افول سرمایه اجتماعی و اخلاقیات در ایران
سرمایه انسانی کلید تحولات توسعه ای است.
سرمایه اجتماعی، فضایل اخلاقی در هر جامعه است. سرمایه اجتماعی یعنی اینکه افراد چقدر به هم اعتماد دارند و بین مردم و دولت چه رابطه ای وجود دارد.
موضوع توسعه همیشه یکی از دغدغه های اصلی دولت مردان بوده و خواهد بود. اینکه توسعه چیست و از چه ابعادی تشکیل می شود و موانع دستیابی به توسعه در یک جامعه مشخص کدام است؟
توسعه پدیده ای جامع است که هم اقتصاد و هم فرهنگ و سیاست را در بر می گیرد. اینکه یک جامعه فضائل اخلاقی بیشتری دارد شاخصی از توسعه یافتگی آن جامعه است. اینکه یک جامعه می تواند تنش های بوجود آمده در حوزه سیاست را با حداقل هزینه حل و فصل کند، نشان دهنده توسعه یافتگی آن جامعه است. اینکه در یک جامعه سطح درآمد، طول عمر و میزان باسوادی بالا است نشان دهنده توسعه یافتگی آن جامعه است.
بنابراین توسعه یک مفهوم جامع است و نمی توان آن را به یک حوزه خاص سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی تقلیل داد. در ابتدا اقتصاددان ها تصور می کردند که همه تحولات توسعه ای را می توان با سرمایه گذاری فیزیکی توضیح داد؛ اما بعد متوجه شدند برخی کشورها سرمایه گذاری زیادی کردند و کارخانه ساختند و ماشین آلات به کار بردند اما رشد و توسعه آنها پایدار و عمیق نبود. لذا به عامل سرمایه انسانی توجه شد. سرمایه انسانی کلید تحولات توسعه ای است.
اما سرمایه انسانی در جامعه ای شکل می گیرد که سرمایه اجتماعی قوی داشته باشد. لذا سرمایه اجتماعی لایه زیرین تحولات توسعه ای است. سرمایه اجتماعی، فضایل اخلاقی در هر جامعه است. سرمایه اجتماعی یعنی اینکه افراد چقدر به هم اعتماد دارند و بین مردم و دولت چه رابطه ای وجود دارد. هر چقدر سرمایه اجتماعی قوی تر باشد به این معنا است که شبکه های اجتماعی قوی تری در یک جامعه وجود دارد و لایه زیرین را برای بهره وری بالاتر سرمایه انسانی و سرمایه مالی و فیزیکی فراهم می کند.
به عبارت دیگر هر چه افراد راستگوتر و درستکارتر باشند و وجدان کاری بیشتری داشته باشند آن جامعه سرمایه اجتماعی بیشتری دارد و روابطی که در چنین جامعه ای شکل می گیرد و شبکه هایی که بوجود می آید در جهت انجام فعالیت های مثبت است و لذا کارایی را بالا می برد.
اما اگر سرمایه اجتماعی ضعیف باشد یعنی سطح اعتماد افراد به یکدیگر پایین باشد، در این صورت سرمایه انسانی هم کیفیت و بهره وری خود را از دست می دهد. آن جامعه درگیر مخاطرات اخلاقی می شود و بهره وری سرمایه فیزیکی هم کاهش پیدا می کند. به عبارت دیگر اگر فضایل اخلاقی در سطح پایینی باشد در چنین جامعه ای اگر چه شبکه های اجتماعی شکل می گیرد، اما این شکل گیری نه برای انجام کارهایی که منافع اجتماعی را بالا می برد بلکه به ضرر جامعه و برای پیشبرد منافع افرادی است که به صورت باندی با یکدیگر ارتباط دارند. مانند جامعه ایران که دزدی های سه هزار میلیاردی در شبکه بانکی روی می دهد که نشان دهنده افول سرمایه اجتماعی و سقوط فضائل اخلاقی از یک طرف و شکل گیری شبکه ها و باندهایی است که به بهای تحمیل هزینه های سنگین بر جامعه، منافع خود را تامین می کنند.
موانع توسعه در ایران چیست؟
اگر بپذیریم سرمایه و اخلاقیات اجتماعی در جامعه ایران به شدت افول کرده و جامعه و اقتصاد ایران در تلهی بی اعتمادی اجتماعی گرفتار شده، که باعث می شود اقدامات جمعی مانند غربال یارانه بگیران به روش خود اظهاری، شکست بخورد، آنگاه در ریشه یابی این مسئله می توان موانع را شناسایی کرد.
جامعه ایران درگیر مشکلی به نام «تو در تویی نهادی» است. «تو در تویی نهادی» باعث می شود سیستم شفاف نباشد و مراکز قدرت متعددی در نظام تصمیم گیری وجود داشته باشد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری کاهش یابد، دور زدن قوانین و درگیر شدن در فساد بالا باشد و بی ثباتی ساختارهای سازمانی قوی باشد که این عوامل باعث می شود هم عملکرد اقتصادی و هم عملکرد فرهنگی و اجتماعی ضعیف شود. این «تو در تویی نهادی» درگیر شدن در فساد را باز تولید می کند.
البته علاوه بر عامل فوق، قطعا توزیع نابرابر درآمد و ثروت یکی دیگر از موانع اصلی توسعه در ایران است. یعنی وقتی افرادی در جامعه یک شبه ره صد ساله را می روند نظم اجتماعی را بهم می ریزند.