دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

اجتماع مطلوب و شایسته

طرحواره درمانی

تهییه و تنظیم : اعظم کریمی

همۀ ما این تجربه را داشته ایم که افرادی کاملاً غریبه و ناآشنا به ما لطف و محبت کرده باشند. وقتی سیل ، طوفان ، زلزله یا انفجاری رخ می دهد مردم سراسر کشور برای حمایت از آسیب دیدگان ، پیشتازی می کنند. از آن جایی که می دانیم که این کمک رسانی موقت و کوتاه مدت است ، هیچ چیز از آن نمی خواهیم بجز این که کمک ما را بپذیرند. در چنین مواقعی تنها تصویری که از این غریبه ها در دنیای مطلوب خود داریم ، یاری رساندن به آنهاست . چون از این غریبه ها هیچ توقعی نداریم. کنترل بیرونی در این نوع کمک رسانی نقش چندانی ندارد. ولی وقتی با زن ، شوهر ، فرزندان ، والدین ، دانش آموزان یا کارکنان خود هستیم ، برای هر که انجام می دهیم انتظاری از آن ها داریم و روش کار ما نیز « روان شناسی کنترل بیرونی » است .

اجتماع مطلوب جایی است که شما نگران نیستید دیگران به انجام کاری مجبورتان کنند که دوست ندارید انجام بدهید. افراد چنین اجتماعی ، قبل از هر گونه اقدامی از خود می پرسند : آیا این کار من باعث می شود به دیگران نزدیک تر شوم یا مرا از آنها دور می کند ؟ در چنین اجتماعی وقتی در روابط خود با دیگران از تئوری انتخاب استفاده می کنید ، می توانید انتظار داشته باشید آنها نیز در برخورد با شما از تئوری انتخاب استفاده کنند.

تاریخچۀ‌ این چشم انداز
تصور و چشم انداز یک محلۀ مطلوب مبتنی بر تئوری انتخاب ، به اوایل سال ۱۹۶۰ بر می گردد، خیلی قبل از آنکه در خصوص چیزی که امروز تئوری انتخاب نامیده می شود ، شروع به تفکر کرده باشم. من از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۷ روانپزشک جایی بودم که بعدها نام آن را مدرسۀ دخترانه ونتورا گذاشتند ؛ دارالتادیبی که تحت نظر ادارۀ نگه داری کودکان ایالت کالیفرنیا بود، چهار صد دختر بزهکار نوجوان نگه داری می شدند. اتفاقاتی که در آن مدرسه رخ داد را در این جا شرح می دهم .
حالا می دانم که در آن جا یک اجتماع مطلوب ایجاد کرده بودیم. ما برای این دختران که دنیایشان با سیم خاردار و دیوارهای بلند محصور شده بود ، پدر، مادر ، مشاور و معلم بودیم و بدون آنکه از تئوری انتخاب آگاه باشیم آن را به کار می گرفتیم . تمام کارهایی که در آن جا انجام می دادیم با هستۀ مرکزی این تئوری آزموده می شد : آیا آنچه اکنون انجام می دهیم ، ما و دختران را به هم نزدیک تر می کند یا دورتر.
این دختران ، روانشناسی کنترل بیرونی را تجربه کرده بودند و بیش از هر گروه دیگری جرم های مختلفی مرتکب شده بودند. تقریباً همگی مورد سوء استفادۀ جنسی واقع شده بودند و تقریباً تمامی آنها سابقۀ مصرف مواد مخدر داشتند . این دختران در خیابان ها پرسه می زدند و از محدودیت و زندانی شدن متنفر بودند. کار به جایی رسید که وقتی می خواستند مدرسۀ ما را ترک کنند ، تعدادی از آنها را باید با ژاکت مخصوصی که به افراد پرخاشگر می پوشانند تا خود را زخمی نکنند به منزلشان می بردند. آنها نمی خواستند مکانی را که برای اولین بار در عمرشان به ایشان توجه و محبت نشان داده بود ترک کنند.

بسیاری از این دختران دیگر به سمت خلافکاری نرفتند و میزان موفقیت آنها در دوری جستن از خلاف در دوران آزادی مشروط بسیار بالا بود. اگر این امکان وجود داشت که پس از آزادی ، آن ها را به یک محلۀ مطلوب بزرگ شده و به مدرسه رفته، هرگز از ونتورا سردر نمی آوردند. برای ایجاد یک جامعۀ مطلوب باید متقاعد شده باشید که تئوری انتخاب موُثر است.

                                                                
یک اجتماع یا محلۀ مطلوب چگونه اجتماعی است ؟
آنچه در حال حاضر جوامع و اجتماعات انجام می دهند ، عبارت است از زور و فشار یا غفلت و نادیده گیری که هیچ کدام موُثر نیستند و اوضاع را بدتر می کنند. من نمی توانم راهبرد خاصی را در این زمینه پیشنهاد کنم اما تئوری انتخاب استراتژی های بسیار خوبی به دست می دهد که لازم است هر کسی آن را بداند و یاد بگیرد. در جامعۀ مبتنی بر کنترل بیرونی ، با همۀ نیت خیری که داریم ، هنوز در کمک کردن به افراد مختلف ناموفقیم و گاهی هم حتی به آنان آسیب می رسانیم.

برای مثال ؛ هر چه افراد بیش تر از تئوری انتخاب در زندگی خود استفاده کنند، هزینه های پزشکی به تدریج کاهش خواهد یافت . بسیاری از افرادی که به خاطر سردرد و دردهای دیگر ، و بیماری های مزمن به دنبال مراقبت های پزشکی می روند ، در واقع از اثرات مخرب روان شناسی کنترل بیرونی ، به ویژه از روابط ناخشنود و ناکار آمد ناشی از این روان شناسی ، رنجورند. در یک محلۀ مطلوب ، به افرادی که نیاز به خدمات پزشکی ندارند نیز فرصت آموختن تئوری انتخاب داده می شود . صرفه جویی های حاصل از این یادگیری هم بسیار بیش تر از هزینۀ استفاده از این فرصت است. زیرا تعداد مراجعات پزشکی و مصرف دارو کم تر می شود.

آغاز کار ، گام های اولیه
از آن جا که تاکنون محله یا اجتماع مطلوب خاصی بر اساس تئوری انتخاب تشکیل نشده است، کسانی که گروه اولیه را تشکیل می دهند از اهمیت خاصی برخوردارند. حال اگر آنها معتمدان محل باشند رسانه های گروهی از آنها سوال خواهند کرد و اگر پاسخ هایشان قویاًً از این برنامه حمایت کند ، احتمال موفقیت آن زیاد است .
به نظر من بهتر است افراد زیر در گروه اولیه حضور داشته باشند ؛
۱. کسانی که بخشی از ساختار قدرت سیاسی هستند مانند: شهردار، اعضای شورای شهر ، فرماندار‌  و رهبران احزاب سیاسی.
۲. کسانی که جزئی از ساختار اداری و مدیریت نیروی انسانی هستند مانند نمایندگان اتحادیه های کارگری ، سازمان های رفاهی 
۳. مدیران و خبرنگاران و روزنامه ها و رادیو تلوزیون.
۴. رهبران دینی
۵. قضاوت دادگاه های نوجوان ، بزرگسالان ، دادگاه خانواده ، مسئولان مراکز اصلاح تربیت و امور زندان ها.
۶. نمایندگان موُسسات خدمات اجتماعی ، رفاهی وامور خیریه ، مدیریت و سازمان پارک ها و مسئولان امور ورزشی و تفریحی.
۷. مدیران آموزشی در تمام سطوح از پیش دبستانی تا مدیران دانشکده ها و دانشگاهای دولتی و غیر دولتی .
۸. جامعۀ پزشکی و انجمن های روان شناسی و مشاوره از جمله مدیران سازمان های مراقبت و کنترل 
۹. نمایندگان نیروی انتظامی و آتش نشانی.
۱۰. شهروندان علاقمندی که در کارهای اجتماعی فعالیت می کنند.
۱۱. نمایندگان گروههای زنان ، گروه های حقوق مدنی ، گروه های پرنفوذ و اقلیت ها ، گروه های مربوط به بازنشستگان و سالخوردگان 
۱۲. نمایندگان باشگاه ها و انجمن های خدماتی خاص مثل انجمن بیماران کلیوی یا انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه.
۱۳. گروهی از افراد شکاک و سنتی ، غرغروها ، منفی باف ها ، آیۀ یاس خوان ها و ایرادگیرهایی که کتاب را خوانده باشند.
۱۴. هرکس دیگری که فکر می کنید حضورش می تواند موُثر باشد.

گروههای کتابخوانی (مرحلۀ آموزش مستمر)
با فرض اینکه به واسطۀ صدنفر از رهبران و دیگر کسانی که برای شرکت در کنفرانس مقدماتی ، کتاب را خوانده اند ، از حمایت اجتماعی خوبی برخوردار خواهیم بود. یک راه خوب برای تشویق دیگر افراد جامعه، به خواندن کتاب آن است که در اولین جلسه ، گروه هایی از کتابخوانان داوطلب تشکیل دهیم ؛ این داوطلبان هر چه سرشناس و محترم تر باشند ، به برنامه کمک بیش تری خواهند کرد .

مرحلۀ اجرا
اجرا و به کارگیری اصلی این برنامه مربوط می شود به افراد گروه های عادی ؛ چرا که هر فرد تئوری انتخاب را برای به کارگیری در زنذگی شخصی خود یاد می گیرد. سپس گروه مطالعاتی خاص مثل گروه های مدارس که از دانش آموزان ، معلمان و والدین تشکیل می شود، به صورت مستقل یا با هم تئوری انتخاب می آموزند و این البته به عنوان بخشی از برنامۀ مدرسه برای تبدیل شدن به یک مدرسۀ کیفی است. و همچنین در گروههای مطرح دیگر می توانند اجرا شود.

بیش ترین تاُثیر این برنامه بر زندگی شخصی هر فرد شرکت کننده است. هر فرد و خانواده ای که تئوری انتخاب را می آموزد ، شانس و فرصت خشنودی و رضایتمندی از زندگی خود را افزایش می دهد. در عین حال می توانیم کاهش مشکلاتی چون بیماری ، خشونت خانگی ، شکست تحصیلی ، بزهکاری جوانان و بزرگسالان ، جدایی های خانوادگی و طلاق ، ناراحتی در محیط کار و مصرف مواد مخدر را نیز به طور مشهودی شاهد باشیم.

منبع : گلسر ،ویلیام ؛ صاحبی ، علی ؛ تئوری انتخاب (درآمدی بر روان شناسی امید) ، سایه سخن ، ۱۳۹۲.

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها