هم به روابط موضوعی می پردازد.
نقش تجربههای اولیه
نوزاد فقط با بدن خودش و نیازهای غریزی متولد میشود. اما خیلی زود، در تعامل با مراقب (معمولاً مادر)، تجربههای مختلفی از ارضای نیاز (gratification) یا ناکامی (frustration) پیدا میکند. این تجربهها باعث میشود نوزاد تصاویر درونی خوب و بد بسازد:
- اگر تجربه مثبت باشه : تصویر «خوب» (Good image / libidinal)
- اگر تجربه منفی باشه : تصویر «بد» (Bad image / aggressive)
به این ترتیب، کودک هم خود (self) و هم دیگری (object) رو به صورت «خوب» یا «بد» درونی میکند.
خود، ایگو و بازنمایی خود
یاکوبسن روی این ۳ اصطلاح تاکید زیادی می کرد:
- ایگو (Ego): سازماندهنده روانی، بخش تنظیمکننده بین نهاد، واقعیت و سوپرایگو.
- خود (Self): کل وجود روانی و جسمانی فرد، یعنی هم بعد بدنی و هم بعد ذهنی.
- بازنمایی خود (Self-representation): تصویر یا نمای درونی از خود، همونطور که تجربه میشن، نه همونطور که بهطور عینی در بیرون وجود دارن.
یاکوبسن اصطلاح «خود» را مشابه هاینس هارتمن(۱۹۶۴)، برای اشاره به کلیت شخص، اعم از بدن و روان به کار می برد. «خود» اصطلاحی است که شخص را در مقام سوژه، از جهان موضوع ها متمایز می سازد. «خود» در نظریه یاکوبسن، صرفاً اصطلاحی توصیفی است و برخلاف رأی هاینتس کوهات، عاملی فعال دانسته نمی شود.
ایگو : به یک ساختار، یعنی سیستمی روانی با کارکردهای متعدد دلالت دارد. این تغییر با کاربرد سنتی فرویدی آن هم سو است. اما نظر یاکوبسن، در باب منشأ ایگو با تلقی سنتی تفاوت دارد. او معتقد بود ایگو در آغاز ترکیبی نامتمایز از یک خودانگاره موضوع است که مستلزم حضور یک رابطه برای تقویت انگاره موضوع است. در مقابل، فروید گمان می کرد ایگو از دل نوعی وضعیت یا شبکه نامتمایز اید و ایگو برون می آید.
بازنمایی خود (Self-representation): تصویری ذهنی است که فرد از خودش دارد، که میتواند در سه سطح ناخودآگاه (Unconscious)، نیمهآگاه (Preconscious) و آگاهانه (Conscious) وجود داشته باشد. این بازنماییها در نظام ایگو (System Ego) جای میگیرند. هر بازنمایی خود، انگاره ای از «خود» است که با آثار حسی لذت بخش یا بی لذت در حافظه آغاز می شود. هیجانات به این بازنمایی های ذهنی، رنگ می بخشند.
«خود» همان هستی واقعی فرد است، اما «بازنمایی خود» تصویری درونی از این خود است، که فرد با آن زندگی میکند.
یاکوبسن معتقد بود که بخش بزرگی از اختلالات (مثلاً افسردگی) ناشی از فاصله یا تضاد بین بازنمایی خود (خودِ تجربهشده) و ایگوی آرمانی (ego ideal) هست. یعنی وقتی فرد تصویری که از خودش دارد، با چیزی که باید باشد(در ایدهآلهاش)، فاصله زیادی دارد، احساس ناکامی و حقارت و یا افسردگی می کند.
از عدم تمایز به تمایز
در اوایل زندگی، حالتهای غریزی (early drive states) دائماً بین «خود» و «ابژه» در نوساناند، چون مرز مشخصی بین این دو وجود ندارد. مثلاً وقتی نوزاد سیر میشود، ممکن است «خودِ خوب» و «مادرِ خوب» را همزمان تجربه کند؛ وقتی ناکام میشود، «خودِ بد» و «مادرِ بد» را. بنابراین، رشد اولیه با دو محور بنیادین شکل میگیرد:
- توزیعی (Distributional): خوب در برابر بد
- جهتی (Directional): خود در برابر دیگری
یاکوبسن نمو(رشد) را حرکتی از حالات بدوی و تمایزنایافته به سوی صور تفکیک شده و متمایز می دانست. بر این اساس او معتقد بود، اید و ایگو به تدریج از هم متمایز می شوند. سائق های غریزی نیز به سائق های جنسی و پرخاشگری تفکیک می شوند. بازنمایی ابتدایی موضوعِ خود، به یک بازنماییِ خود و یک بازنمایی موضوع تجزیه می شود.
نقش درونفکنی و همانندسازی
کودک ابتدا در حالت همجوشی ابتدایی(Primitive Fusion) است؛ خود و دیگری از هم جدا نیستند. با رشد روان، فرایندهای زیر، جای این همجوشی را میگیرند:
- درونفکنی (Introjection): درونیکردن تجربههای ابژه
- همانندسازی (Identification): شبیهسازی و یکیشدن با ویژگیهای ابژه
نتیجه این می شود که ویژگیها و کنشهای ابژه (مثلاً مادرِ مراقب یا طردکننده) بهصورت بخشهایی از تصاویر خود (Self-images) درونی میشوند.
ساختار روان شناختی، غرایز و روابط موضوعی
یاکوبسن ساختارهای سنتی اید و ایگو را حفظ کرد اما آن ها را کاملاً در بستر ارتباط یا روابط موضوعی جای داد. به بیان دیگر ، او به نظریه سائق وفادار ماند اما بدین امر توجه کرد که چگونه پدر و مادر از طریق نوع تعامل شان با کودک خود ، موجب رشد ایگو و سوپر ایگوی او می شوند .
ایگو از دل رابطه نوزاد با مادر، اما تحت تأثیر سائق ها، رشد می کند. نوزاد ایگوی مادر را قرض می گیرد. مادر، همچون ایگویی بیرونی، تجارب کودک را تعدیل می کند و مورد حمایت قرار می دهد. مادر آن چه را برای کودک پیش می آید، تعدیل می کند و او را در رسیدن به خواسته هایش یاری می کند. کارکرد او همچون سپری در برابر تجربه های بسیار شدید، کارکرد مهمی است، زیرا ارضا یا ناکامی شدید ممکن است به واپس روی دفاعی کودک به دوران آغازین آمیختگی بازنمایی خود و بازنمایی موضوع منجر شود. این قبیل باز آمیختگی های واپس گرا ممکن است تثبیت مرزهای استوار میان بازنمایی های خود و بازنمایی های موضوع را به تأخیر اندازند و این امر شکل گیری ایگو و سوپرایگو را کند می کند.
شکل گیری سوپر ایگو
یاکوبسن توضیح داد که سوپرایگو در یک فرایند چندمرحلهای ساخته میشود:
- در آغاز، بر اساس دوگانه لذت/نالذت (Pleasure/Unpleasure).
- سپس حول مسائل قدرت/ضعف (Strength/Weakness) سازمان مییابد.
- در نهایت، با درونیسازی ملاحظات اخلاقی (Ethical Considerations) تکمیل میشود.
این ملاحظات اخلاقی نهتنها رفتار فرد را تنظیم میکنند، بلکه نقش اساسی در شکلگیری و تثبیت عزتنفس (Self-esteem) دارند.
به اعتقاد یاکوبسن، ایگو ساختاری است که در واکنش به تقلاهای شدید جنسی و مخرب کودک شکل می گیرد و نیروگذاری روانی لیبیدویی و پرخاشگرانه کودک بر بازنمایی خود را تعدیل می کند. تقریباً از سال دوم تا هفتم زندگی کودک، سوپر ایگو از اجزاء و فرایندهای پراکنده، نظامی یکپارچه فراهم می آورد. این اجزاء، مقدمات و پیشایندهای متعدد دوره پیش ادیپی اند. سوپر ایگو از سه لایه وسیع این فرایندها و اجزای ابتدایی تشکیل می شود.
- انگاره های بدوی و تنبیه گر است.
- شامل آرمان ایگوست
- شامل همسان سازی های تعدیل شده و واقع گرایانه است.
یاکوبسن می گوید که ما تصویری درونی از خودمان داریم که در ارتباط با دیگران ساخته میشود. این تصویر میتواند خوب یا بد باشد؛ اگر خیلی با «ایدهآل» ما فاصله داشته باشد، زمینهساز افسردگی و مشکلات روانی میشود.
منابع:
- درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود / نویسنده : مایکل سنتکلر / مترجم : حامد علیآقایی ، علیرضا طهماسب
- Psychoanalytic Theories (2003): Perspectives from Developmental Psychopathology
Peter Fonagy و Mary Target
🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟
در مقاطع مختلف زندگی، گفتوگو با یک مشاور میتواند مسیرتان را روشنتر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.