اختلال اضطرابی بر اساس DSM5
همه ما در بسیاری از موقعیتهای زندگی به طور طبیعی احساس اضطراب میکنیم، مثلاً پیش از یک امتحان مهم، سخنرانی در جمع همکاران، در مصاحبه. اکثر رفتارهای اضطرابی رفتارهای کاملاً طبیعی و به صورت واکنشهای سازگارانه هستند که به ما کمک میکنند تا در شرایط دشواری که برایمان پیش میآید صحیح عمل کنیم. اما، گاهی اضطراب آنقدر شدید یا آنقدر با رویدادها و موقعیتهای نامناسب همراه میشود که برای فرد مشکل ساز و ناسازگارانه جلوه میکند. اینجاست که احتمالاً اختلالات اضطرابی ایجاد میشود.
اختلال اضطرابی (Anxiety disorder) عبارت است از یک حالت روانی یا برانگیختگی شدید که ویژگی های اصلی آن عبارتند از ترس، تردید، و نگرانی مفرط. در افرادی که به اختلال اضطرابی مبتلا هستند:
۱) میزان ترس بسیار بیشتر از میزان تهدید یا خطر است. یعنی شدت ترس با شدت تهدید تناسب منطقی ندارد. (مثلاً در فوبیاهای خاص).
۲) افراد دائماً خود را در حالت ترس و نگرانی می بینند بدون آنکه علت ان مشخص باشد. (مثلا اختلال اضطراب تعمیم یافته یا بعضی از اختلال های وحشتزدگی).
۳) ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دائماً فرد را رنج می دهند، تا جایی که نمی تواند زندگی روزمره خود را با حالت عادی پیش ببرد. این حالت ممکن است باعث شود که فرد نتواند شغل خود را حفظ کند، یا با دوستان، همسر یا اعضای خانواده روابط طولانی مدت داشته باشد.
اضطرابمشکلات مربوط به اضطراب نسبتاً عمومیت دارند و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد افرادِ جوامع غربی، در مرحلهای از زندگی خود، به اختلالاتی دچار میشوند که با اضطراب ارتباط دارند. در نتیجه، اختلالات اضطرابی باری سنگین بر دوش فرد و جامعه هستند، بسیار بیشتر از سایر مشکلات روانی طول میکشند، و ممکن است به اندازه یک بیماری فیزیکی فلج کننده باشند. در اروپا و آمریکا، هزینه درمان مشکلات مربوط به اضطراب سر به میلیاردها دلار میزند و باعث میشود تا آنها پرهزینهترین نوع اختلالات روانی به حساب آیند.
DSM-IV اختلال وسواسی – اجباری (OCD) و اختلال استرس پس از تروما (PTSD) را در طبقه دیاگنوستیک یا تشخیصی “اختلالات اضطرابی” قرار داده بود، اما DSM-5 برای هر یک از این دو نوع اختلال طبقه دیاگنوستیک جداگانهای تدارک دیده است: اختلالات وسواسی – اجباری و اختلالات مربوط به آن، و اختلالات مرتبط با تروما و استرس.
- اختلالات اضطرابی: اختلال اضطراب جدایی، لالی انتخابی(Selective mutism) ، اختلال وحشت زدگی، آگورافوبیا، فوبیاهای خاص، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)، اختلال اضطراب تعمیم یافته، اختلال اضطراب ناشی از ماده / دارو.
- اختلالات وسواسی – اجباری و اختلالات مرتبط با آنها: اختلال وسواسی – اجباری، اختلال بادی دیسمورفیک، اختلال احتکار، اختلال مو – کندن، و اختلال پوست – کندن؛
- اختلالات مرتبط با تروما و استرس: اختلال استرس پس از تروما، اختلال دلبستگی واکنشی، اختلال تعامل اجتماعی بی قید و بند، اختلال استرس حاد، و اختلالات سازگاری.
فرد زمانی رسماً مبتلا به یک اختلال اضطرابی اعلام میشود که اضطراب ذهنی به طور دایم حضور داشته باشد و به طور مرتب روی دهد، تا آنجا که زندگی عادی غیر ممکن باشد. بسیاری از سمپتومهای اضطراب، به طور همزمان، در چند اختلال وجود دارند و این کار میتواند به کاموربیدیتی منجر شود. کاموربیدیتی در مورد اختلالات اضطرابی (و همچنین، اختلال وسواسی – اجباری و اختلالات مرتبط با آن، و اختلالات مرتبط با تروما و استرس) چیزی غیر عادی نیست و علت آن ممکن است این باشد که تعدادی از فرایندهای روانی اصلی یا تجربههای مشابه در طول رشد، میتوانند در طبقات تشخیصی مختلف، یکسان باشند. بعضی جنبههای یکسان عبارتند از:
(۱) علایم فیزیکی وحشت زدگی، نه تنها در اختلال وحشت زدگی، بلکه در واکنش به محرکهای فوبیازا در فوبیاهای خاص نیز دیده میشود.
(۲) سوگیریهای شناختی؛ (از جمله، سوگیری در پردازش اطلاعات) که باعث میشوند افراد مضطرب فقط به محرکهای تهدید آمیز توجه کنند، تقریباً در همه اختلالات اضطرابی دیده میشود.
(۳) تعدادی از اختلالات روانی عمده این خصوصیت را دارند که بعضی افکار، رفتارها، و فعالیتها به طور دایم در آنها تکرار میشوند، بدون آنکه برای آنها محرکی وجود داشته باشد (مثل نگرانی دایمی در اختلال اضطراب تعمیم یافته، رفتارهای اجباری در اختلال وسواسی – اجباری، و تکرار افکار در دورههای افسردگی). مکانیسم پسیکولوژیک و عامل پشت پرده این تکرارها ممکن است در همه اختلالات یکسان باشد.
(۴) بعضی تجربههای دوران کودکی میتوانند علت انواع اختلالات اضطرابی باشند (مثلاً، بد رفتاری فیزیکی یا سوء استفاده جنسی در کودکی). اینگونه تجربه ها میتوانند افراد را بیشتر در خطر اختلالات اضطرابی قرار دهند.
توضیح ترس، اضطراب، و وحشتزدگی
ترس (fear) در حضور یک تهدید که به آسانی قابل شناسایی است روی میدهد. اضطراب (anxiety) یک احساس هراس یا خوف مبهم است که حتی به هنگام عدم حضور هر گونه تهدید به آسانی قابل شناسایی است (easily identifiable threat). وچه تشابه این دو، نشانههای فیزیولوژیک مشترک است. اضطراب را میتوان اینگونه تعریف کرد: یک احساس پیچیده از ترس، خوف، تنش، یا بی تاب و قراری که دلیل آن این است که فرد احساس خطر میکند یا یک رویداد خطرناک را پیش بینی میکند و انتظار آن را دارد. این انتظار خطر میتواند درونی یا بیرونی باشد.
وحشتزدگی (panic ) عبارت است از افزایش ناگهانی و سریع یک اضطراب شدید و متمرکز که در عرض چند ثانیه به اوج خود میرسد و خود جوش است. از طرف دیگر، اضطراب معمولی پراکنده، مبهم، و فراگیر است. اختلال اضطرابی نیز چنین تعریف میشود: اختلالی که در آن، غالب ترین تصویر بالینی درمانجو، اضطراب است و این اضطراب میتواند به صورت فوبیا، پنیک، یا میوتیسم (حرف نزدن مرضی) خود را نشان دهد.
منبع : آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5 / گنجی / نشر ساوالان / جلد اول.