سرمایه جنسی چیست؟
کاترین حکیم، بدن را از منظر دارایی فرد بررسی می کند و نوعی سرمایه می داند.
سرمایه جنسی چهارمین صورت سرمایه محسوب میشود که در کنار سه شکل دیگر آن، شامل اقتصادی، اجتماعی و انسانی، در اختیار همگان قرار دارد و همه میتوانند به آن دست یابند و آن را پرورش دهند.
مفهوم سرمایه(Capital) نقش پر رنگی در علوم اجتماعی معاصر ایفا میکند. این مفهوم ابتدا با تمرکز بر بعد اقتصادی آن مطرح شد؛ اما بعدها این تأکید به سایر عرصههای زندگی اجتماعی گسترش پیدا کرد. پیر بوردیو معتقد است که موقعیت افراد برحسب حجم و نوع سرمایه آنها مشخص میشود. به نظر بوردیو هرگونه خاستگاه و سرچشمه در عرصه اجتماعی که در توانایی فرد برای بهرهمندی از منافع خاصی که در میدان حاصل میشود، مؤثر باشد، سرمایه است. ازنظر اقتصادی، ویژگی انباشتی لازمه مفهوم سرمایه است. هرچند اشکال مختلف سرمایه شامل سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه نمادین و سرمایه انسانی در سراسر تاریخ وجود داشتهاند، طی زمان اهمیت نسبی هر یک از آنها تغییر یافته است. هر شخص در جامعه مجموعهای از این سرمایهها را دارد که در تعاملات روزمره و در جهت رسیدن به مطلوبیت از آنها بهره میگیرد و در واقع، رقابت در جامعه بر سر همین امتیازهای اجتماعی شکل میگیرد.
از نظر آدام اسمیت، سرمایه اعم از پول و سایر کالاهایی است که میتوان با آنها مبادلهای را انجام داد. در نظریه اجتماعی، مفهوم سرمایه عموماً در معنای مارکسی به کار رفته است؛ اما در سالهای اخیر این مفهوم درباره اشکال متنوعتری از سرمایه بهویژه سرمایه اجتماعی استفاده شده است. سرمایه در معنای مارکسی، ارزش اضافی در فرایند تولید است که بهوسیله کارگران تولید میشود؛ اما به مالکیت سرمایهدار در میآید و در نتیجه، مفهوم سرمایه در خوانش مارکسی آن، نظریهای درباره روابط اجتماعی استثماری میان دو طبقه صاحبان ابزار تولید و کارگران است. از دهه ۱۹۶۰ به بعد، نظریههای جدید سرمایه مانند سرمایه انسانی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی ایجاد شدند.
خلاصه صورتبندیهای نظری مفهوم سرمایه (Lin, 2001)
|
تبیین |
سرمایه |
سطح تحلیل |
|
نظریه کلاسیک (مارکس) |
روابط اجتماعی: استثمار پرولتاریا بهوسیله سرمایهداران (بورژواها) |
الف) بخشی از ارزش اضافی بین ارزش مصرف (در بازار مصرف) و ارزش مبادلۀ (در بازار تولید و کار) ب) سرمایهگذاری در تولید و گردش کالاها |
ساختاری (طبقات) |
|
نظریههای سرمایه جدید |
سرمایۀ انسانی (شولتز، بکر) |
انباشت ارزشافزوده بهوسیلۀ کارگر |
سرمایهگذاری در مهارتهای فنی و دانش |
فردی |
سرمایه فرهنگی (بوردیو) |
بازتولید نمادها و معانی ارزشهای مسلط |
درونیکردن یا بدفهمی ارزشهای مسلط |
فردی/طبقه |
|
سرمایه اجتماعی (لین، برت، مارسدن، فلَپ، کلمن) |
دسترسی و استفاده از منابع نهفته در شبکههای اجتماعی |
سرمایهگذاری در شبکههای اجتماعی |
فردی |
|
سرمایه اجتماعی(بوردیو، کلمن، پاتنم) |
انسجام و بازتولید گروه |
سرمایهگذاری در شناخت و تأیید متقابل |
گروه/ فردی |
یکی از انواع سرمایه که بهتازگی برخی دانشمندان آن را مطرح کردهاند، سرمایه جنسی(erotic Capital) است که بیشتر شامل جذابیتهای زیباییشناختی، دیداری، ظاهری و جنسی در تعامل با سایر اعضای جامعهایست که فرد در آن زندگی میکند. درک فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، تعاملات اجتماعی و جایگاه اقتصادی افراد در جامعه، مستلزم فهم مفهوم سرمایه جنسی است که مانند سایر انواع سرمایه اهمیت ویژهای دارد (کاترین حکیم، ۱۳۹۱).
سرمایه جنسی همچون دیگر انواع سرمایه، ابزاری برای مبادله یا هدفی برای انباشت داراییهای مطلوب، انگاشته می شود. بهطور خاص انتظار میرود سرمایه جنسی برای زنان که تبعیضها و محدودیتهایی برای دستیابی به انواع دیگر سرمایه دارند، قدرت چانهزنی در زندگی اجتماعیشان را فراهم آورد.
قاعدتاً شاخصهای سرمایه جنسی برای مردان و زنان متفاوت است؛ البته زنان سنت طولانیتری در زمینه پرورش و بهرهگیری از سرمایه جنسی نسبت به مردان دارند. پژوهشهای انجامشده در برخی کشورها نشان میدهند سرمایه جنسی بیشتر برای زنان کاربرد دارد؛ زیرا مردان بیشتر به بدن زنان و جذابیت جنسی آنان توجه داشتهاند؛ حال آنکه زنان بیشتر به ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی مردان توجه میکنند و ویژگیهای جنسی و بدن مردان برایشان در رتبههای بعدی قرار دارد (Goldenberg, 2013).
آمار انواع مداخلاتی که افراد روی بدن خود اعمال میکنند، نشاندهنده اهمیتیافتن روزافزون سرمایه جنسی بین اقسام مختلف سرمایه است. همچنین اهمیت این سرمایه در بازار کار و اشتغال بهوضوح دیده میشود؛ بهصورتی که سرمایه جنسی به وسیلهای برای کسب قدرت زنان در جامعه تبدیل شده است و زنان با بهرهمندی از این سرمایه در عرصههای مختلف حضور و به منافع دلخواهشان دسترسی مییابند(حکیم، ۱۳۹۱).
تلاش برای کسب سرمایه جنسی یا افزایش آن در دوره جوانی بیشتر از سایر دورهها محقق میشود. اولین دلیل آن این است که نظام عرضه و تقاضا در این دوره بیشتر است و بسیاری از ویژگیهایی که سرمایه جنسیتی مؤلفه محوری آنهاست، در این دوره ظهور و بروز بیشتری دارند. ازسوی دیگر، جوانان در دورهای هستند که شکلگیری و ابراز هویت در آنان پویاتر و پرفراز و نشیبتر از سایر اقشار اجتماعی است. به نظر میرسد درک سرمایهای از جنسیت و جایگذاری آن در هویت اجتماعی افراد نیز در دوره جوانی شکل میگیرد.
کاترین حکیم برای سرمایه جنسی ۶ مؤلفه در نظر گرفته است:
- ۱- زیبایی اولین و محوریترین مؤلفه است. زیبایی در هر فرهنگ و هر دورۀ زمانی مصادیق گوناگون دارد. علاوه بر آن، سلیقۀ شخصی نیز در این امر دخالت دارد.
- ۲- دومین مؤلفه جذابیت جنسی است. جذابیت جنسی با زیبایی کلاسیک متفاوت است. منظور از جذابیت جنسی همان بهاصطلاح توانایی برانگیزانندگی میل جنسی طرف مقابل است؛ اما زیبایی به چهره و ظاهر افراد مربوط میشود؛ به عبارت دیگر، جذابیت جنسی بهطور عمده ماهیتی اجتماعی دارد و در کنشهای اجتماعی افراد در قالبهایی همچون شیوۀ صحبتکردن، راهرفتن، زبان بدن و حتی ایستادن به نمایش گذاشته میشود.
- ۳- مؤلفۀ اجتماعی سومین مؤلفه است که شامل مهارتهای اجتماعی مثل فریبندگی، دلربایی و خوشمشربی میشود. منظور از مؤلفۀ اجتماعی این است که افراد چقدر توانایی جلب نظر دیگران را دارند و در تعاملاتشان چه مقدار کشش برای آشنایی و تعاملات بیشتر ایجاد میکنند.
- ۴- مؤلفۀ سرزندگی ترکیبی از برازندگی ظاهری، انرژی اجتماعی و خوشمشربی است. این افراد بهطور معمول نگرش مثبتی به زندگی دارند، همواره امیدوارند و در مهمانیها بهمنزلۀ روح و جان مهمانی از آنها یاد میشود.
- ۵- مؤلفه دیگر شیوه ظاهرشدن در جامعه، شامل شیوۀ لباسپوشیدن، استفاده از عطر، جواهرات و مدل مو و آرایش صورت است که براساس آن، افراد پایگاه اجتماعی و سبک زندگیشان را به دیگران نشان میدهند.
- ۶- آخرین مؤلفه مسائل جنسی است که شامل مهارت جنسی، انرژی، تخلیۀ شهوانی، بازیگوشی و هر چیز دیگری است که فرد را به شریک عاطفی – جنسی موفق تبدیل کند. این مؤلفه با افزایش سن کاهش پیدا میکند. همچنین در یک رابطۀ جنسی، شور جنسی به طرف مقابل نیز بستگی دارد.
برآیند ۶ مؤلفه اشارهشده، درنهایت، سرمایۀ جنسی هر مرد یا زنی را رقم میزند. این سرمایه هم شامل مهارتهایی میشود که میتوانند آموخته یا تقویت شوند و هم شامل ویژگیهایی است که فرد در بدو تولد با خود بههمراه میآورد. علاوه بر این، حکیم(۲۰۱۱) معتقد است زنان بهطور طبیعی سرمایۀ جنسی بیشتری از مردان دارند. سرمایۀ جنسی زنان در برابر نیاز بیشتر مردان به میل جنسی قرار دارد، که این امر امتیازی برای آنان محسوب میشود تا سرمایۀ جنسی خود را تقویت کنند و از آن در روابط خصوصی و اجتماعیشان بهره ببرند و در مقابل آن، به منافع دلخواه دست یابند؛ بنابراین، از نظر حکیم، سرمایۀ جنسی را میتوان ابزار قدرت در نظر گرفت که زنان برای رفع نابرابری جنسی استفاده میکنند.
کاترین حکیم همچنین اهمیت این سرمایه را در بازار کار و اشتغال مدنظر قرار داده و معتقد است به کار بردن این سرمایه برای به دست آوردن شغل و نگهداشتن آن ضروری است. کسانی که از این سرمایه استفاده میکنند، بیشتر از دیگران در مصاحبههای شغلی و استخدام موفق میشوند؛ زیرا امروزه همۀ افراد به میزانی مدارک تحصیلی و سابقۀ کاری برای اشتغال دارند. در چنین شرایطی، استعدادی اضافه بر اینها نظیر سرمایۀ جنسی به فرد کمک میکند تا مصاحبه را برنده شود؛ در نتیجه، کسانی که بر این دارایی خود سرمایهگذاری میکنند، برای شکار شغل و استخدامشدن شانس بیشتری دارند. او حتی به اهمیت این سرمایه در زندگی زناشویی افراد اشاره میکند و میگوید داشتن این سرمایه میتواند بهصورت ظریفی بر روابط بین زوجین اثرگذار باشد و روند چانهزنی بین آنها را شکل دهد؛ در مجموع، جذابیت اجتماعی و ظاهری طیف گستردهای از مزیتها را در محیط کاری و اجتماعی و به همان شکل در روابط شخصی برای فرد به ارمغان میآورد.
بهعلاوه حکیم به مفهوم سیریناپذیری میل جنسی مردان میپردازد و معتقد است این ویژگی در مردان سبب ارزش و اهمیت سرمایۀ جنسی در زنان میشود و بر رابطۀ زن و مرد هم در حوزۀ عمومی و هم در حوزۀ خصوصی تأثیر میگذارد. نابرابری در میزان میل جنسی زنان و مردان، به زنان یک مزیت بزرگ در روابط خصوصیشان میدهد؛ البته به شرطی که از وجود آن باخبر شوند.
ویژگی های سرمایه جنسی
سرمایۀ جنسی از جمله داراییهای مهم برای زنان محسوب میشود که با استفاده از آن میتوانند به دستاوردهایی برسند. به همین دلیل برخی از زنان سختیهایی برای اعمال تغییر و تحولات در بدن خود، در کنار صرف وقت و هزینه متحمل میشوند تا به اهداف و خواستههای خود برسند.
۱- اولین و مهمترین ویژگی سرمایۀ جنسی، جذابیت جنسی بهمنزلۀ بنیان ارزشگذاری است؛ که نشان میدهد هرگونه مداخله در بدن ذاتاً بهدلیل افزایش جذابیت است؛ خواه آگاهانه انجام شده باشد، خواه ناآگاهانه؛ البته این ویژگی قائم به فرد نیست و دریافتی اجتماعی است که در تعاملات معنا پیدا میکند.
۲- دومین ویژگی اتصال بدون واسطه بر بدن است. از مداخلات محدود تا پیشرفته، سرمایۀ جنسی تنها و تنها روی بدن انسان سوار میشود و محمل دیگری جز بدن برای آن ممکن نیست. همان طور که در آثار بوردیو مکرر مطرح شده است که بدن بهمنزلۀ شکل جامعی از سرمایۀ فیزیکی دربردارندۀ شکلهای نمادین متمایزکننده است. او با در نظر گرفتن سرمایۀ فیزیکی، هویت افراد را در پیوند با ارزشهای اجتماعی با اندازه، شکل و ظاهر بدنی منطبق میبیند.
۳- سومین ویژگی سرمایۀ جنسی قابلیت تبدیل شوندگی به دیگر صور سرمایه است؛ بدین صورت که سرمایۀ جنسی همچون باقی انواع سرمایه ممکن است به سرمایۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود.
۴- ویژگی بعدی سرمایۀ جنسی امکان تقسیم و تجمیع مداوم است. همان طور که از نام این ویژگی معلوم است، افراد برای کسب سرمایۀ جنسی میتوانند اندکاندک سرمایهگذاری کنند و همچنین این سرمایه قابلیت آن را دارد که تلاشهای گوناگون با کیفیتهای مختلف را روی بدن پیاده کند.
۵- یکی دیگر از ویژگیهای سرمایۀ جنسی استانداردیابی نسبی است؛ به این معنا که در هر فرهنگ و جامعهای تعریف متفاوتی از زیبایی وجود دارد و ملاکهای متفاوتی برای آن مطرح است. حتی در یک جامعه در طول زمان نیز معیارهای زیبایی و جذابیت دگرگون میشود؛ با وجود این، افراد هر جامعه در همان زمان مشخص تلاش میکنند معیارهای زیبایی را داشته باشند که در آن دوره پررنگ است. به همین دلیل ممکن است فردی هنگام قدمزدن در خیابانهای یک کشور دیگر به این نتیجه برسد که چقدر افراد بهویژه زنان شبیه به یکدیگرند.
۶- افرادی که سایر سرمایهها را ندارند یا برخورداری کمتری دارند، با بهکارگیری و افزایش سرمایۀ جنسی به تبادل این صورت از سرمایه با سایر صورتهای دیگری که افراد در اختیار دارند، میپردازند. در این صورت برای سرمایۀ جنسی، بازاری شکل میگیرد که از سویی، عدهای فروشندۀ آن و عدهای خریدارند. لئو (۲۰۱۳) مبحث کالاییشدن بدن و شکلگیری بازار برای تبادل آن را مطرح کرده است؛ در واقع، زنان تلاش میکنند سایر انواع سرمایه را با مبادلۀ سرمایۀ جنسی به دست آورند. برای مثال با آراستگی ظاهری خود بتوانند به شغل درخور شخصیت خود یا همسر مناسبتر دست پیدا کنند.
۷- پذیرش اجتماعی نقش کلیدی در سرمایه شدن سرمایۀ جنسی دارد. با وجود آنکه سرمایۀ جنسی وجود دارد تا تأیید اجتماعی دربارۀ آن حادث نشود، بهوضوح در آگاهی و مناسبات اشخاص لحاظ نمیشود؛ این در حالی است که دربارۀ سرمایۀ اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی، اشخاص از ارزشمندی کالایی که تبادل میشود و از نقش میانجیهای مبادله آگاهی دارند؛ به عبارت دیگر، با وجود مبادلۀ سرمایۀ جنسی میان اشخاص، منطق ارزشگذاری و منطق مبادله در آن روشن نیست. در مبادلۀ سرمایۀ اقتصادی، کالا با پول یا کالا مبادله میشود و شخص به همان اندازهای که از کالا میخواهد، به همان اندازه و متناسب با ارزش آن پول پرداخت میکند. در سرمایۀ فرهنگی نیز چنین است. شخصی که در جایی مشغول به کار میشود، در عوض ارائۀ تخصصش و متناسب با فعالیتی که انجام میدهد، مزد دریافت میکند؛ اما در سرمایۀ جنسی نمیتوان میزان عادلانهبودن مبادله و متناسببودن آنچه را ارائه و آنچه را حاصل شده است، تعیین کرد؛ در واقع، دربارۀ سرمایۀ جنسی، ارزش کالا بهوسیلۀ افراد در لحظۀ عرضه و مبتنی بر تفاهماتی آکنده از احساسات و عواطف مشخص میشود.
منبع : قدرت سرمایه جنسی. کاترین حکیم
خیلی جالب بود دقیقا من یه مدت برام سوال شده بود چرا افراد انقدر اصرار دارن توی محل کار ارایش یا ظاهر خاص داشته باشند درحالی که توی خانه حتی نظافت رو هم ممکنه رعایت نکنن امیدوارم جامعه ی مدرن در مسیر تبدیل زنان به کالای جنسی زیبا در محیط کار قرار نگیره
۵۰ ساله در این مسیر قرار گرفته یه بیلبورد پیدا کن به جای پا یا قسمتی از بدن زن، پای مرد رو نشون بدن…، توی ایران هم هرچقد فرهنگی اصیل کمرنگ تر شده و فرهنگ بیگانه پررنگ شده همین بلا بر سر زنان اومده، کافیه یه نگاه آگهی های استخدام بکنید.