نظریه اسناد
اسناد به معنای نحوه تفسیر کردن اتفاقاتی است که برای افراد روی میدهند
بر اساس نظریه اسناد عوامل تبیین کننده رویدادها سه جنبه دارد: ۱- عوامل بیرونی – درونی ۲- عوامل پایدار – گذرا ۳- عوامل کلی – خاص
نظریه اسناد، به تبیین و تشریح ادراک افراد از علل وقایع می پردازد. در واقع انسان به منظور فهم دنیای اطراف خود به استنباط روابط علی میان وقایع، رفتارها و پیامدها می پردازد(ریو؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۸). نظریه اسناد یک تئوری شناختی – انگیزشی است و اشاره به این دارد که افراد هوشیار هستند و تصمیم گیرنده های منطقی می باشند. مارتین سلیگمن از پیشگامان کاربرد سبک اسنادی در بهداشت روان است.
دو فرض اساسی در نظریه اسناد وجود دارد:
- انسان مثل یک دانشمندی است که به دنبال درک جهان است و می خواهد رویدادها را پیش بینی و کنترل کند.
- انسان چگونه به علل رویدادهای مهم زندگی خود نگاه می کند. واینر(۱۹۷۹) بیان می کند که این علل را می توان به عوامل درونی و بیرونی نسبت داد.
بر اساس نظریه اسناد میتوان عوامل تبیین کننده رویدادها را از سه جنبه طبقهبندی کرد:
- عوامل بیرونی – عوامل درونی
- عوامل پایدار – عوامل گذرا
- عوامل کلی – عوامل خاص
اسناد به معنای نحوه تفسیر کردن اتفاقاتی است که برای افراد روی میدهند. افراد افسرده وقتی با شکستی روبرو میشوند، اسنادهای درونی، پایدار و کلی دارند. این در حالی است که اسنادهای افراد غیر افسرده یا خوشبین در مقابل شکستها، بیرونی، گذرا و خاص است.
عوامل بیرونی – عوامل درونی (بعد شخصی سازی)
افراد اتفاقات خوشایند و ناخوشایندی که برایشان رخ می دهد را به عوامل درونی یا بیرونی نسبت می دهند. در اسناد درونی، عامل آن اتفاق خوشایند یا ناخوشایند به خصوصیات درونی فرد نسبت داده می شود. در اسنادهای بیرونی، عامل یک اتفاق به علت ها و دلایلی بیرون از شخص نسبت داده می شود.
وقتی حوادث ناگوار رخ می دهند، ما می توانیم خود را سرزنش کنیم (درونی سازی) یا آنکه دیگران یا شرایط را مقصر بدانیم(بیرونی سازی). افرادی که هنگام شکست، خود را سرزنش می کنند، اعتماد به نفس پایینی پیدا می کنند. این افراد تصور می کنند بی ارزش و بی استعدادند و دوست داشتنی نیستند.
کسانی که عوامل بیرونی (دیگران یا شرایط) را ملامت می کنند، هیچ وقت در مواجهه با اتفاقات ناگوار اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهند. در مجموع این افراد در مقایسه با کسانی که خود را مقصر می شمارند، بیشتر خودشان را دوست دارند. اعتماد به نفس پایین معمولا ناشی از کاربرد شیوه علت یابی درونی برای رویدادهای ناگوار است.
مثالهایی از اسناد به عوامل درونی:
- من فرد با استعدادی هستم، بنابراین نمره هایم خوب می شود.
- هیچ دوستی ندارم، چون نفرت انگیزم.
- در امتحان موفق شدم، چون با پشتکار هستم.
مثالهایی از اسناد به عوامل بیرونی:
- این معلم با من لج است، به همین خاطر نمره ام خوب نشده است.
- دوستم دلش می خواهد بیشتر ورزش کند، برای همین کمتر با من وقت می گذراند.
- شانس آوردم سوالات امتحان راحت بود، برای همین نمره ام خوب شد.
عوامل پایدار – عوامل گذرا (بعد تداوم)
در اسنادهای پایدار، علت رویدادها و اتفاقات به عواملی نسبت داده می شود که در طول زمان نسبتاً ثابت باقی می مانند. در چنین اسنادهایی عواملی مطرح می شوند که همیشگی یا طولانی مدت اند یا در طی زمان ادامه دارند؛ مانند شخصیت، استعداد و …
در اسنادهای ناپایدار علت رویدادها، اتفاقات یا پدیده ها به عواملی نسبت داده می شود که موقت یا کوتاه مدت اند. در اسنادهای ناپایدار، علت پدیده ها، حوادث و رویدادها؛ موقت، کوتاه مدت و کم دوامند؛ مانند بیماری، خستگی، تصادف، اشتباه و…
افرادی که برای تفسیر اتفاقات ناخوشایند از کلماتی مانند همیشه و هیچ وقت استفاده می کنند، شیوه علت یابیشان ثابت و بدبینانه است. در مقابل افرادی که برای تفسیر اتفاقات ناخوشایند کلماتی مانند گاهی اوقات و اخیرا را به کار می برند و شرایط زودگذر را عامل به وجود آمدن وقایع ناخوشایند می دانند، شیوۀ علت یابی خوشبینانه دارند.
افراد خوش بین رویدادهای خوشایند را بر حسب علت های پایدار ویژگی ها، توانایی ها و با کلماتی مانند همیشه، برای خود توضیح می دهند. افراد بدبین به علت های موقتی مثل خلق و خو و تلاش یا کلماتی مانند گاهی، فکر می کنند.
کسانی که معتقدند حوادث خوشایند علت هایی پایدار دارند، حتی پس از رسیدن به موفقیت هم سخت تلاش می کنند. کسانی که علت های موقتی را برای وقایع خوشایند در نظر می گیرند، حتی در صورت موفقیت هم ممکن است ناامید شوند، زیرا آن را نتیجۀ چیزی جز خوش شانسی نمی دانند.
شکست چیزی است که همۀ افراد را حداقل به طور موقت ناراحت می کند. شاید بتوانیم بگوییم شکست خوردن مثل وارد شدن ضربۀ مشت به شکم است؛ درد به همراه دارد، ولی درد آن از بین می رود. در بعضی افراد درد بلافاصله برطرف می شود، در برخی دیگر این درد باقی می ماند، در سرتاسر ذهن پخش می شود، شدت می یابد و شکل کینه و نفرت پیدا می کند. این افراد، کسانی هستند که حتی پس از شکست های کوچکی مانند قبول نشدن در یک امتحان، روزها یا شاید ماه ها ناامید می مانند و پس از شکست های بزرگ مانند ورشکستگی مالی، احتمالا هرگز به حالت عادی باز نمی گردند.
مثالهایی از اسناد به عوامل پایدار :
- من آدم بی استعدادی هستم، هیچ وقت در این درس موفق نمی شوم.
- من خیلی باهوشم، همیشه نمره های خوبی می گیرم.
- دوستم هرگز با من آشتی نمی کند، من آدم به درد نخوری هستم.
مثالهایی از اسناد به عوامل موقت:
- چون دیشب درس نخوانده بودم نمره ام کم شد.
- این بار شانس آوردم که نمره خوبی گرفتم.
- دوستم فعلا از دست من عصبانی است و نمی خواهد با من صحبت کند.
عوامل کلی – عوامل خاص (بعد کلیت)
در اسنادهای کلی، موفقیت یا شکست به عواملی نسبت داده می شود که در موقعیت ها و شرایط مختلف وجود دارد. نمونه ای از اسناد کلی در گرفتن نمره بد از یک درس عبارت است از: “هیچ وقت نمی توانم از عهده درس هایم بر بیایم. من استعداد درس خواندن ندارم”. در اینجا، شکست از یک درس خاص به یک عامل کلی یعنی به تمام دروس نسبت داده شده است.
در اسنادهای اختصاصی موفقیت یا شکست به عواملی نسبت داده می شود که در یک مورد خاص، محدود و مشخص وجود دارند و نه در کل موارد. نمونه ای از اسناد اختصاصی در زمینه شکست در یک درس عبارت است از: “در این درس خوب عمل نکردم”.
بعضی افراد حتی در صورت لطمه خوردن جنبۀ مهمی از زندگی، مثلا شغل یا زندگی زناشویی خود، می توانند به راحتی مشکلات خود را در صندوقچه ای گذاشته، در آن را قفل کرده و به زندگی عادی بازگردند. برخی دیگر برای هر چیز تاسف می خورند. آنها از هر مسئلۀ کوچکی فاجعه می آفرینند. کسانی که برای شکست های خود علت های کلی ذکر می کنند، با ناکامی در یک زمینه، از همه چیز دست می کشند.
به طور کلی فرد خوشبین تصور می کند که اتفاقات ناخوشایند علل خاصی دارند و رویدادهای خوشایند بر همۀ اعمال او تاثیری مثبت می گذارند. در مقابل فرد بدبین معتقد است که رویدادهای ناگوار علت هایی کلی دارند و رویدادهای خوشایند به دلایلی خاص رخ می دهند.
مثالهایی از اسناد به عوامل کلی:
- من باهوشم.
- من فردی دوست داشتنی هستم.
- آدم ترسویی هستم.
مثالهایی از اسناد به عوامل خاص:
- تاریخم خوب است.
- او مرا دوست دارد.
- در کلاس ریاضی استرس دارم.
به طور کلی بعد تداوم به عامل زمان مربوط می شود و بعد کلیت به عامل مکان.
بعد تداوم + بعد کلیت = امید یا ناامیدی
امید که یکی از بزرگترین و برجسته ترین عوامل موفقیت افراد به شمار می رود به دو بعد علت یابی وقایع یعنی، تداوم و کلیت بستگی دارد. هنر افراد امیدوار این است که برای اتفاقات ناگوار، علتی خاص و زودگذر می یابند.
از طرف دیگر، علت های پایدار موجب ناراحتی طولانی مدت می شوند و علت های کلی، همۀ تلاش ها را در نطفه خفه می کنند. عملکرد ناامیدی عبارت است از یافتن علل پایدار و کلی برای اتفاقات ناخوشایند.
رخداد | دانش آموز خوش بین | دانش آموز بدبین |
رخداد خوشایند (قبول شدن در امتحان) |
درونی: من کارم را خوب انجام دادم.
پایدار: من با استعدادم. کلی: این شروع خوبی برای فصل امتحانات بود. حتما امتحان های دیگرم هم آسان هستند. |
بیرونی: نمی دانم این اتفاق چطور افتاد. خیلی شانس آوردم.
موقت: امروز روز شانس من بود. خاص: خب که چی؟ دفعه بعد حتما این درس را میفتم. |
رخداد ناخوشایند (قبول نشدن در امتحان) |
بیرونی: سوالات امتحان خیلی سخت بودند.
موقت: اشکالی ندارد. دفعه بعد قبول می شوم. خاص: به هر حال دیروز تولدم بود و من وقت نکردم درس بخوانم. |
درونی: مشکل از من بود، خوب برای امتحان آماده نشده بودم.
پایدار: هیچ وقت نمی توانم این درس را پاس کنم. کلی: با این وضع من هیچ وقت به آرزوهایم نمی رسم. |
نظریه هارولد کلی در مورد اسناد
هارولد کلی(Harold Kelley) نظریه پیچیده ای را مطرح کرد که در آن به طور همزمان سه مجموعه از متغیرها در نظر گرفته می شود. نظریه وی را نظریه سه بعدی یا نظریه مکعبی می نامند. این سه بعد عبارتند از:
- ۱. هدف یا محرک (متعلق عمل)
- ۲. عمل کنندگانی که آن رفتار را انجام می دهند
- ۳. وضعیت یا بافتی که رفتار در آن رخ می دهد
فرض کنید مجید درباره غذایی که اخیرا در یک مهمانی خورده با اشتیاق صحبت می کند. به طور کلی، سه علّت عمده برای تمجید او وجود دارد: اولی مربوط به خود غذاست؛ شاید غذا واقعا عالی بوده است. دومین علت احتمالی تمجید، چیزی است مربوط به خود شخص؛ مجید واقعا عاشق آن نوع غذا بوده است؛ و سومین علت احتمالی مربوط می شود به موقعیت خاصی که وجود داشته است؛ آن روز، روز تولد او بوده و یا پس از مدت ها دوری از آشنایان توانسته در آن مهمانی شرکت کند و خوشحالیش باعث شده تا هر رویدادی در چشم او عالی به نظر آید. ما عمل را به هر یک از این سه طبقه ممکن است اِسناد دهیم: هدف، عمل کننده و یا وضعیت.
نظریه هارولد کلی برای هر رفتار سه وجه قایل است و اسناد را بر اساس این سه وجه انجام میدهد. وجه اول همرایی، یعنی آیا همه در آن موقعیت همان رفتار را داشتهاند. وجه دوم تمایز، یعنی آیا در غالب موقعیتها رفتار فرد همینگونه است. وجه سوم پایایی یا ثبات، یعنی آیا او همیشه در چنین موقعیتی همین رفتار را دارد یا فقط همین یکبار چنین رفتار کرده است.
یکی از نظریههای مهم در زمینه اسناد (Attribution) نظریه هارولد کلی است. وی منسجمترین و جامعترین تحلیل را از اسناد ابداع کرد و آن را الگوی تغییر همگام (Covariation model) نامید. اصل تغییر همگام بدین معناست که ما به دنبال یک همایندی بین رویداد خاص و علت خاص در موقعیتهای متفاوت هستیم. اگر علت معینی همیشه با یک رویداد خاص همراه شود و آن رویداد در غیاب آن علت اتفاق نیفتد، ما این رویداد را به آن علت اسناد میدهیم. به عبارت دیگر، هرگاه علت باشد، رویداد هست و هرگاه علت نباشد رویداد نیز نخواهد بود. مثلا اگر هماتاقی ما درست قبل از امتحانات بداخلاق میشود اما در سایر اوقات خوشاخلاق است، آیا میتوان استنباط کرد او همیشه آدم بداخلاقی است، یعنی دارای چنین شخصیتی است؟ احتمالا خیر. برعکس، شاید این بدخلقی را به امتحانات اسناد دهیم. زیرا این بدخلقی تقریبا همیشه با امتحانات همراه است و در غیاب امتحانات اتفاق نمیافتد.
سه ویژگی رسیدن به اسناد
به گفته کلی افراد سه نوع ویژگی را در تلاش برای دستیابی به اسناد به کار میبرند:
۱- تمایز چیزها (اشیاء)
آیا این شخص فقط در برخورد با این محرک خاص بدینگونه عمل میکند؟ آیا واکنش فرد در مورد محرک خاص، از واکنشهای دیگر او متمایز است یا در برابر محرکهای دیگر هم همینگونه عمل میکند؟ اگر متمایز باشد میگوییم تمایز بسیار است. مثلاً، اگر مجید تنها از این غذایی که در این مهمانی خورده، تمجید کند، رفتار او از درجه تمایز بالایی برخوردار است و اگر بیش تر اوقات از غذاهایی که در مهمانی ها می خورد تعریف کند، می توان گفت که رفتارش دارای تمایز پایینی است. تمایز بالا منجر به اِسنادهای بیرونی و موقعیتی می گردد.
۲- توافق یا هم رائی (همراهی با افراد)
آیا همراهی دیگران وجود دارد، یعنی دیگران نیز در این موقعیت همینگونه عمل میکنند؟ آیا افراد دیگر هم در چنین موقعیتی مانند دوستتان زیاد میخندند؟ هرچه شمار افرادی که به یک نحو واکنش نشان میدهند بیشتر باشد، توافق بیشتر خواهد بود. وقتی دیگران در واکنش به یک وضعیت مشابه یکسان عمل کنند، از همرأیی بالا صحبت می کنیم. اگر فقط عمل کننده است که این گونه رفتار می کند، همرأیی پایین می باشد. اگر همه کسانی که در آن مهمانی شرکت کرده اند از آن غذا تعریف کنند، باید مهمانی واقعا عالی بوده باشد. اما اگر فقط مجید از غذا تعریف کند و کس دیگری این کار را انجام ندهد، در این صورت، بیش تر اطلاعاتی در مورد مجید به دست آورده ایم تا در مورد مهمانی.
۳- ثبات یا همسازی (ثبات در طول زمان و موقعیت ها)
آیا این شخص همواره و در زمانها یا موقعیتهای دیگر نیز به این محرک به همین شیوه واکنش نشان میدهد؟ آیا دوستتان به این هنرپیشه، فقط در همین زمان اینگونه واکنش نشان داد؟ هر چه واکنش شخص در طول زمان هماهنگی و ثبات بیشتری داشته باشد، همسانی فزونتر خواهد بود. مثلاً، مجید هر بار که در آن مهمانی غذا می خورد، همین احساس را دارد. وقتی همسانی پایین باشد، دادن اِسناد درونی یا بیرونی دشوار است. چه برای اِسنادهای درونی و چه برای اِسنادهای بیرونی، ثبات بالایی لازم است.
انواع اسناد
۱- اسناد بیرونی
برای آن که یک اسناد بیرونی داده شود آزمونهای سهگانه باید به این نتیجه منتهی شوند: تمایز زیاد، توافق و ثبات بالا. در مثال فوق، علت واقعی خنده او شوخطبعی و ظرافت کار ویژه هنرپیشه کمدی باشد، یعنی احسان فقط به این هنرپیشه و نه دیگران واکنش خاص نشان دهند(تمایز زیاد)، افراد دیگر نیز همین واکنش را به این هنرپیشه داشته باشند(توافق بالا) و او در این موقعیت و سایر موقعیتها نسبت به این هنرپیشه همین واکنش را داشته باشد(ثبات زیاد).
۲- اسناد درونی
برای آن که یک اسناد درونی داده شود، باید تمایز و توافق کم و ثبات زیاد باشد. در مثال فوق، علت واقعی خنده، خلق و خوی عمومی خود اوست که به همه چیزهای خندهدار واکنش نشان میدهد، یعنی او به همه هنرپیشههای کمدی اینگونه میخندد(تمایز کم)، افراد دیگر به این هنرپیشه کمدی اینگونه نمیخندند(توافق پایین) و احسان در همه موقعیتها و زمانها نیز چنین است(ثبات زیاد).
۳- اسناد موقعیتی
برای آن که یک اسناد موقعیتی ساخته شود باید تمایز زیاد، توافق پایین و همسانی نیز کم باشد. یعنی دوستتان فقط به این هنرپیشه اینگونه واکنش نشان داده است(تمایز زیاد)، افراد دیگر، این واکنش را به هنرپیشه نداشتهاند(توافق پایین) و او فقط در این موقعیت چنین واکنشی داشته است(ثبات کم).
منبع :
- روانشناسی اجتماعی یوسف کریمی
- روانشناسی اجتماعی الیوت ارونسون