نگاهی به سریال تاریک
هیولایی به نام زمان
سفر در زمان، اصلیترین و مهمترین هسته داستان است. سفر در زمان در سه برهه زمانی ۱۹۵۳، ۱۹۸۶ و ۲۰۱۹ اتفاق می افتد.
تمایز بین گذشته، آینده و حال فقط یک توهم ماندگار و سرسخت است. (آلبرت اینشتین)
سریال تاریک(Dark)، یک سریال آلمانی علمی-تخیلی است که روایتگر داستان گمشدن چند بچه در یک شهر کوچک و بارانی به اسم ویندن است. سریال بسیار خوب، پیچیده و گیجکننده است.
سفر در زمان، اصلیترین و مهمترین هسته داستان است. سفر در زمان در سه برهه زمانی ۱۹۵۳، ۱۹۸۶ و ۲۰۱۹ اتفاق می افتد. سریال پیرامون شهر ویندن و چهار خانواده میچرخد. کانوالد، نیلسون، داپلر و تیدمان که برای نسلهاست در این شهر زندگی کردهاند و به هم مرتبط هستند. شخصیتها بهطور مداوم خود را در دوران جوانیشان در سفرهایشان در زمان بهوسیله غار، ملاقات میکنند.
سریال تاریک در ژانر وحشت ساخته نشده، اما دیدنش وحشت را به شکل شدیدی به تماشاگر القا می کند. این سریال دست روی چیزی گذاشته که همیشه وسوسه بشر بوده است: زمان و بازی هایش. چیزی که اینجا شما را دچار هول و هراس می کند، نه آن غار اسرار آمیز است، نه نیروگاه هسته ای، نه کینه ها و توطئه ها و بی وفایی های شخصیت های شهر ویندن، این زمان است که مثل یک هیولای نامرئی پشت همه چیز ایستاده و می تواند انسان ها را در هم بشکند.
بازگشت به گذشته، آینده و این که هر نوع دخل و تصرف در خط سیر طبیعی زمان می تواند تبعات جبران ناپذیر داشته باشد، دستمایه آثار زیادی بوده است. اما «تاریک» قضیه را پیچیده تر می کند. اینجا با یک حلقه زمانی مواجهیم که از جایی به بعد ابتدا و انتها ندارد. یک دایره کامل که مشخص نیست نقطه مبدأش کجا بوده است. همه چیز در حال تکرار است و از جایی به بعد همه چیز شبیه به سؤال مشهور اول مرغ بود یا تخم مرغ ؟
داستان سریال در سال ۲۰۱۹ و با یک خودکشی آغاز می شود. مردی که نمی شناسیمش، نامه ای به جا می گذارد و خود را حلق آویز می کند. روی پاکت نامه نوشته شده قبل از ۱۲ نوامبر باز نشود. بعد داستان به چند ماه بعد می رود و جوناس پسر همان مرد خودکشی کرده را می بینیم که مدتی بعد از مرگ پدرش از مدرسه دور بوده و حالا بازگشته است.
اتاقک هایی در مراکز زیر زمینی هستند که نُوا (نوح) ماشینی را در آن ساخته و قرار داده است که کرمچالههایی را باز میکند که باعث سفر در زمان در بازههای زمانی ۳۳ ساله میشود (بر طبق نظریهای، هر سال دقیقا ۳۶۵ روز نیست و هر ۳۳ سال یک بار دقیقاً همه چیز نو میشود و بازمینشیند).
بچههای دزدیدهشده برای تست کردن ماشین به کار میروند که در حال حاضر درست کار نمیکند و فقط باعث کشته شدن آنها و پرت شدن جنازه آنها به زمان دیگری و در اتاقک دیگری میشود. در همین زمان ماشین یک کرمچاله دیگر را نیز باز میکند که هلگ، بتواند به درون آن برود و جنازه بچهها را پیدا کند و آنها را در جایی رها کند تا بقیه بتوانند آنها را پیدا کنند.
همه چیز با هم در ارتباط است و هر اتفاقی موجب اتفاق دیگری است.
کارگردان: باران بو اودار
محصول: شبکه نتفلیکس، ۲ فصل، ۱۸ قسمت