سادیسم و مازوخیسم چیست؟
انواع سادیسم و مازوخیسم
مازوخیسم نقطه مقابل سادیسم است. یک فرد سادیستیک از آزار و اذیت دیگران لذت میبرد، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجه ای که خودش متحمل میشود، لذت کسب میکند.
سادیسم عبارت است از وارد کردن رنج و آزار جنسی یا روانی به شخصی دیگر به منظور حصول تحریک جنسی. دیگر آزاری با احساس لذت جنسی از راه ایجاد درد در دیگران و تماشای صحنه ایجاد درد در دیگران همراه است. اهانت، کتک زدن، زخمی کردن و حتی کشتن از جمله اعمالی است که در فرد سادیستیک لذت جنسی ایجاد می کند.
اولین کسی که دو اصطلاح سادیسم و مازوخیسم را مطرح کرد، کرافت ابینگ رفتار شناس جنسی آلمانی، در قرن ۱۹ بود. کتاب psychopathia sexualis نوشته او اولین کتاب پزشکی در زمینه تمایلات جنسی محسوب می شود.
سادیسم از نام شخصی به نام مارکی دو ساد گرفته شده است. مارکی دوساد که یکی از اعیان فرانسه بوده است در سال ۱۷۷۴ با دختری از ثروتمندان فرانسه ازدواج می کند. او در سال اول ازدواجش به سبب آشوبی که در فاحشه خانه ایجاد کرد، دستگیر و در همین سال از همسرش جدا شد. دوساد دوباره ازدواج کرد و به زودی به عنوان یک آدم عیاش و شهوت طلب شهرت یافت. او بارها به خاطر خشونت و شکنجه و زندانی کردن و حتی کشتن زنان زیادی در خانه اش دستگیر و زندانی شد ولی هر بار به خاطر موقعیت اجتماعی اش آزاد شد. اما مارکی به خاطر تکرار اعمال سادیسمی خود و قتل وحشتناک زنی که جسد تکه پاره اش را از خانه اش پیدا کردند، دستگیر شد و به زندان باستیل و از آنجا به تیمارستان شارنتون اعزام شد. او بعدها کیفیت ارتکاب این جنایت را در کتابش که زن و خواهر زنش قهرمانان داستان هایش بودند تشریح کرد.
سه نوع سادیسم وجود دارد که هر سه نوع آن می تواند در یک شخص وجود داشته باشد :
سادیسم ذهنی : حالتی است که شخص بجای اینکه به دیگران آزار و اذیت وارد کند، صحنه های اعمال سادیسمی را در ذهن خود مجسم می کند و از آنها کسب لذت می کند.
سادیسم سمبولیک : یک حالت انحرافی و غیر عادی روانی است که مبتلایان آن، به جای وارد کردن زجر و شکنجه بدنی به دیگران، کوشش می کنند با تحمیل حالات مخرب روانی مانند توهین و تحقیر کردن و پایمال کردن شخصیت افرادی که با آنها برخورد می کنند، برای خود یک حالت ارضاء روانی ایجاد کنند.
سادیسم بدنی : افراد مبتلا به این نوع سادیسم، کسب لذت و شعف جنسی را در تحمیل آزار و اذیت بدنی و ایجاد دردهای جسمی برای دیگران می بینند و این اعمال را بعضی اوقات حتی تا مرحله قتل و کشتار مرتکب می شوند. بعضی افراد با آزار و شکنجه و کشتن حیوانات به لذت جنسی می رسند.
در رابطه سادیستی-مازوخیستی، غالبا از وسایلی چون زنجیر، شلاق، وسایل لاستیکی و تجهیزات چرمی و تسمه ای و کفش های پاشنه بلند استفاده می شود. شلاق زدن و بانداژ شدن هم جزئی از این روابط است.
طبق دستهبندی تئودور میلون 4 نوع اختلال سادیسم وجود دارد که هر فرد مبتلا به این اختلال ممکن است یک یا چند تا از این انواع را در خود داشته باشد:
- ۱-سادیسم قانونی: این دسته از افراد معمولا میتوانند در مقامهای مختلف قدرت قرار گیرند، مانند سربازان نظامی، افسران پلیس، بازرسان زندان و یا اساتید دانشگاه. این افراد در وضعیتی قرار دارند که احساس میکنند باید مسئولیت کنترل، نظارت و مجازات افراد قانونشکن را بر عهده داشته باشند. این افراد قصد دارند منصفانه باشند اما نمیتوانند رفتارها و احساسات سادیستی خود را کنترل کنند. با این حال رفتارهای آنها ممکن است خیلی جلب توجه نکند چرا که در محدودهی قانون قرار دارند و به طور روزمره این رفتارها را از خود بروز میدهند.
- ۲-سادیسم انفجاری: این افراد هنگامی که از زندگی و شرایط کلی خود احساس ناامیدی کردند به صورت ناخودآگاه و غیرقابل پیشبینی رفتارهای سادیستی از خود بروز میدهند. آنها هنگامی که تحقیر و یا ناامید میشوند، کنترل خود را از دست میدهند و به دنبال مقصر بدبختی خود میگردند. رفتارهای خشونتآمیز او از راه ایجاد ترس و وحشت و بداخلاقی نسبت به اطرافیان خود بروز میکند.
- ۳-سادیسم استبدادی: این نوع از شخصیت سادیستی نسبت به بقیه، بیرحمانهتر و ترسناکتر است. به نظر میرسد که این دسته از افراد از شکنجه دیگران و تهدید آنها لذت میبرند. در این شرایط فرد مبتلا به این اختلال از چهره هراسان افراد و عدم تمایل آنها به انجام کارهایی که او مجبور به انجام دادنشان کرده است، لذت میبرد. این گونه افراد نیز تا حدی مشابه اختلال شخصیت سادیسم انفجاری بوده و از عدم اعتماد بنفس و احساس ناامنی رنج میبرند.
- ۴-سادیسم ترسو: این نوع سادیسم کاملا با سه نوع سادیسمی که به آنها اشاره شد متفاوت هستند؛ زیرا آنها بسیار ناامن بوده و همچون بزهکاران رفتار میکنند. این افراد معمولا خطرات و ریسکهای احتمالی را پیشبینی میکنند. اگرچه این افراد معمولا میترسند اما در زمان ترس نیز سعی دارند که افراد دیگر را بترسانند.
ملاکهای تشخیصی دیگر آزاری بر اساس DSM :
وجود خیالپردازی های برانگیزنده جنسی، امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به اعمالی که شخص با انجام آنها از رنج روانی یا جسمی قربانی، برانگیختگی جنسی بدست می آورد، به مدت دست کم ۶ ماه.
خیالپردازی ها، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.
مازوخیسم یا خود آزاری :
انحراف مازوخیسم یا شهوت خود آزاری نقطه مقابل انحراف جنسی سادیسم است. یک فرد مبتلا به سادیسم از آزار و اذیت کردن به دیگران لذت جنسی می برد، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسی کسب می کند.
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است. اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشته اند که آنها را متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است.
هنگامی که تمایلات مخرب غریزه مرگ در روان انسان به وجود می آیند، از ۲ حال خارج نیست، یا انسان به پیروی از این غریزه به تخریب و شکستن اشیا و آزار دیگران می پردازد و به این ترتیب غریزه خود را ارضا میکند یا اینکه محدودیتهای طبیعی و اجتماعی به او اجازه این کار را نمیدهند؛ مثلا طفل به دلخواه خود نمیتواند آنچه را که در دسترسش قرار میگیرد بشکند و یا سر گربه را از تنش جدا سازد، در این صورت غریزه تخریب و مرگ به جای اینکه متوجه دنیای بیرون انسان شود، به درونش راه مییابد و خود انسان را هدف قرار میدهد و به این ترتیب، تمایلات مخرب انسان به جای دیگری، روی خود او پیاده میشود. به بیان دیگر انحراف مازوخیسم و سادیسم هر دو از یک منبع سرچشمه میگیرند.
انواع مازوخیسم:
- مازوخیسم روانی
- مازوخیسم احساساتی
- مازوخیسم جسمی یا فیزیولوژیکی
مازوخیسم روانی
مازوخیسم روانی حالتی است که در زندگی جنسی عادی مردم دیده میشود. بعضی افراد در زندگی جنسی، خود را از هر لحاظ در اختیار فرد محبوب خویش قرار میدهند و هر نوع خفتی را که از طرف وی به آنها تحمیل شود، میپذیرند. چنین رابطهی جنسیای بین زن و مرد را میتوان طبیعی و عادی دانست، اما اگر روابط از این مرز تجاوز کند و جنبهی ارباب و غلامی پیدا کند و یکی از طرفین تا حدی که بردهای از اربابش اطاعت و فرمانبرداری میکند، بندهوار خواستهای طرف مقابلش را اجابت کند، میتوان گفت که به انحراف مازوخیسم روانی دچار شده است.
مبتلایان به این نوع مازوخیسم، جز دشنام و خفت و خواری چیزی نمیطلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج لذت جنسی میرساند. مازوخیستهای روانی، تا زمانی که از کسی دشنام نشنیدهاند یا شخصی آنها را تحقیر نکرده است، ناراحت و نا آرامند. البته باید توجه داشت که این نوع مبتلایان هنگام آمیزش جنسی، میلی به تحمل آزار ندارند بلکه از شنیدن کلمات رکیک و اهانت آور، لذت می برند. بسیاری از زنان جوان و تحصیلکرده و برومندی که با مردانی به مراتب پستتر از خود ازدواج میکنند و یا به مردان درشت و قویهیکل گرایش دارند، مبتلا به مازوخیسم روانی هستند. این زنان در برابر قویهیکل بودن مرد، کلیهی معایب و نقایص اخلاقی و ذاتی او را بسادگی نادیده میگیرند.
به طور کلی می توان گفت که منحرف مازوخیست، یک انسان خفتطلب و اهانتجو است و به هر ترتیبی که بتواند خود را به دیگری تسلیم میکند و بدون قید و شرط در اختیار او قرار میگیرد تا تمایلات روانی و انحرافی خود را اقناع کند.
مازوخیسم احساساتی
بعضی از افراد مبتلا به مازوخیسم که معمولا کمرو، جاهل و بیسواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری میکنند و به درون خود پناه میبرند. این افراد می کوشند با تجسم صحنههای مختلف مازوخیسم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر عادی خود را ارضا کنند.
مازوخیسم جسمی
مازوخیسم فیزیولوژیکی که حادترین و واقعیترین وجه مازوخیسم است، حالتی است که انسان را وا میدارد تا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتیاق در معرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. برای شخصی که به انحراف مازوخیسم فیزیولوژیکی مبتلاست، درد مفهوم خود را از دست داده و حتی لذت و شعف میشود. مبتلایان به این نوع مازوخیسم که تعدادشان از مبتلایان به دو نوع دیگر بیشتر است، از آزارهای بدنی مانند شکنجه، پاره شدن پوست و گوشت و یا سوختن بدنشان لذت می برند.
فرد مبتلا به مازوخیسم جسمی، ابتدا به وسیله حس بویایی و چشایی خود، لبهای شریک جنسیاش را به طور عادی میبوید و با زبان آنها را لمس میکند، ولی بتدریج وارد مرز اعمال انحرافی میشود و به بوییدن و مزه کردن و یا خوردن فضولات بدن شریک جنسی خود (اعم از مدفوع و ادرار) میپردازد.
شخص مازوخیست میل شدیدی به مشاهده اعضای لخت بدن شریک جنسیاش دارد و از شنیدن حرف های اهانتآمیز و فحش های رکیک در هنگام آمیزش جنسی لذت میبرد. در واقع همان قدر که مبتلا به انحراف سادیسم از ادای کلمات توهینآمیز لذت میبرد، مبتلا به مازوخیسم از شنیدن این کلمات به ارضاء روانی میرسد.
ملاکهای تشخیصی خود آزاری بر اساس DSM :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی، امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به عمل تحقیر شدن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر به مدت دست کم یک دوره ۶ ماهه.
خیالپردازی ها، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.
آزارگری و آزارخواهی جنسی
فرد سادیسم جنسی زمانی به اوج لذت جنسی می رسد که دیگران را تحقیر کند یا آنها را آزار دهد. ارضای جنسی فرد آزار طلب به دربند بودن یعنی آزار دیدن، تحقیر شدن، درد کشیدن و برخورد بد از سوی دیگران بستگی دارد. فراوانی این خیالپردازی ها و اعمال در مردان خیلی بیشتر از زنان است.
بسیاری از موارد سادیسم و مازوخیسم جنسی چهار ویژگی عمده دارند که عبارتند از:
- ۱- منش بیش از حد مردانه و قلدری کردن.
- ۲- آزار دادن یا آزار دیدن.
- ۳- محدودسازی فیزیکی یک نفر توسط دیگری.
- ۴- تحقیر شدن یا تحقیر کردن.
سادیسم جنسی و مازوخیسم جنسی هر دو ماهیتی مزمن دارند. در حالت شدید این فعالیت، قربانی ممکن است متحمل جراحات جدی شده یا جان خود را از دست بدهد. ریشه های سادیسم جنسی و مازوخیسم جنسی را باید در دوران کودکی جستجو کرد و در نتیجه هیپنوتیزم درمانی با نفوذ به ناخوداگاه تاثیر بسزایی در درمان سادیسم جنسی و مازوخیسم جنسی دارد.
منابع:
- خلاصه ی روانپزشکی: علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک، هارولد کاپلان : ترجمه نصرت ا… پورافکاری .تهران. انتشارات شهرآب : آینده سازان . ۱۳۸۲
- تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیر طبیعی انسان / تالیف بهنام اوحدی ؛ اصفهان انتشارات صادق هدایت . ۱۳۸۳ .
- آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی اختلالهای روانی بر اساس DSM-IV-TR (جلد دوم ) / مولفان : ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن ، مترجم : یحیی سید محمدی . تهران نشر روان . ۱۳۸۴ .
- چکیده ی روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک – ویرجینا سادوک . ترجمه ی دکتر نصرت ا… پورافکاری .
- روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی / تالیف مسعود انصاری – تهران . انتشارات اشراقی . ۱۳۷۹ .