سقف شیشهای
عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریت را سقف شیشه ای می گویند.
سقف شیشهای، استعارهای است از موانع نامرئی بر سر راه پیشرفت شغلی زنان و اقلیتها که معمولا وجود این موانع را مردان و گروههای در اکثریت انکار میکنند.
سقف شیشهای (glass ceiling) موانع و معضلات نامرئی است که در راه پیشرفت زنان به سطوح بالاتر بروز میکند. موانعی که ساخته و پرداخته جامعه مردسالار بوده و بر پایه اسطورهها و برداشتهای مشترک جنسیتی از نقش زنان در حوزههای عمومی و خصوصی شکل میگیرد.
زنان و اقلیتهای قومی/نژادی معمولا با ضخیمترین سقفهای شیشهای مواجهند، چون عضو دو گروهی هستند که به صورت تاریخی در حاشیه قرار داشتهاند.
سقف شیشهای در واقع رویکرد فرهنگی است که فرصت حضور زنان در مشاغلی را که قبلا در اختیار مردان بودند برنمیتابد. این رویکرد فرهنگی ضمن تایید ارتقای شغلی مردان، فرصت حضور زنان در مشاغل ارشد را نفی میکند. سلطه دیرینه مردان بر نظامهای شغلی، موجب نفوذ فرهنگ مردانه از پایینترین ردههای شغلی تا بالاترین پستهای مدیریتی شده است. وجود این فرهنگ مردسالار در سازمانها و شرکتهاست که اجازه رشد و ترقی به زنان در پستهای مدیریتی و استراتژیک را نمیدهد.
هرچه بافت فرهنگی یک جامعه مردسالارتر باشد، توسعه شغلی زنان با مشکلات جدیتری مواجه است. در جامعهای که زنان همواره بعد از مردان قرار دارند، پذیرش رشد زنان در مشاغل بالاتر سختتر صورت میگیرد. بهطوری که در شرکتهایی که فرهنگ مردسالار در آنها غلبه دارد، مردان با استفاده از ابزارهای قانونی، بهکارگیری سنتها و آیینها، استفاده از ابزارهای مالی، بهرهگیری از سیاست «زنان علیه زنان»، استفاده از مهارتهای زبانی و… قادرند بر زنان به گونهای اعمال فشار کنند تا آنها در رسیدن و ایفای نقشهای مدیریتی با چالش جدی مواجه شوند.
از سوی دیگر، تفاوتهای بیولوژیک زنان و مردان در طی تاریخ تقسیم کاری ایجاد کرده که زنان پشت پرده ضمن مهیا کردن مسیر دسترسی مردان به نهادهای قدرت و ثروت، از آن بینصیب باشند. ضربالمثل «پشت هر مرد موفق زنی قرار دارد» نشانگر آن است که زنان با مهیا کردن شرایط، ابزار رشد مردان را فراهم میآورند. به این ترتیب، از دیدگاه تاریخی نیز زنان همواره در منصبهایی در سطوح پایینتر اشتغال داشتهاند و بیشتر به منزله دستیاران مدیران، انجام وظیفه کردهاند. در طول تاریخ، همواره تصورهای قالبی مربوط به مرد بودن و قدرت رهبری با هم تداعی میشوند.
نگرشهای کلیشهای رایج، درباره جنسیت در هر جامعهای، نقشهای جنسیتی خاصی را برای زنان تعریف میکند. برخی از این نگرشهای جنسیتی که احتمالاً جزئی از دانش عامه همگی ما است عبارتند از: «مهمترین وظیفه زن نگهداری از فرزندانش است، زن جنس لطیف و ظریفیه، بهتره تو مشاغلی باشه که نیاز به ظرافت داره، کاری برای زن خوبه که توی خونه باشه، زن باید مطیع شوهرش باشه، امان از رئیس زن! …» شاکله اصلی این نگرشهای جنسیتی آن است که زنان میبایست در موقعیتهایی باشند که با چالش جدی مواجه نشوند و به نوعی در موقعیت تابعی از مردان قرار داشته باشند.
یکی از نکات مهمی که در برابر مدیریت زنان دائماً مطرح میشود، عدم توانایی زنان در برخوردهای قهرآمیز است. بهطوری که این دیدگاه مدعی آن است که زنان به صورت فطری فاقد روحیه لازم برای ورود به مخاطرات هستند و مدیران موفق باید توان ورود به مخاطره و پذیرش ریسک را داشته باشند، اما از آنجا که زنان تمایل دارند در محیطهای آرام و دور از برخورد فعالیت کنند و فاقد روحیه مخاطرهپذیری هستند، نمیتوانند مسئولیتهای مدیریتی را به نحو احسن به انجام رسانند. این دیدگاه این موضوع مهم را نادیده میگیرد که خلاقیت، قدرت بیان، همدلی، توان افکار و اندیشهها و ارتباطات موثر است که مدیریت را به پیش می راند نه اعمال زور و خشونت جسمی.
به این ترتیب، وجود فرهنگ مردسالار در یک جامعه(مثل ایران) و دسترسی بیشتر مردان به منابع قدرت و محرومیت زنان از این منابع، باعث میشود که در سازمانها نیز فرهنگی مردسالار که هماهنگ با زبان و فرهنگی مردانه است، ایجاد شود؛ بنابراین زنان در کسب سطوح بالای مدیریتی و ایفای چنین نقشهایی با موانعی روبهرو می شوند و در احاطه سقف و دیوارهای شیشهای قرار می گیرند که از پیشرفتهای آنان جلوگیری میکند.
عامل های سقف شیشه ای بر پایه دیدگاه کمیسیون سقف شیشه ای آمریکا:
- شبکه های استخدامی سنتی
- تعصب موجود در استخدام و پیشرفت زنان
- تقویت نشدن قانون فرصت های برابر
- نداشتن تحصیلات کافی برای دست یابی به پست های مدیریتی
- انگاشته شدن مدیریت زنان به سان تهدید مستقیم برای فرصت های پیشرفت مردان
موانع نامرئی ارتقاء در زنان
۱- مشخصات فردی
- خواست فردی
- مهارت های فردی
- مسوولیت های خانوادگی
۲- عوامل سازمانی
- در اقلیت بودن زنان
- موانع ارتباطی
- جو و فضای سازمانی
۳- عوامل فرهنگی
- هنجارها
- ارزش ها
- باورها
منابع :
- احمدی، حبیب و گروسی، سعیده: بررسی اثر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر نابرابری جنسیتی، مطالعات زنان
- مقصودی، سوده، بستان، زهرا: بررسی نقش مشکلات ناشی از همزمانی نقش خانگی و اجتماعی زنان شاغل شهر کرمان، مطالعات زنان