دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

بهنجاری

بهنجاری

سازمان بهداشت جهانی (WHO) بهنجاری(normality) را چنین تعریف می کند: سلامت کامل جسمی، روانی، و اجتماعی، و نه صرفاً عدم حضور بیماری یا معلولیت. سلامت روانی یعنی عدم حضور اختلال روانی.

DSM-5 از اختلال روانی تعریف زیر را ارایه می دهد: اختلال روانی سندرومی است که ویژگی های اصلی آن عبارتند از: مختل شدن شناخت، کنترل هیجان، یا رفتار به صورتی که از لحاظ بالینی معنادار باشد. اختلالات روانی معمولاً با رنج یا معلولیت قابل ملاحظه در فعالیت های اجتماعی، شغلی، یا سایر فعالیت های مهم همراه هستند. پاسخ قابل انتظار یا از لحاظ فرهنگی تأیید شده به یک عامل استرس زا یا یک فقدانِ معمولی (مثلا،ً مرگ یکی از عزیزان)، اختلال روانی نیست. رفتارهایی که از لحاظ اجتماعی انحراف آمیز تلقی می شوند (مثلا،ً رفتارهای انحرافی سیاسی، مذهبی، یا جنسی) و مناقشاتی که عمدتاً بین فرد و جامعه وجود دارند، اختلالات روانی نیستند.

از قدیم، اختلالات روانی را به دو گروه عمده تقسیم کرده اند: پسیکوز (روانپریشی) و نِوروز (روان نژندی). پسیکوز چنین تعریف می شود: مختل شدنِ جدی واقعیت سنجی(reality testing) . افرادی که توانایی واقعیت سنجی آنها به شدت مختل شده است، صحت افکار و ادراکهای خود از محرک های بیرونی را به شیوۀ غلط ارزیابی می کنند و در بارۀ واقعیت های بیرونی استنباط های اشتباه دارند، و حتی در مقابل شواهدی که نشان می دهند افکار و ادراک های آنها غلط است، بر صحت آنها پافشاری می کنند. در مورد تحریف جزئی واقعیت، که به علت قضاوتِ نسبی روی می دهد، از اصطلاح پسیکوتیک (روان پریشانه) استفاده نمی شود. برای مثال، افراد افسرده، که موفقیت های خود را کوچک می شمارند، مبتلا به پسیکوز محسوب نمی شوند، اما کسانی که فکر می کنند باعث روی دادن سیل، زلزله، یا سایر فجایع طبیعی شده اند، پسیکوتیک نامیده می شوند.


نوروز چنین تعریف می شود: اختلال مزمن یا مکرر که مشخصۀ اصلی آن اضطراب است و این اضطراب به تنهایی یا به عنوان سمپتوم یک اختلال روانی دیگر، مثل وسواس، فوبیا، یا مشکل جنسی ظاهر می شود. روانپریشی مترادف است با نقص شدید در عملکرد اجتماعی و شخصی، که مشخۀ اصلی آن انزوای اجتماعی و ناتوانی در انجام دادن کارهای معمولی خانگی یا شغلی است. توانایی واقعیت سنجیِ افراد نوروتیک سالم است و شخصیت آنها همان شخصیت قبلی است، اما این افراد به خاطر انواع مختلف سمپتوم های ناراحت کننده، تحت استرس و فشار قرار دارند.


بهنجاری

بهنجاری این گونه تعریف شده است: یک مجموعه رفتارها و صفات شخصیتی که عادی محسوب می شوند یا با استانداردهای رایج در مورد رفتار و احساسات صحیح و قابل قبول همخوانی دارند. اما، استفاده از اصطلاحاتی مثل عادی(typical) یا قابل قبول (acceptable) مورد انتقاد واقع شده است زیرا مستلزم قضاوتِ ارزشی value judgment (خوب یا بد دانستن) هستند و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوتند. برای پاسخ دادن به این انتقاد، دکتر جرج مورا، روانپزشک آمریکایی، سیستمی را طراحی کرد که در آن، با توجه به نحوۀ نگرش جامعه به فرد، رفتارهایی را که در یک جامعه بهنجار و در جامعه ای دیگر نابهنجار محسوب می شوند، بتوان توصیف کرد. ایراد سیستم مورا این است که در آن، ممکن است به مشاهدات و قضاوت اطرافیان فرد بیش از حد اهمیت داده شود.

بهنجاری در بافتار

در کتابی به نام Mental Health: A Report of the Surgeon General ، سلامت روانی این گونه تعریف می شود: اجرای موفقیت آمیز اعمالِ ذهنی، از لحاظ تفکر، خلق، و رفتار که به فعالیت های سازنده، روابط میان فردی رضایت بخش، و توانایی سازگار شدن با تغییر و حل کردن مشکلات منجر می شود. روانپزشک آمریکایی، توماس ساس معتقد بود که مفهومِ بیماری روانی را باید به طور کلی کنار گذاشت. او در کتابش، افسانه بیماری روانی اظهار می دارد که بهنجاری را فقط بر حسب این موضوع که انسانها چه کاری را می توانند انجام دهند و چه کاری را نمی توانند، اندازه گیری می شود، و تعریف بهنجاری در حوزۀ روانپزشکی قرار نمی گیرد. او معتقد بود که باور داشتن به وجود بیماری روانی مثل باور داشتن به جادو و جنبل یا جن گیری است.

دهها سال است بعضی گروه ها به نحوۀ معرفی بهنجاری از سوی روانپزشکان ایراد می گیرند. برای مثال، روانشناسی زنان متهم به طرفداری از تبعیض جنسی شده است زیرا در ابتدا از طرف مردان معرفی شد. بعضی از مبتلایان به بیماریهای روانی نیز به روانپزشکی ایراد می گیرند زیرا، به نظر آنان، بر اختلالات روانی بیشتر تأکید دارند تا بر ویژگی های مثبت. یکی از بحث های داغ دربارۀ تغییر نظر روانپزشکی دربارۀ هوموسکشوآلیتی این است که در سال ۱۹۷۳ از نابهنجار به بهنجار تغییر کرد. علت این تغییر، هنجارهای فرهنگی، انتظارات و ارزشهای جامعه، سوگیریهای حرفه ای، تفاوتهای فردی، و جوّ سیاسی آن دوره بود.

منبع : خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک / فصل دوم 

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *
پست های مرتبط

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها