ویژگیهای فرد آزارگر
هيچ فردی آزارگر بدنيا نمی آيد؛ شرايط محیطی است که فرد را آزارگر می کند.
سادیسم یا دیگر آزاری نوعی اختلال شخصیت است که به صورت رفتار ظالمانه، تحقیر آمیز و پرخاشگرانه نسبت به دیگران نمود پیدا می کند و موجب آرامش جسمی و روانی در شخص آزارگر می شود.
فرد آزارگر، میخواهد هر لحظه بداند شما با که هستید و چه کار میکنید. اگر کاری که میخواهد نکنید، عصبانی میشود. مرتب به شما میگوید چه کار کنید که خرابکاری نکنید. در جامعه ایران با این گونه افراد زیاد برخورد می کنیم؛ احتمال دارد شریک زندگیتان یک آدم “آزارگر” باشد که میخواهد کنترلتان کند.
آدم آزارگر عموما بیادب و خشن است، تندی میکند و احترام طرف مقابل را نگه نمیدارد. طبعا هر آدمی ممکن است در مواقعی از کوره در برود، اما آدم آزارگر کسی است که از موقعیت برتری که دارد، سو استفاده میکند و خواستهها و علایق و نیازهایش را به طرف مقابل تحمیل کند.
اگر فردی، آزارگر باشد و هم رفتارهای خودپسندانه(شخصیت خودشیفته) داشته باشد، آزارگر منحرف می نامند. این افراد میخواهند طرف مقابل به طور کامل مقهور و مسحور شوند، طوری که حتی وضعیتی را که در آن گرفتارند از چشم خودشان ببینند.
فروید معتقد بود، آزارگرها(سادیستها) با آزار دیگران، میخواهند از خود در برابر اضطراب اختگی(ترس از دست دادن آلت تناسلی) دفاع کنند؛ آنها زمانی به لذت جنسی دست مییابند که بتوانند همان بلایی را بر سر دیگران بیاورند که میترسیدهاند بر سر خودشان بیاید.
نشانه های دیگر آزاری
بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی(DSM)، بروز مکرر چهار مورد از موارد زیر از ابتدای بزرگسالی در تشخیص این اختلال ضروری است.
- خشونت بی رحمانه بدنی به منظور تسلط در یک رابطه
- تحقیر کردن کسی در حضور دیگران
- لذت یا تفریح از آزار فیزیکی یا روانی دیگران
- دروغ گفتن به منظور صدمه زدن یا آزار دادن دیگران (نه به سایر دلایل)
- اجبار دیگران به انجام کاری با تهدید و ترساندن جدی آن ها
- ایجاد محدودیت های شدید فردی برای نزدیکان
- شیفتگی به خشونت
- صدمه رساندن یا شکنجه دادن. مسحور اسلحه و ورزش های رزمی بودن
دیگر ویژگیهای فرد آزارگر
- منم منم میکند و از موفقیتش در جذب زنان میگوید
- برای رابطه و طرف مقابلش وقت و انرژی نمیگذارد
- میخواهد همیشه نقش اول داستان باشد
- احساسات دیگران برایش مهم نیست
- حس مالکیت شدید دارد و طرف مقابل را کنترل میکند
- به ندرت مسئولیت رفتارش را به عهده میگیرد
- از کسانی که مدل او نیستند خوشش نمیآید
- اولویت برایش رضایت و میل جنسی خودش است
- دروغ میگوید
انواع شخصیت آزارگر
طبق دستهبندی تئودور میلون چهار نوع آزارگر وجود دارد :
۱- سادیسم قانونی: این دسته از افراد، معمولا میتوانند در مقامهای مختلف قدرت قرار گیرند، مانند سربازان نظامی، افسران پلیس، بازرسان زندان و یا اساتید دانشگاه. این افراد در وضعیتی قرار دارند که احساس میکنند باید مسئولیت کنترل، نظارت و مجازات افراد قانونشکن را بر عهده داشته باشند. این افراد قصد دارند منصفانه باشند اما نمیتوانند رفتارها و احساسات سادیستی خود را کنترل کنند. با این حال رفتارهای آنها ممکن است خیلی جلب توجه نکند چرا که در محدودهی قانون قرار دارند.
۲- سادیسم انفجاری: افرادی که دارای اختلال شخصیت سادیسم انفجاری هستند هنگامی که از زندگی و شرایط کلی خود احساس ناامیدی کردند به صورت ناخودآگاه و غیرقابل پیشبینی رفتارهای سادیستی از خود بروز میدهند. آنها هنگامی که تحقیر و یا ناامید میشوند کنترل خود را از دست میدهند و به دنبال مقصر بدبختی خود میگردند.
۳- سادیسم استبدادی: این نوع از شخصیت سادیستی نسبت به بقیه، بیرحمانهتر و ترسناکتر محسوب میشود. به نظر میرسد که این دسته از افراد از شکنجهی دیگران و تهدید آنها لذت میبرند. در این شرایط فرد مبتلا به این اختلال از چهرهی هراسان افراد و عدم تمایل آنها به انجام کارهایی که او مجبور به انجام دادنشان کرده است لذت میبرد.
۴- سادیسم ترسو: این نوع سادیسم کاملا با سه نوع سادیسمی که به آنها اشاره شد متفاوت هستند، زیرا آنها بسیار ناامن بوده و همچون بزهکاران رفتار میکنند. این افراد معمولا خطرات و ریسکهای احتمالی را پیشبینی میکنند. اگرچه این افراد معمولا میترسند اما در زمان ترس نیز سعی دارند که افراد دیگر را بترسانند.
سادیسم اینترنتی (آزارگر سایبری)
نوع جدیدی از آزارگری است. برخی از افرادی که در شبکه ها و صفحات مجازی به تحقیر و توهین دیگران می پردازند یا دیگران را به اعمال خشونت تهدید می کنند، مبتلا به سادیسم سایبری هستند. این افراد امکان بروز رفتارهای سادیسمی خود را به روش مستقیم ندارند و در نتیجه از طریق اینترنتی تمایلات سادیسمی خود را ارضا می کنند. این افراد با اعمال خشونت و تهدید انسان های دیگر، از احساس ترسی که در وجودشان به وجود می آید، لذت بسیار زیادی می برند.
نقش طبیعت در برابر محیط
بعضیها آزارگر زاده نشدهاند اما شخصیتشان مضطربتر و متلاطمتر است، کمطاقتند، سریع شاکی میشوند، به آسانی خوشحال می شوند. اینجور آدمها به سادگی واکنشهایی نشان میدهند که پشیمانی به بار میآورد.
اما نباید بر این واقعیت چشم ببندیم که جامعه بشری دستکم تا امروز ساختی پدرسالارانه دارد، که در آن خصوصیاتی مثل دلیری و استقلال، تشویق و تحسین میشود. به پسربچهها از همان سن کم یاد می گویند “مرد” باشند. نتیجه این تربیت نهادینه شدن و عادی شدن خصوصیات و رفتارهایی است که میتواند به آزارگر شدن فرد بیانجامد.
واقعیت آن است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که آدمها، بسیاری از موقعیتهای تسلط، مالکیت و سوءاستفاده را عادی جلوه میدهند. اگر زنی استوار و صریح و قاطع و اندکی کمحوصله باشد، میگویند دیوانه است، یا مشکل جنسی دارد، و از این دست. اما اگر مردی دقیقا همین ویژگیها را داشته باشد، میگویند “شخصیت محکمی دارد”.
عوامل موثر در ایجاد شخصیت آزارگر
- ممکن است اختلال از طریق ژن ها منتقل شود و جنبه ارثی داشته باشد. (یا اختلالات هورمونی)
- روابط بیمارگونهای که کودک از سر آغاز زندگی درگیر آنها بوده است.
- وجود سابقه سوء رفتار جنسی در پیشینه زندگی افراد آزارگر
- وجود سایر اختلالات روانی( شخصیت خودشیفته یا ضد اجتماع)
اگر شریک زندگیتان در رابطه آدمی است که اختلال شخصیت خودشیفته و یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارد، جانتان را بردارید و فرار کنید. امیدی به بهبودی این گونه افراد نیست.
تفاوت زنان و مردان
رفتارهای پرخاشگرانه و سادیسمی در جنس مردانه بیشتر شناخته می شود؛ سادیسم در زنان کم تر تظاهر پیدا می کند. طبق نظریه فروید تمایلات جنسی زنان بیش تر به وسیله رفتارهایی مازوخیسمی (یا آزاد طلبی جنسی) بروز پیدا می کند اما با توجه به نظریه فروید، عناصر معکوس نیز در زنان وجود دارد و در صورتی که امنیت شان به خطر بیفتد، غریزه محافظت در وجودشان فعال می شود و در این صورت رفتارهای پرخاشگرانه به صورت سادیسم آزاد می گردد. زنان مبتلا به اختلال سادیسم نسبت به مردان خشونت کم تری در رفتارهای خود ندارند، بلکه تنها ممکن است زنان راه های متفاوتی را نسبت به مردان برای ارضای تمایلات پرخاشگرانه و سادیسمی خود در پیش بگیرند.
این نکته نیز مهم است که، زنان از دایره حمایتی گستردهتر و روابط عاطفی محکمتری برخوردارند. از این جهت، خطر فیزیکی و مشکل سلامتی برای مردان بیشتر است، چون هم به لحاظ احساسی ناآگاهترند، هم راحتتر از دیگران دور میافتند. یک مشکل دیگر بسیاری مردها این است که فکر میکنند حتما باید قوی باشند و همه چیز را بدانند و از همه چیز مراقبت کنند. گاه به اینها تصور اینکه حتما باید در کار موفق باشند نیز اضافه میشود. در نتیجه وقتی مشکل یا دردی دارند، جرات نمیکنند در موردش حرف بزنند، مبادا که کسی فکر کند ضعیفاند.
برای درک بهتر این نوع شخصیت می توانید فیلم (American Psycho) را تماشا کنید.