مغز و فلج مغزی
فلج مغزی، اختلالات حرکتی پیشرونده هستند که میزان عضلات و وضعیت بدن را تحت تاثیر قرار میدهند.
مغز مسئول همه حس های پنجگانه، کارها و اعمال، احساسات، و افکار انسانهاست. به عبارتی مغز اندامی است که تجربه های ادراکی، رفتاری، عاطفی و شناختی ما را کنترل می کند. این اندام محیط را ادراک و گذشته و آینده را به هم ربط می دهد.
توجه داشته باشید که در روانشناسی، sensation یعنی کسب اطلاعاتِ خام از محیط و از درون بدن از طریق یکی از حواس پنجگانه. sensation را حس و feeling را احساس ترجمه کرده اند. ادراک (perception) عبارت است از فرایند سازمان دهی، تحلیل، و ارایە معنا به انواع مختلف sensation هایی که محیط درون بدن و محیط اطراف ما را با آن بمباران می کنند.
به این ترتیب، حس ها مواد خام را در اختیار می گذارد و محصول نهایی کارخانۀ مغز، ادراک است. وقتی به سمفونی شماره ۹ بتهوون گوش می دهید، کل آن را می شنوید نه صدای تک تک آلات موسیقی را. وقتی یک غذای خوشمزه می خورید کل مزۀ آن را ادراک می کنید نه تک تک مزه های شوری، شیرینی، تلخی، یا شیرینی آن را. توجه داشته باشید که perception با understanding تفاوت دارد. اولی در فارسی ادراک و دومی درک ترجمه شده است.
دستگاه های حسی، با پردازش محرک های بیرونی به تکانه های نورونی، یک نمایه یا بازنمود درونی (mental representation) از دنیای بیرونی خلق می کنند. برای هر یک از حواس پنجگانه یک نقشۀ جداگانه تشکیل می شود. دستگاه های حرکتی انسان ها را قادر می سازند در محیط اطراف خود کاری انجام دهند و از طریق انتقال اطلاعات (ارتباط)، بر رفتار دیگران تأثیر بگذارند. در مغز، اطلاعات حسی وارده که بازنمود دنیای بیرون هستند، با سایق ها، خاطرات، و محرک های هیجانی درونی در واحدهای ارتباطی (association units) ادغام می شوند و این واحدهای ارتباطی، به نوبە خود، واحدهای حرکتی (motor units) را به فعالیت در می آورند.
سازمان مغز
مغز انسان حدود ۱۰۱۱ نورون (سلول عصبی) و حدود ۱۰۱۲ سلول گلیال دارد. نورون ها معمولا از قسمت های زیر تشکیل شده اند:
۱- جسم سلولی(soma) که حاوی نوکلئوس(هسته) است.
۲- یک یا چند دندریت (زائده هایی که از جسم سلولی یا سوما بیرون آمده اند و از سایر نورون ها سیگنال دریافت می کنند.
۳- یک آکسون، که از سوما بیرون آمده و به سایر نورون ها سیگنال می فرستد. پایانه آکسونی(axon terminals) جایی است که نورون ها به یکدیگر می پیوندند، یعنی، آکسون های یک نورون با دندریت یا سومای یک نورون دیگر ارتباط برقرار می کنند. آزاد شدن نوروترانسمیترها، که در پایانه های آکسونی روی می دهد، یکی از مکانیسم های اصلی برای ارتباط بین نورون هاست، و همچنین، در تاثیربخشی داروهای روانگردان نقش دارد.
سه نوع سلول گلیال (glial) وجود دارد:
- ۱- آستروسیتها (astrocytes) که به تغذیۀ نورون ها، نافعالسازی بعضی نوروترانسمیترها، و ترکیب شدن با (blood brain barrier)سدِ خونی- مغزی می پردازند.
- ۲- الیگودندروسیتها (oliogodendrocytes) در دستگاه عصبی مرکزی به همراه سلول های شوآن (Schwann cells) در سیستم عصبی پیرامونی زایده های خود را دور آکسون نورون می پیچید و غلاف میلین را تشکیل می دهند. غلاف میلین (myeline sheath) انتقال سیگنال های عصبی را تسهیل می کند.
- ۳- میکروگلیا (microglia) از ماکروفاژها مشتق می شوند و بعد از مرگ نورون، ضایعات آن را به بیرون منتقل می کنند.
فلج مغزی چیست؟
فلج مغزی یا بیماری CP (cerebral palsy) نوعی اختلال حرکتی مزمن ناشی از آسیب به بخشهای مغز و سیستم عصبی مرکزی در دوران قبل از تولد یا اوایل زندگی است. این بیماری معمولا در دوران کودکی شروع میشود و تا آخر عمر با فرد میماند و روی قدرت حرکتی، تعادل، انعطافپذیری عضلات و کنترل اجرای حرکات وی تاثیر میگذارد. عوامل مختلفی از جمله ژنتیک، عفونتهای مادر در دوران بارداری، مشکلات خونرسانی به مغز در دوران تولد و ضربه و صدمات وارده به مغز در دوران نوزادی و کودکی علل شایع بیماری CP هستند.
این اختلال مجموعهای از اختلالات حرکتی مزمن است که روی توانایی حرکت و حفظ تعادل و وضعیت بدن اثر میگذارد. CP شایعترین ناتوانی و معلولیت حرکتی در دوران کودکی بهشمار میآید که به نواحی از مغز آسیب رسانده که مسئول کنترل حرکت و عملکرد عضلات بدن هستند.
انواع فلج مغزی
این اختلال انواع مختلفی دارد که ۵ نوع اصلی آن عبارتند از فلج مغزی اسپاستیک (spastic)، آتاکسیک (ataxic)، آتتوئید (athetoid (dyskinetic))، هیپوتونیک (hypotonic) و فلج مغزی ترکیبی یا مختلط (mixed).
۱. فلج مغزی اسپاستیک
فلج مغزی اسپاستیک به سبب آسیب در بخشهای مغزی ایجاد شده که مسئول کنترل حرکت و عملکرد عضلات هستند. شایعترین نوع که ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد را شامل میشود. عضلات بدن به طور مستمر تنیده و منقبض شده، که باعث محدودیت و مشکلات در حرکت و انجام فعالیتهای روزمره میشود. عواملی مانند آسیبهای مادر در دوران بارداری، عوارض جراحی مغزی، آسیبهای ناشی از عفونتها و سکته مغزی میتوانند باعث ایجاد این اختلال شوند. علائم بیماری CP نوع اسپاستیک عبارتند از:
- اسپاسم و تنگی عضلات و ضعف عضلات
- اختلالات در کنترل حرکتی و محدودیت حرکتی مفاصل
- مشکل در تعادل بدن
۲. فلج مغزی کوادری پلژی
فلج مغزی کوادری پلژی (Quadriplegic Cerebral Palsy) یکی از انواع فلج مغزی است که تمامی چهار عضو بالا و پایین بدن (دستها و پاها) را درگیر میکند. عضلات بدن به طور گسترده تحت تاثیر قرار میگیرند و دچار تنگی و انقباض میشوند.
۳. فلج مغزی آتاکسیک
در این نوع اختلال، مخچه آسیب میبینید و حرکات بدن ناهماهنگ و غیرقابل پیشبینی هستند و کنترل حرکت و تعادل بدن کاهش مییابد. افراد مبتلا به نوع آتاکسیک مشکلاتی در کنترل عضلات، حرکتهای بدون هدف، ناپایداری تعادل، ناهماهنگی حرکتی و مشکلات در هماهنگی عضلات تجربه میکنند، در مهار و کنترل دقیق حرکات دست و انگشتان مشکل دارند و با اختلال در نوشتن و انجام فعالیتهای دقیق مواجه میشوند.
۴. فلج مغزی آتتوئید
فلج مغزی آتتوئید یا دیس کینتیک(Dyskinetic) نسبت به فلج اسپاستیک فراوانی کمتری دارد و در آن عقدههای قاعده مغز آسیب میبینند. در این نوع از عارضه، حرکات بدن ناپایدار، ناهماهنگ و بیقاعده هستند و عضلات بدن به طور غیرارادی و غیرقابل کنترل دچار انقباض و انبساط میشوند. بیماران مشکلاتی در کنترل و هماهنگی حرکات دستها، پاها، صورت و زبان دارند. حرکات ناپایدار و ناهماهنگ بوده و ممکن است به شکل چرخشی، لرزشی یا حرکات ناخواسته دیگر باشند. این مشکلات میتوانند تماس چشمی، نوشتن، خوردن، صحبت کردن و انجام فعالیتهای روزمره را دشوار کنند.
فلج دیس کینتیک، ۱۰ تا ۱۵ درصد موارد را تشکیل میدهد؛ مشخصه آن الگوهای حرکتی غیرطبیعی و حرکات بدون اراده، کنترل نشده است. کشیدگی عضلانی تمام بدن را در بر می گیرد و معمولا در زمان بیداری، افزایش و در زمان خواب، کاهش می یابد.
۵. فلج مغزی ترکیبی
این اختلال نوعی از بیماری CP است که در آن علائم و نشانههای مختلفی از ترکیب دیگر انواع فلج مغزی، مانند فلج اسپاستیک، فلج آتتوئید یا فلج آتاکتیک، در کودکان مشاهده میشود. علاوه بر مشکلات حرکتی و از دست دادن تعادل، فلج یا ضعف عضلات، مشکلات حواسی در بینایی، شنوایی یا توانایی حرکتی هم در بیمار بروز میکنند.
منبع : خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک