اختلال استرس حاد
ASD عبارت است از علائمی که در پی مواجهه با وقایع تروماتیک بهوجود میآیند
اختلال استرس حاد یکی از انواع اختلالات مرتبط با استرس است که پس از یک واقعه آسیبزا و دردناک بروز میکند و واکنشی به تجربه دلخراش است.
اختلال استرس حاد (ASD) یکی از اختلالات مرتبط با تروما و استرس است که در واکنش به رویدادی ترسآور یا تروماتیک پدید میآید. حاد بودن به این معنی است که این اختلال روانی به سرعت وخیم و خطرناک میشود. در اختلال استرس حاد، فرد، قربانی استرس یا درد بسیار شدید و ناراحتکننده میشود؛ یا به شدت مجروح میشود، یا از خطر جراحت و مرگ جان سالم به در میبرد. به هنگام پدید آمدن تروما، فرد دچار گیجی و بهتزدگی میشود و سطح هشیاری او کاهش مییابد. در چنین شرایطی فرد توانایی ادراک خوبی ندارد و احساس زمان و مکان را از دست میدهد.
وقایعی که می توانند باعث ASD شوند عبارتند از:
- مرگ
- خطر مرگ خود یا دیگران
- خطر آسیب جدی به خود یا دیگران
- تهدید سلامت جسمی خود یا دیگران
منظور از تروما (Trauma) در علم پزشکی صدمات و جراحتهای جسمی است که به مداخله پزشکی و اورژانسی نیاز دارند. در علم روانپزشکی و روانشناسی تروما به معنی تجربههای تلخ و آزاردهندهای است که بر روان فرد تاثیر منفی و پایداری میگذارد. افراد مختلف به وقایع تروماتیک واکنشهای مختلفی نشان میدهند و همه افراد لزوما دچار آسیب نمیشوند، اما هرچه که فرد آن واقعه دردناک را مستقیمتر تجربه کرده باشد، احتمال بروز آسیب روانی افزایش مییابد. مثلا فردی که در زلزله آسیب شدید میبیند و یا نزدیکان خود را از دست میدهد بیشتر از افراد دیگر در معرض آسیب روانی میباشد.
اختلال استرس حاد از نظر علائم شباهت زیادی با اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) دارد و اگر بیشتر از یک ماه دوام داشته باشد، فرد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه دریافت میکند. اختلال استرس حاد موقتی است و حداکثر یک ماه طول میکشد، اما اختلال استرس پس از سانحه جدیتر بوده و حداکثر ۶ ماه ادامه خواهد داشت.
معیارهای DSM 5 برای اختلال استرس حاد(Acute Stress Disorder)
A: فرد به یک یا چند شیوه زیر در معرض جراحت جدی، تجاوز جنسی یا مرگ قرار میگیرد یا واقعا قربانی آن میشود:
- ۱- فرد رویدادهای تروماتیک را به طور مستقیم تجربه میکند.
- ۲- رویدادهای تروماتیک را که برای دیگران روی میدهند میبیند.
- ۳- متوجه میشود که رویداد تروماتیک برای یکی از افراد خانواده، یا دوستانش روی داده است. این رویدادها باید خشن یا تصادفی باشند.
- ۴- فرد پیاپی یا بیش از اندازه در معرض جزپیات ناراحتکننده رویدادهای تروماتیک است. (برای نمونه افسران پلیس نخستین کسانی هستند که به صحنهی قتل میروند و از جزئیات قتل آگاه میشوند). این موضوع شامل مواردی نیست که فرد در رسانههای اجتماعی مانند تلویزیون، فیلم و شبکههای اجتماعی در معرض رویدادهای تروماتیک قرار میگیرد، مگر اینکه با شغل او مرتبط باشد.
B: حضور ۹ نشانه (یا بیشتر) از سمپتومهای زیر، در یکی از طبقههای مزاحمت، خودداری، گسستگی و برانگیختگی که پس از رویدادهای تروماتیک آغاز میشوند یا اگر پیشتر آغاز شدهاند، بدتر میشوند:
سمپتومهای مزاحمت (Intrusion Symptoms)
- ۱- فرد خودبهخود یا با دیدن و شنیدن محرکهای گوناگون، به یاد خاطراتی از رخدادهای تروماتیک میافتد که ناخواسته، ناراحتکننده و مزاحم هستند. (کودکان در این مورد به بازیهایی میپردازند که در آنها موضوعات یا جنبههایی از رویدادهای تروماتیک دیده میشوند.)
- ۲- فرد پیاپی خوابهایی میبیند که محتوا و احساسات درون آن با رویدادهای تروماتیک ارتباط دارند. (کودکان ممکن است محتویات خواب قابل تشخیص نباشد ولی خوابها ترسناک هستند.)
- ۳- فرد واکنشهای گسستگی مانند فلشبک از خود نشان میدهد و احساس یا رفتارش به گونهای است که گویا رویدادهای تروماتیک دوباره در حال رخ دادن هستند. در شدیدترین حالت، ممکن است فرد آگاهیش را دربارهی جایی که اکنون در آن است از دست بدهد. (ممکن است کودکان رویدادهای مرتبط با تروما را در بازیهایشان به نمایش بگذارند.)
- ۴- فرد در برابر محرکهای بیرونی که نماد یکی از جنبههای رویدادهای تروماتیک یا شبیه به آن هستند به رنج شخصی و پریشانی (Distress) شدید دچار میشود یا واکنشهای فیزیولوژیکی شدید نشان میدهد.
خلق و خوی منفی (Negative Mood)
- ۵- ناتوانی همیشگی در تجربه کردن هیجانهای مثبت مانند ناتوانی در تجربه کردن شادی، احساسات عاشقانه و رضایت از زندگی.
سمپتومهای گسستگی (Dissociative Symptoms)
- ۶- فرد، خودش یا محیط پیرامونش را به شیوهای غیرواقعی احساس میکند. مثلا خودش را از چشماندازی دیگر میبیند در حالت بهتزردگی قرار دارد یا ادراکی از گذر زمان ندارد و گذشت زمان را کند احساس میکند.
- ۷- فرد نمیتواند یک یا چند جنبه مهم رویدادهای تروماتیک را به یاد بیاورد؛ به فراموشی گسسته(Dissociative Amnesia) دچار میشود و این فراموشی نباید به دلیل ضربهی مغزی، نوشیدن الکل، دارو یا مصرف مواد مخدر باشد.
سمپتومهای اجتناب (Avoidance Symptoms)
- ۸- فرد تلاش میکند تا از احساسات، افکار یا خاطراتی که دربارهی رویدادهای تروماتیک هستند یا ارتباط نزدیکی با آنها دارند خودداری و پرهیز کند. (خودداری از محرکهای درونی)
- ۹- فرد تلاش میکند تا از محرکهای یادآورندهی بیرونی مانند افراد، مکانها، کارها، اشیا و موقعیتهایی که احساسات، افکار و خاطرات ناراحتکننده دربارهی رویدادهای تروماتیک را فعال میکنند یا ارتباط نزدیکی با رویدادهای تروماتیک دارند خودداری کند. (خودداری از محرکهای بیرونی)
سمپتومهای برانگیختگی (Arousal Symptoms)
- ۱۰- فرد در به خواب رفتن مشکل دارد. پیاپی از خواب میپرد یا خوابش آرام نیست.
- ۱۱- فرد زودرنج است و زود خشمگین میشود یا رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهد.
- ۱۲- گوش به زنگ و حواسش به شدت به پیرامونش است.
- ۱۳- دقت و تمرکز حواس و توجه کامل برایش مشکل است.
- ۱۴- با کوچکترین محرکی از جا میپرد و این از جا پریدن با شدت محرک مورد نظر تناسب ندارد.
C: نشانههای یاد شده در B، سه روز تا ۱ ماه پس از قرار گرفتن در موقعیت تروما دیده میشوند. (نشانهها بلافاصله پس از تروما آغاز میشوند ولی باید ۳ روز تا ۱ ماه دنباله داشته باشند تا با معیارهای این اختلال همخوانی داشته باشند.)
D: ناراحتی فرد نابسامانی شدید در کارکردهای فردی، شغلی و اجتماعی فرد به دنبال دارد و به طور کلی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی فرد را با چالش روبهرو میکند.
E: این ناراحتی نباید با یک بیماری جسمانی یا مصرف ماده و الکل توجیهپذیر باشد و نشانهها نباید مربوط به اختلال سایکوتیک کوتاه مدت باشند. پس اگر نشانهها مربوط به یک بیماری فیزیولوژیکی یا یک اختلال روانشناختی دیگر باشند نمیتوانیم فرد را دچار اختلال استرس حاد بدانیم.
میزان شیوع
کسانی که دارای سبک مقابلهای اجتنابی هستند و به این صورت با قضایا برخورد میکنند، بیشتر ممکن است به این اختلال دچار شوند. همچنین، بروز اختلال استرس حاد در زنان بیشتر از مردان است. بدن به صورت طبیعی به استرسهای حاد واکنش نشان میدهد که به آن واکنش استرس گفته میشود. بدن به محض درک موقعیت ترسناک یا خطرناک، به صورت خودکار واکنش نشان میدهد که یا در جهت مقابله با تهدید، یا فرار از موقعیت است (واکنش جنگ-گریز).
درمان اختلال استرس حاد
برای درمان اختلال استرس حاد از رواندرمانی و دارو درمانی بهرهگیری میشود. روشهای درمان اختلال استرس حاد تا اندازهای همانند روشهای درمانی اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) است.
برای درمان دارویی اختلال استرس حاد از داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد فشار خون بهرهبرداری میشود. داروها میتوانند استرس فرد را کنترل و کاهش دهند اما به تنهایی نمیتوانند فرد را درمان کنند؛ پس برای درمان این اختلال به رواندرمانی نیاز داریم که از سوی روانشناس بالینی انجام میشود.
یکی از بهترین روشها برای درمان این اختلال، درمان شناختی رفتاری یا CBT است. حساسیت زدایی منظم، مواجههدرمانی بلندمدت (Prolonged Exposure Therapy)، گروهدرمانی، EMDR و روانکاوی نیز دیگر روشهایی هستند که برای رواندرمانی استرس حاد به کار برده میشوند.
یکی دیگر از روشهای درمان، ذهن آگاهی است؛ که به معنی مدیریت استرس و اضطراب است و به فرد آموزش میدهد که در هنگام تجربه علائم آزاردهنده، چگونه استرس خود را کنترل کند. کنترل اضطراب از طریق مدیتیشن و تمرینات تنفسی انجام میگیرد.
بازگویی روانشناختی : این روش درمانی بلافاصله پس از تجربه تروما انجام میشود. به این صورت که روانشناس به فرد کمک میکند که هرچه را تجربه کرده است برای او بازگو کند. این روش ممکن است موفقیت آمیز باشد و فرد دچار آسیب نشود، اما از طرف دیگر، عدهای به این روش واکنش جدی تری نشان میدهند و تروما برایشان تکرار میشود و آسیب بیشتری میبینند.
منبع : خلاصه روان پزشکی کاپلان و سادوک (براساس DSM-5). بنجامین سادوک، ویرجینیا سادوک و پدرو روئیز